بایدن با سفر به کی یف میراث اسلافش را یادآوری کرد؟
نبردی که سرنوشت جهان را رقم می زند؛ نخستین گام برای پایان دادن به جنگ سرد نوین
اکوایران: سفر جو بایدن به اوکراین موجب شد تا تحلیلگران رویکرد رئیس جمهوری آمریکا را با سخنرانی موسوم به«من یک برلینی هستم» جان اف کندی در سال 1963 و سخنرانی«این دیوار را خراب کن»رونالد ریگان در سال 1987 خطاب به گورباچف قیاس کنند.
به گزارش اکوایران، سفر جو بایدن به اوکراین موجب شد تا تحلیلگران رویکرد رئیس جمهوری آمریکا را با سخنرانی موسوم به«من یک برلینی هستم» جان اف کندی در سال 1963 و سخنرانی «این دیوار را خراب کن» رونالد ریگان در سال 1987 خطاب به گورباچف قیاس کنند.
سفری ماندگار؟
دانیل فرید، سفیر پیشین در لهستان که حالا در شورای اتلانتیک فعالیت دارد در این باره نوشت سفر بایدن به کی یف و سخنرانی روز بعد از این سفر در ورشو، در درست ترین زمان و به قوی ترین شکل ممکن انجام شد. با این همه گروهی از ناظران می گویند که قیاس سفر بایدن به کی یف که امروز خط مقدم است با سفر کندی به برلین غربی به واسطه میزان خطر، قیاسی است مع الفارغ.
گروهی دیگر نیز می گویند که تاکید بر با اهمیت بودن سفر بایدن به اوکراین هنوز زود است و باید منتظر ماند و دید که آیا این سفر می تواند بستر را برای ارائه حمایت های نظامی، سیاسی و اقتصادی بیشتر هموار کند یا نه.سخنرانی کندی که کم تر از دو سال پس از ساخت دیوار برلین ایراد شد، به این دلیل در تاریخ ماندگار شد که ایالات متحده و متحدانش یعنی فرانسوی ها و بریتانیایی ها توانستند از آزادی برلین غربی دفاع کنند آن هم در شرایطی که شرق برلین در اختیار نیروهای ورشو بود.
سخنرانی ریگان هم ماندگار شد به واسطه آن که در نهایت میخائیل گورباچف، رهبر پیشین اتحاد جماهیر شوروی و متحدان در آلمان شرقی، دیوار برلین را شکستند و پایان صلح آمیزی را برای جنگ سرد رقم زدند. از همان بازه زمانی، ناتو و اتحادیه اروپا، بسیاری از کشورهای پیشین عضو پیمان ورشو را که پیشتر بخش هایی از اتحادیه جماهیر شوروی بودند، به عنوان شرکای تازه دموکراتیک غرب پذیرفته شدند، این رخداد شاید سریع ترین فرایند گسترش دموکراسی و رونق بازار آزاد در تاریخ قلمداد می شود.
نبردی که سرنوشت جهان را رقم می زند؟
اگر پوتین در نبرد اوکراین شکست بخورد، اقتدارگرایی به چالش کشیده شده و دموکراسی در اوکراین شکوفا خواهد شد و همین مقوله می تواند جرقه ای باشد برای گسترش ارزش های دموکراتیک در جغرافیای دیگر. اما اگر پوتین بتواند به هدف خود در اوکراین دست یابد، این وضعیت صرفا موجب افزایش توان اقتدارگرایی خواهد شد و بی ثباتی دنیا به سان آنچه در دهه 1930 شاهدش بودیم؛ زمانی که ظهور فاشیسم زمینه را برای وقوع جنگ جهانی دوم هموار کرد.از همین رو به صراحت می تواند گفت که جنگ پوتین در اوکراین، نبردی است که ماحصل آن مشخص می کند که کدام یک از کشورها و چه اصولی می توانند اینده جهانی را شکل دهند.
در طول نشست اخیر مونیخ در باب آزادسازی اوکراین اجماع بی سابقه ای حاصل شد، کاندولیزا رایس، زیر امور خارجه پیشین ایالات متحده و رابرت گیتس، وزیر پیشین دفاع این کشور در مقاله ای نوشتند« بهترین گزینه آن است که پوتین را متوقف کنیم پیش از آن که از ایالات متحده و ناتو مطالبه ای بیشتر شود».با این هه این حقیقت را باید لحاظ کرد که ایالات متحده و متحدانش با لحاظ کردن ریسک های تاریخی بالا، هنوز در تشخیص دو واقعیت مهم به اندازه کافی بینش نیافته اند.
غرب با واقعیت هولناک فاصله دارد
اول، آنچه در حال انجام است برای نجات اوکراین کفایت نمی کند. پوتین باید از منظر استراتژیکی شکست بخورد. پس بسیار مهم است که به جاه طلبی های او پایان داده شود تا سناریوی امپراتوری از دست رفته، باطل گردد.رایس و گیتس هر دو تاکید داشتند که پوتین یا تمامی اوکراین را ضمیمه سرزمین تحت رهبری اش می کند یا ان را نابود خواهد کرد. رهبر روسیه تصور می کند زمان به نفعش است و اوکراین و متحدانش در نهایت درگیر نبردی فرسایشی خواهند شد و شکست می خورند.پس تا زمانی که فردی که دارای چنین ذهنیتی است کنار نرود، تحولات بدین شکل ادامه خواهد یافت.
دومین مقوله ای که باید لحاظ گردد آن است که اگرچه در کنفرانس امنیتی مونیخ در باب پیامدهای تاریخی تحولات اوکراین درک عمیقی حاصل شد، اما هنوز متحدان کی یف تا به دست اوردن تضمین های لازم برای شکست دادن پوتین فاصله ای بسیار دارند.دولت بایدن از سال گذشته که این نبرد اغاز شد، حقیقتا کمک های بسیاری را در اختیار متحدانش قرار داده و ناتو نیز برخلاف تصور مسکو امروز با خواست فنلاند و سوئد برای پیوستن بدان، متحدتر شده و دامنه اش گسترده تر. با این همه هنوز خطر بالااست.شاید حمله در ابعاد بزرگ در کمین است؛ حمله به کی یف آن هم از بلاروس.از منظری دیگر امروز امکان نزدیکی و همکاری پکن با روسیه نیز بیشتر و هولناک تر شده، شاید چین به واسطه ترس از شکست پوتین در جنگ و برای جلوگیری از افزایش فشارهای تحمیلی تصمیم گرفته تا اتحادش با مسکو را بازتعریف کند.
آدام توز، مورخ در نشریه فاینشال تایمز با اشاره به حمایت های آمریکا از اوکراین نوشته که این حمایت ها کافی نمی باشد، او به جنگ جهانی دوم اشاره کرد و تاکید داشت، حمایت های مالی و نظامی که در آن بازه زمانی در اختیار انگلیس قرار گرفت 15 برابر حمایت هایی است که امروز در اختیار اوکراین قرار می گیرد. توز در ادامه خاطر نشان کرد که ایالات متحده باید خطرهای وجودی اش را شناخته و براساس ان گام بردارد.همزمان گروهی از تحلیلگران نیز با اشاره به سیل کمک ها و تجهیزات نظامی که در اختیار اوکراین قرار گرفته تاکید دشتند که شاید سفر بایدن به کی یف را بتوان نقطه عطفی در شکست دادن پوتین قلمداد کرد؛ رخدادی که به گفته آنها هم برای مردمان اوکراین و هم برای روس ها و ثبات جهان با اهمیت است.
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
فوری؛ آغاز دوباره مذاکرات هستهای ایران و غرب از روز جمعه در ژنو
-
پیش بینی بورس فردا 5 آذر ماه 1403/ شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران کمی بالاتر از سقف اردیبهشت ماه
-
اضافه شدن یک آیتم جدید به قبوض برق
-
چالش نابهنگام کرملین؛ بنسلمان رویاهای پوتین را بر باد میدهد؟
-
شرق و غرب بار دیگر علیه برنامه هستهای ایران متحد میشوند؟
-
آمریکا آس رو کرد؛ 3 تصمیم حیاتی واشنگتن برای سبقت از اروپا/ چرا قاره سبز در بهرهوری از ایالات متحده جا ماند؟
-
بازار مسکن همچنان بی خریدار؛ این فروشندگان تخفیف های طلایی می دهند
-
همسان سازی حقوق بازنشستگان در خوان آخر/ زمان اصلاح احکام مشخص شد
-
ترامپ دیگر یک عصیانگر نیست