یادداشت استفان والت(بخش دوم)
بایدن معمار می خواهد نه مکانیک:تحریک ایران با سفر به عربستان
بایدن و تیمش مانند مجموعهای از مکانیکهای ماهر هستند که میدانند چگونه ماشینهای سیاست خارجی را به کار گیرند، اما مؤسسات داخلی و بینالمللی که برای بکارگیریشان آموزش دیدهاند، دیگر برای هدف آنها مناسب نیستند؛ و در نهایت به مثابه مکانیکهای باتجربه و کاربلد فورد یا شورولت هستند که سعی دارند یک تسلا را سرویس کنند.
به گزارش اکوایران، ۱۸ ماه پس از ورود جو بایدن به کاخ سفید با وعدههایی که نوید یک اصلاحات اساسی در استراتژیهای ناکارآمد دولت سلفش و درانداختن طرحی نو در عرصه سیاست خارجی آمریکای دونالد ترامپ را میداد، با وجود برخی اقدامات مثبت، در مجموع نشانه اندکی وجود دارد که دولت وی یک استراتژی روشن، متقاعدکننده و همراه با موفقیت چشمگیر را در این عرصه در اختیار داشته باشد.
استفان والت استاد روابط بینالملل دانشگاه هاروارد و نظریهپرداز «نئورئالیسم تدافعی»، بایدن و تیمش را به مثابه مکانیکهای باتجربه و کاربلد فورد یا شورولت قلمداد میکند که سعی دارند یک تسلا را سرویس کنند. و به باور وی، جای تعجب نیست که پاسخهای سیاستی که ماشینآلات آنها ایجاد میکند، نتایج دلخواه را حاصل نمیکند.
والت به بهانه سفر اخیر جو بایدن به خاورمیانه، با نگاهی انتقادی به سیاست خارجی جاری واشنگتن، به ریشههای ناکامی و ناکارآمدی این سیاستها پرداخته است. وی در مقالهای برای نشریه فارن پالیسی با عنوان «بایدن برای اصلاح سیاست خارجی به معمار نیاز دارد نه مکانیک» هشدار داده است: «با نزدیک شدن به فضای انتخابات میاندورهای ایالات متحده، واشنگتن گرفتار تفکر گروهی و فقدان چشمانداز است، امری که مانع از راهحلهای خلاقانه برای مشکلات یک دوره جدید میشود.
ضعفهای استراتژیک آمریکا در قبال چین و روسیه
اکوایران این مقاله را در دو بخش مجزا منتشر میکند. در بخش نخست که پیش از این منتشر شد، والت با بررسی «ضعفهای استراتژیک سیاستهای آمریکا در قبال روسیه و چین» پرداخته و تلاش کرده است توضیح دهد که چرا جو بایدن برای اصلاحات اساسی ضعفها و نقصهای دیرینه سیاست خارجی دولتهای متوالی در واشنگتن، به تیمی شامل معمارهای خلاق برای مسائل عصر جدید نیازمند است، نه مکانیکهای کاربلد مباحث پساجنگ سرد.
در مورد جنگ روسیه و اوکراین، والت معتقد است: «تیم بایدن کار خوبی را در سازماندهی واکنش فراآتلانتیک به تهاجم روسیه انجام داد که با استفاده ماهرانه و مؤثر سیاسی از اطلاعات در آستانه جنگ آغاز شد. اما آمریکاییها نباید مدیریت نادرست ایالات متحده در موقعیت بزرگتر را فراموش کنند، مجموعهای از اشتباهات که در زمان رئیسجمهور سابق آمریکا بیل کلینتون آغاز شد و در زمان هر رهبر بعدی ادامه یافت.
طرح این موضوع به شدت بحث برانگیز شده است، چرا که معماران این گامهای نادرست برای انکار ارتباط سیاست غرب با این فاجعه تمام تلاش خود را میکنند. اما سخت است که تهاجم پوتین را یک جنگ پیشگیرانه کلاسیک ندانیم: تهاجمی غیرقانونی که برای از بین بردن تسریع تلاش ایالات متحده برای تسلیح اوکراین و آوردن آن به مدار غرب انجام شده است».
وی درباره سیاست بایدن در قبال چین بر این باور است که «آنچه گم شده است، هرگونه تلاش مستمر برای توسعه رویکردی برای چین است که تلاش میکند مناطقی را که همکاری در آنها ضروری است (مانند تغییرات آب و هوایی) از عرصه هایی که رقابت در آنها تقریباً اجتنابناپذیر است، جدا کند. اقدامات و لفاظی های چین این کار را آسان نمی کند، اما فقدان یک استراتژی روشن برای مقابله با دومین کشور قدرتمند روی کره زمین چشمگیر است».
در ادامه نیز بخش دوم و پایانی مقاله این نظریهپرداز برجسته آمده است.
کارنامه خاورمیانهای؛ ترامپلایت
در خاورمیانه، بایدن با تعهد به احیای توافق هسته ای با ایران و اتخاذ موضعی سخت با رهبران سرکشی مانند محمد بن سلمان عربستان سعودی، روی کار آمد. او و بلینکن همچنین در مورد حقوق بشر و نیاز به بازسازی «نظم مبتنی بر قوانین» صحبت کردند.
اما در عمل، بایدن و بلینکن به اندازه ترامپ معاملهگر بودهاند. در واقع، رویکرد دولت به منطقه اساساً "ترامپ لایت" است.
با تردید کاخ سفید در پیوستن مجدد به توافق هستهای در زمانی که حسن روحانی، رئیسجمهور سابق ایران هنوز بر سر کار بود، چشمانداز یک توافق جدید تقریباً از بین رفته و ایران را بسیار بیشتر از هر زمان دیگری به آستانه هستهای نزدیک کرده است.
ایالات متحده به حمایت ضمنی از جنگ عربستان سعودی در یمن ادامه میدهد و قول بایدن مبنی بر اینکه محمد بن سلمان را یک «منفور منزوی» کند، کنار گذاشته شده است.
تلاشهای بیوقفه اسرائیل برای جذب بیشتر کرانه باختری با واکنش بیمعنای ایالات متحده مواجه میشود و تیراندازی مرگبار به شیرین ابوعاقله، روزنامهنگار برجسته فلسطینی آمریکایی - که طبق تحقیقات مختلف، تقریباً به طور قطع عمداً توسط یک سرباز اسرائیلی صورت گرفت- با بی توجهی روبرو شد.
ترامپ به مشتریان خاورمیانهای ایالات متحده اجازه داد تقریباً هر کاری که می خواهند انجام دهند. بایدن و بلینکن نیز از این روند پیروی میکنند.
یک سفر غیراستراتژیک با اپتیک وحشتناک
تصمیم بایدن برای بازدید از اسرائیل و عربستان سعودی از نقطه نظر استراتژیک نیز تا حدودی گیج کننده است. میزبانان، او را برای تعهدات امنیتی جدید تحت فشار قرار خواهند داد، که به راحتی میتواند ایالات متحده را به درگیریهای منطقهای بعدی بکشاند. چنین اقدامی همچنین میتواند ایران را وادار کند که در نهایت از آستانه هستهای عبور کند.
با این حال، اگر بایدن در برابر بدگویی های قدرت های محلی مقاومت کند، آنها آزرده خاطر و ناامید خواهند شد و به درستی قضاوت می شود که این سفر اتلاف وقت بوده است. پس چرا اصلا برویم؟
آرون دیوید میلر و استیون سایمون درست میگویند: بایدن این کار را عمدتاً به دلایل داخلی انجام میدهد و تلاش میکند تا به هزینههای فزاینده انرژی ناشی از جنگ در اوکراین رسیدگی کند.
اما اپتیک وحشتناک است: یک رئیس جمهور ایالات متحده دست در دست به خاورمیانه می رود به این امید که برخی از کشورهای مشتری غیردموکراتیک را به پمپاژ نفت بیشتر ترغیب کند بجای اینکه مانند یک قدرت بزرگ واقعی عمل کند.
دفاع از ارزشهای دموکراتیک در داخل آمریکا
در نهایت، بایدن و تیم او بارها بر اهمیت ارزشهای دموکراتیک ایالات متحده و تمایل آنها برای متحد کردن «جهان آزاد» علیه خودکامگی تأکید کردهاند. این یک هدف ارزشمند است، اما آنها با وجود کمک های ناخواستهای که از افرادی مانند پوتین یا رئیس جمهور چین شی جین پینگ دریافت کرده اند، چیز زیادی برای نشان دادن آن ندارند. اجلاس آنلاین دولت برای دموکراسی مدتها بود که فاقد دستاوردهای معنادار بود، و اجلاس اخیر سران قاره آمریکا زمانی که رهبران مکزیک، هندوراس، گواتمالا و السالوادور از شرکت در آن خودداری کردند و برخی از رهبران از آن به عنوان فرصتی برای انتقاد از نقش ایالات متحده در منطقه استفاده کردند، زیر پا گذاشته شد.
مهمتر از آن، چرا ایالات متحده باید از کشورهای دیگر انتظار داشته باشد که «ارزشهای دموکراتیک» را بپذیرند، در حالی که خود آمریکا عمیقاً تقسیم شده است - به سمت حاکمیت اقلیت دائمی میرود - و زمانی که به نظر میرسد دادگاه عالی ایالات متحده به طور فزایندهای غیرقانونی فکر میکند که سلاحسازان و شرکتها حقوق بیشتری نسبت به زنان دارند.
اگر بایدن میخواهد دموکراسی را در خارج از کشور گسترش دهد، بهترین کار دفاع از آن در داخل است.
پرده تفکر گروهی و کلیشههای جذاب بر واقعیتهای جدید
من سعی کرده ام انگشت خود را به این موضوع بگذارم که چرا یک تیم باهوش و باتجربه از متخصصان سیاست خارجی چنین موارد درهمی را می سازند. بخشی از مشکل مربوط به تفکر گروهی است: بایدن عمداً تیمی از افرادی را گرد هم آورد که جهان را همان گونه میبینند که او میبیند و با همه چیزهای خستهای که دههها سیاست خارجی ایالات متحده را منعکس کرده است، بسیار راحت هستند.
اما عبارات جذابی مانند «رهبری جهانی»، «ارزشهای مشترک»، «نظم مبتنی بر قوانین» و «جهان آزاد» جایگزینی برای استراتژی نیستند. در واقع، در برخی مواقع، توانایی بیان تمام این کلیشههای آشنا، مانع از تفکر واقعی میشود.
منطق زیربنایی یک استراتژی روشن
استراتژی، مستلزم یک منطق زیربنایی (مجموعه ای از اصول کلی است که نیروهای مرکزی شکل دهنده امور بین الملل را مشخص میکند)، مجموعهای واضح از اولویتهای ناشی از این منطق، و مجموعهای از گام های سیاستی که برای ایجاد امنیت یا رفاه بیشتر کشور (یا هر دو) طراحی شدهاند
اگر جهان بینی که استراتژی شما بر آن استوار است ناقص است - برای مثال، اگر تمایل دولتها برای ایجاد تعادل بین تهدیدات را نادیده بگیرید، معتقد باشید که وابستگی متقابل اقتصادی و همچنین نهادهای قوی، درگیری را غیرممکن می کند، یا قدرت ملی گرایی را نادیده میگیرید، اولویتهای شما از بین خواهند رفت و هر ابتکاری که انجام دهید احتمالاً نتیجه معکوس خواهد داشت.
دنیا مکان پیچیدهای است و اقدامات انجام شده در یک عرصه گاهی تلاشها را در عرصههای دیگر تضعیف میکند. حل و فصل این مبادلات به طور هوشمندانه تقریباً غیرممکن می شود، مگر اینکه یک مجموعه اولویتهای مشخص و مستدل داشته باشید.
بدون یک استراتژی روشن، به راحتی می توان با رویدادهای غیرمنتظره از مسیر خارج شد، و مقاومت در برابر فشارهای مؤسسات داخلی، لابیهای خارجی و متحدانی که در هنر توسل به تصویر ایالات متحده به عنوان رهبر جهان آزاد تسلط دارند، دشوارتر می شود.
بایدن معمار میخواهد نه مکانیک
بایدن و تیمش مانند مجموعهای از مکانیکهای ماهر هستند به این معنا که میدانند چگونه ماشینهای سیاست خارجی را به کار گیرند. اما مؤسسات داخلی و بینالمللی که آنها برای کار کردن آموزش دیدهاند، دیگر برای هدف خود مناسب نیستند، و در نهایت مانند مکانیکهای با تجربه فورد یا شوی تلاش میکنند تا یک تسلا را سرویس کنند. جای تعجب نیست که پاسخ های سیاستی که ماشین آلات ایجاد می کند، نتایجی را که می خواهد به دنیا نمی دهد.
چیزی که بایدن به آن نیاز دارد، مکانیک نیست، بلکه تیم معماران است: افرادی با تخیل و بینش برای ایجاد ترتیبات و رویکردهای جدید که برای چالش های امروزی مناسب تر است. متأسفانه، از آنجایی که نظام امروزی اولویت بالایی برای همنوایی و ماندن در یک اجماع ایمن و نوستالژیک فزاینده قائل است، این افراد از آن دسته افرادی نیستند که به مناصب قدرت می رسند.
آیا دلیلی برای امید وجود دارد؟ قطعا. آمریکایی ها ممکن است از این واقعیت که برخی از دشمنان اصلی آنها نیز مرتکب اشتباهات بزرگی می شوند، احساس راحتی کنند: تهاجم پوتین به اوکراین آنطور که او امیدوار بود نتیجه نمی دهد، سیاست چین در برابر کووید صفر باعث تشدید برخی عدم تعادل های ساختاری جدی در اقتصاد چین می شود. و هر دو دولت نسبت به چند سال پیش با مخالفت جهانی شدیدتری روبرو هستند.
اما حساب کردن روی مسکو یا پکن که اشتباهات بیشتری نسبت به واشنگتن مرتکب شوند، به سختی یک رویکرد بلندمدت امیدوارکننده است. سیاستهای عاقلانه و اجرای مؤثر - به جای وابستگی به خرابکاری دیگران - تنها راه رسیدن به یک آینده موفق است.
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
تهران و ریاض بر سر تلآویو معامله میکنند؟
-
قیمت جدید محصولات ایران خودرو رسما اعلام شد / توضیحات وزیر صمت درباره افزایش قیمت خودروها
-
معاون سازمان انرژی اتمی: ایران ظرفیت غنی سازی را به شکل قابل ملاحظهای افزایش میدهد/ مجموعهای از سانتریفیوژهای پیشرفته را بکار میگیریم
-
نبرد غولها در میانه بازی بزرگ؛ چگونه پوتین و بن سلمان جهان را به لرزه درآوردند؟
-
ایران وارد فاز مهاجرت عام شده است
-
هشدار اکونومیست درباره ورود «ماسک» به سیاست: خطر ظهور الیگارشی فاسد در آمریکا
-
لحظه تعیین کننده جنگ؛ چگونه پوتین از خط قرمز دکترین بازدارندگی جنگ سرد عبور کرد؟
-
سرانه دعوا در استانهای مختلف کشور به چه شکل است؟
-
نماینده روسیه: قطعنامه ضدایرانی در شورای حکام آژانس، هدیه بایدن به ترامپ است