به گزارش اکوایران، بریتانیا به اقدامات تعرفه‌ای دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور سابق آمریکا، با ترکیبی از شوک، کنجکاوی و نوعی احساس آشنای ناخوشایند نگاه کرده است. به‌هرحال، این کشور خود تجربه‌ای مشابه در زمینه انزواطلبی اقتصادی را در سال ۲۰۱۶ آغاز کرد، زمانی که به خروج از اتحادیه اروپا رأی داد. حالا، نزدیک به نه سال پس از همه‌پرسی برگزیت، بریتانیا همچنان درگیر هزینه‌های آن تصمیم است.

تجربه برگزیت، که زمانی به‌عنوان بزرگ‌ترین «خودزنی اقتصادی» یک کشور غربی در دوران پس از جنگ جهانی دوم توصیف می‌شد، حالا بار دیگر به‌شکلی ناگهانی موضوعیت پیدا کرده؛ آن هم در شرایطی که ترامپ با استفاده از همان الگو، در حال دیوار کشیدن دور ایالات متحده است. شاید حالا این بزرگ‌ترین آسیب اقتصادی خودخواسته قرار است در آن‌سوی اقیانوس اطلس هم تکرار شود.

به نوشته نیویورک تایمز، حتی عقب‌نشینی ناگهانی ترامپ از برخی از تعرفه‌هایش در هفته گذشته ـ که در واکنش به ناآرامی‌های بازار اوراق قرضه صورت گرفت ـ یادآور تجربه بریتانیاست؛ جایی که لیز تراس، نخست‌وزیر کوتاه‌عمر این کشور، مجبور شد از کاهش شدید و ناگهانی مالیات‌ها عقب‌نشینی کند، چون بازارها را دچار وحشت کرده بود. آن تجربه شکست‌خورده، اوج یک چرخه از سیاست‌های افراطی بود که با تصمیم بریتانیا برای کنار رفتن از بزرگ‌ترین بلوک تجاری جهان آغاز شد.

مارک مالاک براون، دیپلمات بریتانیایی و معاون سابق دبیرکل سازمان ملل متحد، می‌گوید: «به‌نوعی، برخی از بدترین میراث برگزیت هنوز در راه هستند.» او می‌افزاید که بریتانیا اکنون در برابر انتخابی دشوار قرار دارد: بازسازی روابط تجاری با اروپا یا حفظ آن‌ها با آمریکای دوران ترامپ.

او ادامه می‌دهد: «مسئله اساسی، همچنان همان گسست با بزرگ‌ترین شریک تجاری‌مان است. اگر بریتانیا نهایتاً دوباره به آغوش اروپا بازگردد، صرفاً به این دلیل که نه ما و نه اروپا دیگر نمی‌توانیم با آمریکا کار کنیم، این تنها نیمی از یک پیروزی است.»

ترامپ، حامی برگزیت

ترامپ در سال ۲۰۱۶ یکی از پرشورترین حامیان برگزیت بود و صراحتاً میان آن و جنبش سیاسی‌ای که خود هدایت می‌کرد، شباهت‌هایی ترسیم می‌کرد. او در ابتدا تعرفه‌های کمتری بر کالاهای وارداتی از بریتانیا نسبت به اتحادیه اروپا اعمال کرد، که بخشی از آن را پاداشی برای تصمیم بریتانیا به خروج از اتحادیه اروپا دانستند.

امروز، اثرات منفی برگزیت بر اقتصاد بریتانیا دیگر چندان محل بحث نیست؛ هرچند گاه تفکیک تأثیرات آن از شوک‌های بعدی ـ از جمله همه‌گیری کرونا، جنگ اوکراین و حالا تعرفه‌های ترامپ ـ دشوار بوده است.

بحران سیاسی محافظه‌کاران بریتانیا

تا اواسط سال ۲۰۲۲، سرمایه‌گذاری در بریتانیا ۱۱ درصد کمتر از آن چیزی بود که در صورت عدم وقوع برگزیت انتظار می‌رفت؛ این بر اساس مدلی است که جان اسپرینگفورد، پژوهشگر اندیشکده «مرکز اصلاحات اروپایی» در لندن طراحی کرده است. او برای مقایسه، مجموعه‌ای از اقتصادهای مشابه را به‌عنوان جایگزینی برای «بریتانیا بدون برگزیت» در نظر گرفت. بر اساس یافته‌های او، تجارت کالاها ۷ درصد و تولید ناخالص داخلی ۵.۵ درصد کاهش یافته بود.

در همین حال، ترامپ با اعمال، تشدید و سپس توقف گاه‌به‌گاه تعرفه‌های مختلف، بی‌ثباتی حتی بیشتری ایجاد کرده است. اقدامات او، البته، ده‌ها کشور را تحت تأثیر قرار می‌دهد، اما تأثیر آن بر ایالات متحده و چین به‌طور خاص چشمگیرتر است. پیش‌بینی‌هایی از رکود اقتصادی و موج جدیدی از تورم نیز در حال مطرح شدن هستند.

مخالفت سرمایه‌گذاران

برگزیت و پیامدهای آن مجموعه‌ای از اثرات ثانویه، هم اقتصادی و هم سیاسی، به دنبال داشت. برنامه لیز تراس برای کاهش مالیات‌ها از طریق استقراض ـ که با هدف تحریک اقتصاد راکد بریتانیا طراحی شده بود ـ نتیجه معکوس داشت: سرمایه‌گذاران با طرح‌های او مخالفت کردند و در نتیجه، اوراق قرضه دولتی بریتانیا با افت شدید مواجه شد.

هفته گذشته، روندی مشابه در ایالات متحده آغاز شد؛ فروش گسترده اوراق قرضه آمریکایی که پیامدهایی گسترده برای این کشور در پی دارد. افزایش بهره اوراق قرضه فشار بیشتری بر دولت‌ها وارد می‌کند، چون به این معناست که آن‌ها باید هزینه بیشتری برای استقراض بپردازند. چنین فروش‌هایی همچنین بی‌ثبات‌کننده هستند، زیرا نشانه‌ای از نگرانی‌های عمیق‌تر نسبت به اعتبار مالی یک کشور به شمار می‌روند.

در مورد بریتانیا، ترس از بروز بحران اعتباری باعث شد لیز تراس مجبور شود طرح کاهش مالیات‌ها را کنار بگذارد و خیلی زود نیز مقام نخست‌وزیری‌اش را از دست داد. اگرچه این عقب‌نشینی تا حدی بازارها را آرام کرد، اما تردیدهایی در میان سرمایه‌گذاران نسبت به ثبات اقتصادی بریتانیا بر جای گذاشت. نرخ‌های وام مسکن برای چندین ماه بالا باقی ماندند.

بر خلاف بریتانیا، ایالات متحده همچنان از مزیت داشتن دلار به‌عنوان ارز مرجع جهانی برخوردار است، و تا همین هفته گذشته، اوراق خزانه‌داری آمریکا یکی از پناهگاه‌های امن سرمایه‌گذاران به شمار می‌رفت. اما اقتصاددانان پیش‌بینی می‌کنند که هر دوی این مزایا در دوران ترامپ با فشار بیشتری مواجه خواهند شد.

آمریکا انگلیس

برگزیت همچنین نفوذ بریتانیا در عرصه دیپلماسی جهانی را تضعیف کرد؛ جایگاهی که تنها به‌تازگی و با تلاش‌های کی‌یر استارمر برای ایفای نقش میانجی میان اروپا و ایالات متحده، تا حدودی در حال بازسازی است.

عقب‌نشینی ترامپ از نقش سنتی آمریکا به‌عنوان چتر امنیتی ناتو، بریتانیا را به اروپا نزدیک‌تر کرده است. با این حال، بریتانیایی‌ها همچنان با میراث برگزیت دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند. برای مثال، امضای یک پیمان دفاعی با اتحادیه اروپا به‌دلیل پافشاری فرانسه بر گرفتن امتیازاتی در حوزه حقوق ماهی‌گیری ـ یکی از موضوعات کهنه و مناقشه‌برانگیز مذاکرات برگزیت ـ متوقف مانده است.

اتحاد نیروهای متضاد

به گفته تحلیل‌گران، ماندگارترین اثر برگزیت شاید در حوزه سیاست رقم خورده باشد. سال‌ها بحث و جدل تلخ، حزب محافظه‌کار را که از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۴ قدرت را در دست داشت، دچار دو‌دستگی و افراط‌گرایی کرد. این حزب مجموعه‌ای نامنسجم از سیاست‌های مهاجرتی و تجاری را دنبال کرد که بازتابی از ائتلاف متضاد و پراکنده‌ای بود که پشت سر برگزیت قرار داشت.

برخی از حامیان برگزیت خواهان تبدیل بریتانیا به کشوری با مالیات پایین، مقررات حداقلی و تجارت آزاد بودند ـ تصویری که با عبارت «سنگاپور در رود تیمز» شناخته می‌شد. در مقابل، گروهی دیگر خواهان نقش‌آفرینی پررنگ‌تر دولت در اقتصاد بودند تا از کارگران مناطق محروم در برابر تبعات جهانی‌سازی و مرزهای باز محافظت شود.

این تناقض‌ها به سیاست‌هایی انجامید که اغلب با پیام اولیه برگزیت در تضاد بود. برای نمونه، پس از خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا، کشور شاهد رکوردی در افزایش خالص مهاجرت بود. تنها تفاوت در ترکیب مهاجران بود: تعداد بیشتری از آن‌ها از جنوب آسیا و آفریقا آمده بودند و تعداد کمتری از اروپای مرکزی و جنوبی.

حامیان برگزیت این پروژه را به‌عنوان راه‌حل معجزه‌آسا برای رفع مشکلات ناشی از اقتصاد جهانی‌شده معرفی می‌کردند ـ مشابه با ادعاهای دونالد ترامپ مبنی بر این‌که تعرفه‌ها باعث تقویت بودجه عمومی و درمان نابرابری‌های تجارت جهانی خواهد شد. اما کارشناسان می‌گویند چنین درمان معجزه‌آسایی وجود ندارد.

تونی تراورز، استاد علوم سیاسی در مدرسه اقتصاد لندن می‌گوید: «واقعیت این است که برگزیت هیچ‌کدام از مشکلات ناشی از صنعتی‌زدایی را اصلاح نکرد. اگر هم تأثیری داشت، اوضاع را بدتر کرد.»

نارضایتی‌های اقتصادی و مهاجرتی از جمله دلایلی بودند که رأی‌دهندگان را بر آن داشت تا حزب محافظه‌کار را کنار بگذارند و سال گذشته، حزب کارگر به رهبری کی‌یر استارمر را به قدرت برسانند. با این حال، دولت او همچنان با این مسائل ـ و همچنین با پیامدهای دردناک جدایی از اروپا ـ دست‌به‌گریبان است.

ائتلاف MAGA (کارزار «آمریکا را دوباره عظیم کن») دونالد ترامپ، شکاف‌های ایدئولوژیکی مشابهی با حامیان برگزیت دارد؛ برای نمونه، ملی‌گرایان اقتصادی مانند استیو بنن در برابر جهانی‌گرایانی مانند ایلان ماسک قرار دارند. این شباهت‌ها تحلیل‌گران را به این فکر واداشته که آیا سیاست در آمریکا پس از ترامپ، شبیه به سیاست در بریتانیا پس از برگزیت خواهد شد؟

تونی تراورز می‌گوید: «برگزیت آسیب عمیقی به حزب محافظه‌کار وارد کرد. این حزب به دلیل گرفتار بودن در منازعات داخلی، دیگر در جایگاهی نیست که بتواند انتخاباتی را ببرد. حالا سؤال این است که آیا حزب جمهوری‌خواه آمریکا نیز پس از ترامپ به همین سرنوشت دچار خواهد شد؟»