به گزارش اکوایران؛ در نیمه دوم سال ۱۴۰۳، افزایش بی‌سابقه نرخ ارز و بحران‌های اقتصادی منجر به تغییرات چشمگیری در رفتار مصرف‌کنندگان در زمینه‌ی رنگ‌آمیزی منازل شد. در حالی که پیش‌تر رنگ‌آمیزی خانه‌ها به عنوان یکی از فعالیت‌های معمول در فصل پاییز و زمستان شناخته می‌شد، اما سال گذشته با توجه به رشد قیمت‌ها، مردم دیگر توان مالی برای انجام این کار را نداشتند و بسیاری از آنها از رنگ‌آمیزی منصرف شدند. 

طبق بررسی های اکوایران صنف رنگ فروشان، در سال گذشته حتی شب عید که یکی از بهترین زمان‌های فروش برای این صنف بود، رونق خاصی نداشتند . افزایش قیمت رنگ و به‌دنبال آن رشد قابل توجه هزینه‌های دستمزد نقاشان، موجب شد که بسیاری از خانواده‌ها از انجام این کار منصرف شوند و رنگ‌آمیزی خانه‌های خود را به تعویق بیندازند. در مقابل نظافت را به‌عنوان جایگزینی برای تزئینات دیواری انتخاب کرده‌اند. در واقع برای اولین بار رنگ به عنوان یک کالای زینتی و لوکس تلقی شد و دیگر در دسترس بسیاری از خانواده‌ها قرار نگرفت.

یکی از فروشندگان صنف رنگ در سطح شهر تهران به «اکوایران» میگوید: در سال‌های اخیر، مردم بیشتر به خرید رنگ‌های ترکیبی تمایل داشتند و خودشان اغلب خانه‌هایشان را رنگ می‌کردند، در واقع نقاضان ما کمتر سر ساختمان میرفتند. اغلب آنها در ساختمان های نوساز کار میکردند. 

او می افزاید: اما سال گذشته حتی علاقه به خرید رنگ‌های ترکیبی و رنگ‌آمیزی خانه توسط خود مردم نیز کاهش یافته بود.

سعید میرزایی، رئیس اتحادیه صنف رنگ‌فروشان تهران در جدیدترین اظهاراتش این موضوع را تایید کرده است. او میگوید: دو ماه پایانی سال معمولاً زمان رونق بازار رنگ بوده، به‌ویژه شب عید که بسیاری از خانواده‌ها در تدارک برای جشن‌ها و تغییرات دکوراسیون خانه‌ها هستند. اما سال گذشته با توجه به افزایش هزینه‌های خانوار و قیمت بالای رنگ و دستمزد نقاش‌ها، تقاضا برای رنگ آمیزی کاهش یافت و رکود شدیدی در این مدت ایجاد شد.

به نقل از اتاق اصناف تهران، میرزایی با اشاره به این که رنگ، به علت قیمت بالای آن، اکنون مانند بسیاری از اقلام دیگر، به کالای لوکس تبدیل شده است، توضیح میدهد که مردم به دلیل عدم توان مالی دیگر به سمت رنگ‌آمیزی خانه‌ها نمی‌روند. این تغییر در سلیقه مصرف‌کنندگان موجب تغییر در تقاضا شده است. وی همچنین به این نکته اشاره کرد که بیش از ۶۰ درصد خانواده‌ها به جای رنگ‌آمیزی، به نظافت روی آورده‌اند.

یکی دیگر از چالش‌های مهم در صنعت رنگ، وابستگی ۵۰ درصدی به مواد اولیه وارداتی است. این موضوع باعث افزایش هزینه تولید و در نتیجه افزایش قیمت نهایی رنگ می‌شود. میرزایی بر این باور است که مسئولان باید به این نتیجه برسند که یا باید مواد اولیه وارداتی را به خودکفایی برسانیم یا با تخصیص ارز دولتی یا نیمایی به تولیدکنندگان، هزینه‌های تمام شده تولید را کاهش دهند تا قیمت نهایی رنگ مناسب‌تر و در دسترس‌تر باشد.

میرزایی همچنین از اهمیت آموزش در زمینه رنگ‌آمیزی سخن میگوید. به گفته او، بسیاری از خانواده‌ها ندانسته به دلیل عدم آگاهی از روش‌های ساده رنگ‌آمیزی، از انجام این کار صرف‌نظر می‌کنند. اگر آموزش‌هایی برای انجام رنگ‌آمیزی ساده در خانه با هزینه کمتر فراهم شود، می‌توان به بازگشت نشاط و انرژی به خانه‌ها کمک کرد. این راهکار نه تنها به مصرف‌کننده کمک خواهد کرد بلکه برای رنگ‌فروشان و تولیدکنندگان نیز مفید خواهد بود، زیرا مصرف‌کننده پس از آموزش به راحتی می‌تواند از خدمات و محصولات این صنف استفاده کند.

بازار رنگ تهران به شدت تحت تاثیر نوسانات اقتصادی قرار گرفته است. از یک سو، افزایش قیمت رنگ و دستمزد نقاش‌ها موجب کاهش تقاضا در بخش خانگی شده و از سوی دیگر، وابستگی به واردات مواد اولیه و نوسانات ارزی به این مشکلات افزوده است. با این حال، با توجه به اهمیت روانی و اجتماعی رنگ‌آمیزی در خانه‌ها، آموزش‌های مناسب و راهکارهای حمایتی از سوی دولت می‌تواند در بهبود وضعیت این صنف موثر باشد. در نهایت، اگر دولت بتواند به حمایت از تولیدکنندگان و تخصیص ارز مناسب بپردازد و آگاهی عمومی در این زمینه افزایش یابد، شاید بتوان بار دیگر رونق را به این بازار بازگرداند.