۶ روشی که هوش مصنوعی جنگ و جهان را تغییر خواهد داد-۲
هوش مصنوعی چگونه نظم بینالمللی را تغییر میدهد؟
اکوایران: بلومبرگ در این گزارش به بررسی تأثیر هوش مصنوعی بر نظم بینالمللی و چگونگی تأثیر آن بر رقابت میان آمریکا و چین پرداخته است.
چگونگی تأثیر هوش مصنوعی بر توازن قدرت به این موضوع بستگی دارد که این فناوری چگونه بر ائتلافهای جهانی تأثیر خواهد داشت. هال برندز - پروفسور مسائل بینالملل دانشگاه جان هاپکینز - با انتشار یادداشتی در بلومبرگ، با عنوان «هوش مصنوعی چگونه نظم بینالمللی را تغییر میدهد؟» به بررسی این موضوع پرداخته است. اکوایران این یادداشت را در دو بخش ترجمه کرده که بخش نخست آن پیش از این با عنوان «جرقه آغاز جنگ جهانی سوم؛ هوش مصنوعی چگونه تنشها میان آمریکا و چین را تغییر میدهد؟» منتشر شده و در ادامه بخش دوم و پایانی آن ارائه میشود:
هوش مصنوعی باعث فروپاشی ائتلافها خواهد شد یا آنها را تقویت خواهد کرد؟
چگونگی تأثیر هوش مصنوعی بر توازن قدرت به این موضوع بستگی دارد که این فناوری چگونه بر ائتلافهای جهانی تأثیر خواهد داشت. همانطور که کارشناسان مرکز امنیت و فناوریهای نوظهور دانشگاه جورجتاون اعلام کردهاند، آمریکا و متحدانش میتوانند به شکل گسترده در زمینه سرمایهگذاری در بخش فناوریهای پیشرفته، از چین پیشی بگیرند، اما این اتفاق تنها زمانی رخ خواهد داد که آنها منابع خود را تجمیع کنند. بهترین امید پکن این است که جهان آزاد بر سر هوش مصنوعی متلاشی شود.
این اتفاق میتواند رخ دهد. واشنگتن نگران است که رویکرد اروپا درباره قوانین مرتبط با هوش مصنوعی مولد ممکن است نوآوری را به شکل کاملا منفی تحت تأثیر قرار دهد: در این معنا، هوش مصنوعی در حال برجسته کردن رویکردهای متفاوت ایالات متحده و اروپا درباره بازار و ریسک است. هند به عنوان یک دموکراسی کلیدی دیگر، استقلال استراتژیک را به همسویی استراتژیک ترجیح میدهد؛ در فناوری نیز مانند ژئوپولیتیک، این کشور ترجیح میدهد راه خود را پیش بگیرد. در این میان، برخی شرکای غیردموکراتیک واشنگتن از جمله عربستان سعودی و امارات متحده عربی به دنبال روابط نزدیکتر با پکن در زمینه فناوری بودهاند.
اما بسیار نابهنگام است که نتیجهگیری کنیم هوش مصنوعی به شکل چشمگیری اتحادهای آمریکا با دیگر کشورها را مختل خواهد کرد. در برخی موارد، آمریکا به شکل موفقیتآمیزی در حال استفاده از این اتحادها به عنوان ابزارهای رقابت در زمینه فناوری است: کافیست نگاهی بیندازید به این موضوع که واشنگتن چگونه توانسته است ژاپن و هلند را وادار کند تا دسترسی چین به نیمهرساناهای بسیار پیشرفته را محدود کنند.
آمریکا همچنین در حال اهرم کردن مشارکتهای امنیتی خود با عربستان و امارات برای ایجاد محدودیت در روابط این دو کشور با پکن در زمینه فناوری و ارتقای مشارکتهای هوش مصنوعی میان شرکتهای آمریکایی و اماراتی است. از این نظر، اتحادهای ژئوپولیتیکی در حال شکل دادن به توسعه هوش مصنوعی هستند، نه برعکس.
نکته اساسیتر این است: ترجیحاتی که کشورها در قبال هوش مصنوعی دارند به رویکرد آنها در زمینه نظم داخلی و بینالمللی مربوط میشود. بنابراین، هرگونه اختلافی که آمریکا و اروپا با یکدیگر دارند، ممکن است به وسیله نگرانیهای مشترک آنها، کمرنگتر شود. این نگرانی میتواند این باشد: اگر پکن به برتری برسد، چه اتفاقی رخ خواهد داد؟
اروپا و آمریکا ممکن است در نهایت به اتحاد بیشتری در زمینه مسائل مربوط به هوش مصنوعی دست یابند؛ همانطور که دشمنی مشترک با قدرت آمریکا، امروزه باعث همکاری نزدیکتر چین و روسیه با یکدیگر در زمینه استفاده از این فناوری در زمینه نظامی شده است.
هوش مصنوعی رقابت قدرتهای بزرگ را کاهش میدهد یا اینکه آن را شعلهور میکند؟
بسیاری از این سوالات به این موضوع مربوط میشود که شدت تأثیر هوش مصنوعی بر رقابت میان غرب به رهبری آمریکا و قدرتهای اتوکرات به رهبری چین چه اندازه خواهد بود.
هیچکس نمیتواند با قطعیت بگوید اگر هوش مصنوعی از کنترل خارج شود، این موضوع میتواند تهدیدی برای بشریت باشد. اما ریسکهای وجودی مشترک گاهی میتواند اتحادهای غیرمعمولی را پدید آورد.
در زمان جنگ سرد اصلی، آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی در زمینه مدیریت مخاطرات مربوط به سلاحهای هستهای با یکدیگر همکاری داشتند. در زمان جنگ سرد جدید، واشنگتن و پکن ممکن است در زمینه جلوگیری از این موضوع که هوش مصنوعی مورد سوء استفاده قرار بگیرد و در زمینه اهداف مغرضانه استفاده شود، با یکدیگر هدف مشترکی پیدا کنند. این تهدیدات میتواند شامل انجام بیوتروریسم به وسیله هوش مصنوعی باشد که اگر درباره آن چارهاندیشی نشود، میتواند تمام کشورها در دو سوی شکاف ژئوپولیتیکی را تهدید کند.
با این حال، این قیاس میتواند به اشکال مختلفی تعبیر شود، چراکه سلاحهای اتمی باعث شدند جنگ سرد، شدیدتر و ترسناکتر شود. واشنگتن و مسکو مجبور شدند رقابتهای پرخطری مانند بحران موشکی کوبا و چندین بحران مرتبط با برلین را بگذارنند تا در نهایت یک ثبات متزلزل ایجاد شود.
به نظر میرسد کنترل تسلیحات هوش مصنوعی حتی دلهرهآورتر از کنترل تسلیحات اتمی باشد زیرا نظارت بر توسعه این فناوری بسیار دشوار است و مزایای بالقوه داشتن پیشتازی در حوزه هوش مصنوعی، بسیاری وسوسهانگیز است. بنابراین حتی اگر آمریکا و چین یک گفتوگوی نوپای مربوط به هوش مصنوعی را آغاز کنند، این تکنولوژی باعث شدت یافتن رقابت آنها میشود.
هوش مصنوعی در کانون رقابت تکنولوژیک میان آمریکا و چین قرار دارد. چین برای پیشرفت در زمنیه فناوری، هم از روشهای منصفانه و هم غیراخلاقی استفاده میکند و آمریکا نیز از کنترل صادراتی، محدودیتهای سرمایهگذاری و دیگر روشها متوسل میشود تا مانع پکن شود. شی جینپینگ اعلام کرده اگر چین نتواند پیشرفت خود در زمینه فناوری را ادامه دهد، این کشور در معرض خطر "خفه شدن" بر اثر اقدامات آمریکا قرار میگیرد.
هوش مصنوعی همچنین در حال شدت بخشیدن به نبرد برای دستیابی به برتری نظامی در غرب اقیانوس آرام است: پنتاگون طرحی را متصور میشود که در آن هزاران پهپاد مجهز به هوش مصنوعی اقدام به نابودی ناوگان تهاجی چین میکند که در حال حرکت به سوی تایوان است.
قدرتهای در حال نبرد ممکن است در نهایت و بهطور ضمنی، برای مقابله با خطرات مشترکی که هوش مصنوعی ایجاد میکند، با یکدیگر همکاری کنند، اما از اکنون تا آن زمان، این فناوریِ متحولکننده، بسیاری از جنبههای رقابت آنها را شدت خواهد بخشید.
هوش مصنوعی باعث برتری بخش خصوصی بر بخش دولتی میشود؟
هوش مصنوعی بدون شک بر توازن نفوذ بین بخش دولتی و بخش خصوصی تأثیر خواهد گذاشت. قیاسهایی بین هوش مصنوعی و سلاحهای هستهای میتواند آموزنده باشد، اما تنها تا حدودی. مفهوم پروژه منهتن برای هوش مصنوعی گمراهکننده است زیرا این حوزهای است که در آن پول، نوآوری و استعداد بهطور قاطع در بخش خصوصی یافت میشود.
بنابراین، شرکتهای پیشرو در زمینه هوش مصنوعی به بازیگران قدرتمند ژئوپولیتیک تبدیل میشوند و دولتها از این موضوع آگاه هستند. زمانی که ایلان ماسک و سایر کارشناسان در سال ۲۰۲۳ خواستار توقف توسعه مدلهای پیشرفته هوش مصنوعی شدند، مقامات واشنگتن از شرکتهای فناوری خواستند که متوقف نشوند زیرا این کار بهسادگی به چین کمک میکرد تا به آنها برسد. سیاستهای دولت میتواند نوآوری را سرعت بخشد یا آن را آهسته کند. اما تا حد قابل توجهی، چشماندازهای استراتژیک آمریکا به دستاوردهای شرکتهای خصوصی وابسته است.
مهم است که این استدلال را خیلی دور نبَریم. همبستگی نظامی-صنعتی چین برای این است که اطمینان حاصل شود دولت میتواند نوآوری بخش خصوصی را هدایت و بهرهبرداری کند. اگرچه ایالات متحده، به عنوان یک دموکراسی، نمیتواند واقعا از آن رویکرد تقلید کند، تمرکز قدرت عظیم در شرکتهای خصوصی، واکنش دولت را به همراه خواهد داشت.
واشنگتن با تردید وارد بحثی در مورد بهترین راه برای تنظیم مقررات هوش مصنوعی شده است تا نوآوری را تقویت و در عین حال استفادههای مخرب و حوادث فاجعهآمیز را محدود کند. قدرت طولانی دولت به روشهای دیگری نیز فعال است: ایالات متحده هرگز به سرمایهگذاران چینی اجازه نمیدهد تا شرکتهای پیشروی هوش مصنوعی این کشور را خریداری کنند و سرمایهگذاری این کشور را در بخشهای هوش مصنوعی کشورهای رقیب محدود میکند. و هنگامی که بانک سیلیکون ولی که سپردههای بسیاری از شرکتها و سرمایهگذاران در بخش فناوری را در اختیار داشت به سمت ورشکستگی سقوط کرد، نگرانیهای ژئوپولیتیکی به آغاز فرآیند نجات مالی از سوی دولت کمک کرد.
همچنین باید انتظار داشت که در سالهای آینده تأکید بیشتری بر کمک به پنتاگون برای افزایش توسعه فناوریهای مرتبط با امور نظامی و تسهیلِ تبدیل نوآوریِ بخش خصوصی به سلاحهای برنده در جنگ وجود داشته باشد. هرچه هوش مصنوعی از نظر استراتژیک برجستهتر باشد، دولتها کمتر تمایل دارند که فقط اجازه دهند بازار کار خود را انجام دهد.
نمیتوانیم آینده را پیشبینی کنیم: هوش مصنوعی ممکن است به بنبست برسد یا فراتر از انتظارات همه شتاب بگیرد. علاوه بر این، فناوری نیرویی مستقل نیست. توسعه و تأثیرات آن تحت تأثیر تصمیمات واشنگتن و سراسر جهان شکل خواهد گرفت.
در حال حاضر کلید واقعی، پرسیدن سوالات درست است زیرا این کار به ما کمک میکند تا اهمیت آن تصمیمات را درک کنیم. این به ما کمک میکند تا آیندههای مختلفی را که هوش مصنوعی میتواند شکل دهد، تصور کنیم. و شاید هوش مصنوعی اصلا باعث زمینلرزه ژئوپولیتیکی نشود.
البته دلایلی برای ترس وجود دارد که هوش مصنوعی جنگ را غیرقابل کنترل کند، توازن قدرت را برهم زند، اتحادهای ایالات متحده را از هم بپاشد یا اساسا از خودکامگیها نسبت به دموکراسیها حمایت کند. اما دلایل خوبی هم برای تردید وجود دارد که چنین اتفاقی نخواهد افتاد.
این برای توصیه به خودباوری نیست. اجتناب از پیامدهای خطرناکتر نیاز به تلاشهای پرانرژی و انتخابهای هوشمندانه دارد. در واقع، ارزش اصلی این تمرین، نشان دادن این است که طیف بسیار گستردهای از سناریوها امکانپذیر است.
اینکه هوش مصنوعی طرفدار خودکامگی است یا دموکراسی، تا حدودی به این بستگی دارد که آیا ایالات متحده سیاستهای مهاجرتی روشنگرانهای را دنبال میکند که به آن در جذب استعدادهای برتر کمک کند. اینکه آیا هوش مصنوعی اتحادهای ایالات متحده را تقویت میکند یا تضعیف میکند، به این بستگی دارد که واشنگتن با این اتحادها به عنوان داراییهایی برای محافظت رفتار کند یا بارهایی برای دور ریختن. اینکه هوش مصنوعی از سلسله مراتب بینالمللی موجود حمایت میکند یا آن را تضعیف میکند و اینکه چقدر روابط بین بخش خصوصی و دولت را تغییر میدهد، به چگونگی تنظیم توسعه و استفاده از آن توسط آمریکا و سایر کشورها بستگی دارد.
تردیدی نیست که هوش مصنوعی چشماندازهای الهامبخش و احتمالات وحشتناکی را به وجود میآورد. هدف آمریکا باید نوآوری مصمم و مسئولانه باشد، به اندازهای که نظم جهانی اساسا مطلوب حتی با پیشرفت تکنولوژی، به طور بنیادی تغییر نکند.
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
قیمت جدید محصولات ایران خودرو رسما اعلام شد / توضیحات وزیر صمت درباره افزایش قیمت خودروها
-
نبرد غولها در میانه بازی بزرگ؛ چگونه پوتین و بن سلمان جهان را به لرزه درآوردند؟
-
هشدار اکونومیست درباره درباره ورود «ماسک» به سیاست: خطر ظهور الیگارشی فاسد در آمریکا
-
از قطع روابط تا دیدار ژنرالها؛ واکاوی تلاشهای ریاض برای نزدیکی به تهران
-
پاسخ قاطع ایران به قطعنامه شورای حکام/ راهاندازی سانتریفیوژهای پیشرفته
-
معاون سازمان انرژی اتمی: ایران ظرفیت غنی سازی را به شکل قابل ملاحظهای افزایش میدهد/ مجموعهای از سانتریفیوژهای پیشرفته را بکار میگیریم
-
ایران وارد فاز مهاجرت عام شده است
-
پشت پرده معامله قرن بن سلمان با پوتین
-
بازار سهام این هفته مثبت خواهد بود؟