به گزارش اکوایران، خاورمیانه بار دیگر به یک نقطه بحرانی رسیده است. منطقه در حال آماده‌باش است و ایران و متحدانش به‌ویژه حزب‌الله و انصارالله، احتمالا در حال برنامه‌ریزی یک اقدام تلافی‌جویانه در پاسخ به چند حمله اخیر اسرائیل هستند.

دست شستن از واشنگتن؟

به نوشته به نوشته هال برندز - پروفسور برجسته مسائل بین‌الملل دانشگاه جان هاپکینز - در بلومبرگ، ایالات متحده در تقلا برای دفاع از اسرائیل بوده و در ظاهر تلاش دارد از یک جنگ منطقه‌ای بزرگ‌تر و ویرانگر جلوگیری شود. دلیلی که اسرائیل در حال حاضر کشورهای مختلف را با شدت زیاد هدف قرار می‌دهد، این است که اسرائیل در حال از دست دادن امید خود به توانایی آمریکا برای مدیریت خاورمیانه است.

اتفاقات چند هفته اخیر قابل توجه هستند. ارتش اسرائیل مدعی شده محمد ضیف، رهبر نظامی حماس، را در اواسط جولای در غزه ترور کرده است. یک هفته بعد و به دنبال حمله موشکی انصارالله به تل‌آویو، اسرائیل به بندر حدیده یمن حمله هوایی کرد. پس از برخورد یک راکت به جولان شمالی که موجب مرگ 12 کودک شد، ارتش اسرائیل فواد شکر، یکی از رهبران نظامی عالی‌رتبه حزب‌الله را در جنوب بیروت ترور کرد.‌ در 31 جولای (10 مرداد)، اسماعیل هنیه، رهبر سیاسی حماس، در تهران توسط اسرائیل ترور شد.

هراس از جنگ بزرگ‌تر و تغییر استراتژی اسرائیل در حملات

هر کدام از این حملات، چالش‌‌برانگیز و قابل توجه بودند. این حملات در مجموع نشان می‌دهند که اسرائیل در حال تغییر استراتژی خود است. پس از وقایع 7 اکتبر، اتفاقات زیادی رخ داده است. از آن زمان تاکنون، حملات موشکی و توپخانه‌ای حزب‌الله باعث شده بخش‌هایی از شمال اسرائیل خالی از سکنه شود. حملات حوثی‌ها در دریای سرخ باعث توقف فعالیت و ورشکستگی بندر ایلات اسرائیل شده است. در این میان، ایران در ماه آوریل بیش از 300 پهپاد و راکت را به سوی اسرائیل شلیک کرد.

جنگ غزه ارتش اسراییل

در حال حاضر، تحلیل‌گران امنیتی و مقامات اسرائیل باور دارند وضعیت استراتژیک در حال بدتر شدن است. آن‌ها نگران هستند که جنگ در غزه می‌تواند مقدمه‌ای برای یک جنگ بزرگ‌تر با ائتلافِ به رهبری ایران باشد که می‌تواند به مرور زمان اسرائیل را تضعیف کند.

حملات اخیر اسرائیل، نشانه‌ای برای تغییر استراتژی آن برای دگرگونی قواعد بازی و نجات پیدا کردن از این وضعیت است. ترور هنیه در تهران نه تنها ضربه‌ای به حماس بود، بلکه می‌پنداشت هشداری در نظر گرفته می‌شود که اسرائیل می‌تواند اهداف را حتی در ایران هدف قرار دهد. بمباران حدیده، اقتصاد جنگی حوثی‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد. این موضوع همچنین می‌پندارد که نشان می‌دهد  می‌توانند ترمینال‌های صادرات نفت ایران در بندر عباس را هدف قرار دهند.

هدف قرار دادن فواد شکر، تصویر عمومی حزب‌الله را تحت تأثیر قرار داده و نشان می‌دهد که اسرائیل با حمله به بیروت، خطوط قرمز این گروه را نادیده می‌گیرد.

هدف این استراتژی تهاجمی‌تر که از مزیت‌های کلیدی اسرائیل -مانند هدف قرار دادن دقیق از مسافت دور، قابلیت‌های اطلاعاتی و مخفی استفاده می‌کند- این پندار است که می‌تواند باعث توقف حملات به اسرائیل شود.

ناامیدی اسرائیل از آمریکا و بالعکس

با این حال، خطر این است که اسرائیل با حملات اخیر، دلیل بزرگ‌تری به کشورهای هدف قرار گرفته از سوی تل‌آویو بدهد تا به شکل هماهنگ به اسرائیل پاسخ دهند؛ اتفاقی که می‌تواند به یک جنگ منطقه‌ای بزرگ‌تر منجر شود که اسرائیل می‌پندارد رخ نمی‌دهد.

بنیامین نتانیاهو آمریکا اسراییل

این رویکرد همچنین نشان‌دهنده یک ناامیدی قطعی از نزدیک‌ترین دوست اسرائیل است. اسرائیل در ظاهر قدردان کمک‌هایی است که آمریکا پس از 7 اکتبر انجام داده است. اسرائیل می‌داند که برای هر نوع رویارویی با تهران، نیاز دارد تا آمریکا در کنارش باشد؛‌ اما در عین حال، تل‌آویو متوجه شده که واشنگتن فاقد هر گونه اسراتژی موثر برای مقابله با ایران و توقف محاصره اسرائیل است.

بمباران حدیده توسط اسرائیل بر این واقعیت تأکید کرد که واشنگتن طی چند ماه گذشته در یک درگیری رفت و برگشتی حضور داشته، اما نتوانسته به پیروزی چشمگیری دست پیدا کند. پارادوکس ماجرا اینجاست که اسرائیل پس از 7 اکتبر، وابستگی بیشتری به قدرت آمریکا پیدا کرده، اما به میزان کمی متقاعد شده که آمریکا می‌تواند از این قدرت به شکل موثر استفاده کند.  

این ناامیدی، یک‌طرفه نیست. گزارش شده که جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا، از نتانیاهو که بلافاصله پس از سفر اخیرش به واشنگتن، دستور هدف قرار دادن فواد شکر و اسماعیل هنیه را صادر کرد، خشمگین است. دولت بایدن در حال حاضر می‌خواهد محور مقاومت به رهبری ایران را از هر نوع اقدام تلافی‌جویانه منصرف کند و سپس به مسیر دستیابی به توافق آتش‌بس در غزه برگردد که به باور رئیس‌جمهور آمریکا می‌تواند از تنش‌ها در منطقه بکاهد.

مرحله‌ای جدید از جنگ 

با این حال در اسرائیل روی این دیدگاه چندان حساب نمی‌شود. بسیاری از رهبران اطلاعاتی و نظامی اسرائیل می‌خواهند یک توافق‌ آتش‌بس موقت به دست آید،‌ آن هم در صورتی که برخی از اسرا آزاد شوند و اسرائیل بتواند پس از 10 ماه جنگ، کمی استراحت کند. اما از نقطه نظر تل‌آویو، یک فرآیند تنش‌زدایی که باعث شود تهران و متحدانش توانمندی‌های نظامی خود را ارتقا دهند و برای دور بعدی نبرد آماده شوند، در مجموع یک توافق خوب نیست.

نزدیک به یک سال پس از حملات 7 اکتبر، اسرائیل به نظر می‌رسد در حال آماده شدن برای مرحله شدیدتری از یک درگیری چندجانبه منطقه‌ای است،‌ حتی اگر این بار نیز از یک جنگ گسترده جلوگیری شود.