ترکیه پساغربیِ اردوغان؛ دوست غرب یا دشمن آن؟
اکوایران: ترکیه اردوغان نمونه اولیه آن نوع قدرت متوسطی است که واشنگتن باید انتظار ظهور آن را در عصر رقابت ژئوپلیتیکی آینده داشته باشد. نه دشمنان و نه متحدان، این قدرتها مبارزه واشنگتن با پکن و مسکو را از نظر اخلاقی یا ایدئولوژیک درک نمیکنند. بلکه به دنبال حفظ استقلال خود از هر سو خواهند بود و مدام از خود میپرسند که چه سودی برای ما دارد؟ ایالات متحده باید پاسخهایی برای این سؤال بیابد که فراتر از ارزشها و قواعدی است که هیچکس واقعاً به آن اعتقاد ندارد. ایجاد یک رابطه واقعیتر با ترکیه پساغربی، رابطهای که مبتنی بر معاملات سودمند دوجانبه باشد، خواهد بود.
به گزارش اکوایران، هیچ کس مانند رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه در پیشبرد یک کمپین انتخاباتی موفق مهارت ندارد. اردوغان ماهها قبل از انتخابات مه 2023 ترکیه، از شعار مبارزات انتخاباتی خود با عنوان «قرن ترکیه» در مقابل هزاران مخاطب زنده رونمایی کرد. این نمایش شامل یک ارکستر و یک گروه کر بود که یک آهنگ موضوعی را اجرا میکرد که شامل یک قطعه رپ بود:
من پرنده ای بودم با بال شکسته
100 سال سکوت کردم
اما بس است، بس است، ساکت نباش
آزاد زندگی کن، همیشه آزاد!
طبق آنچه در گزارش تحلیلی نشریه فارن افرز آمده، شعار این بود: «قرن ترکیه آغاز شود، نه فردا، امروز!» اردوغان یک سخنرانی شورانگیز ایراد کرد. وی با توصیف برخی از سیاستهای داخلی خود - مانند تبدیل کلیسای بیزانسی نمادین استانبول، ایاصوفیه، به مسجد - به عنوان «هژمونی چالشبرانگیز جهانی»، وعده داد که ترکیه را «در میان ده کشور برتر جهان در سیاست و اقتصاد قرار دهد».
این برنامه به منظور معرفی دیدگاه اردوغان درباره جمهوری ترکیه در صدمین سال آن بود: قدرتی در آستانٔ ظهور که در نبردهای متعدد خود با امپریالیستها پیروز شده و سرانجام آماده است تا جایگاه شایسته خود را به عنوان یک قدرت جهانی به دست آورد. این یک قدرت پساغربی به رهبری اردوغان است که دیگر به دنبال تایید غرب نیست، دیگر آرزوی تحقق آرمانهای لیبرال غربی ندارد و دیگر متکی به غرب نیست.
ترکیه قبل و بعد از اردوغان
در ترکیهٔ قبل از اردوغان، هویت فراآتلانتیک ترکیه نه تنها به عنوان یک ضرورت ژئوپلیتیکی بلکه به عنوان میراثی از بنیانگذار ترکیه، مصطفی کمال آتاتورک، گرامی داشته میشد و مورد حمایت قرار میگرفت. آتاترک زمانی گفت که رسیدن به «سطح تمدن معاصر» رسالت این جمهوری جوان است. هدفی که منجر به یک فشار دهساله و از بالا به پایین برای مدرنیزاسیون جابرانه و غربزدگی شد. با این حال، امروزه کمتر کسی در حوزه عمومی از ایدهها یا نهادهای غربی دفاع می کند. مفسران تلویزیونی و سیاستمداران به طور معمول ایالات متحده، اروپا و ناتو را دور هم جمع می کنند و همه آنها را ریاکار، استثمارگر و مشتاق انقیاد ترکیه می دانند. لیبرال های طرفدار غرب ترکیه از برنامه های تلویزیونی شبانه اخراج شده و از صفحات روزنامه ها حذف شده اند. ترکیه حتی مسابقه آواز یوروویژن را ترک کرده است - رویداد موسیقی سبک و پاناروپایی که از سال 1956 برگزار می شود.
تغییری مشابه در سیاست خارجی ترکیه در حال انجام است. در دهههای پس از جنگ جهانی دوم، ترکیه سعی کرد با لنگر انداختن خود در نهادهای یورو-آتلانتیک و تلاش برای رسیدن به دموکراسیهای پیشرفته و مرفه غربی، خود را در برابر تهدید همیشگی توسعهطلبی شوروی محافظت کند. واشنگتن از نظر جنگ سرد، ترکیه را به عنوان یک کشور مرزی مفید در مبارزه با کمونیسم و نفوذ شوروی مینگریست. ترکیه هرگز کاملاً غربی یا دموکراتیک نبود. اما در دوران جنگ سرد، این واقعیت که نخبگان سکولار کشور می خواستند کشور را به غرب متصل کنند، برای سیاستگذاران ایالات متحده به اندازه کافی خوب بود.
انحراف از ناتو؛ حاشیه یا متن؟
امروز، تصویر بسیار متفاوت است. از زمانی که اردوغان در سال 2002 قدرت را به دست گرفت، و به ویژه پس از کودتای نافرجام علیه دولت وی در سال 2016، روابط واشنگتن با آنکارا به طور پیوسته بدتر شده است. سیاستمداران ترکیه، از جمله اردوغان، اغلب با عصبانیت ایالات متحده را به عنوان یک دشمن و نه به عنوان یک شریک توصیف میکنند. به عنوان مثال، زمانی که واشنگتن در سال 2020 ترکیه را به دلیل خرید سامانه های موشکی زمین به هوای اس-400 از روسیه تحریم کرد، اردوغان تصمیم ایالات متحده را «حمله ای آشکار» به حاکمیت ترکیه خواند و مدعی شد که «هدف [از تحریم ها] این است که جلوی گامهایی را که کشورمان در صنعت دفاعی برداشته است، بگیرند و ما را تابع نگه دارند.» در همین حال، در واشنگتن، برخی از سیاستگذاران آمریکایی آشکارا تعهد ترکیه به ناتو را زیر سوال میبرند و از نزدیک شدن آنکارا به مسکو بیم دارند.
اما این خشم متقابل اخیراً به چیزی شبیه به پذیرش تبدیل شده است. مقامات ترکیه اکنون درک میکنند که انحراف آنها از ناتو یک انحراف غیرعادی نیست بلکه یک مقصد نهایی است. ترکیه اردوغان با این پیشفرض عمل میکند که غرب در حال افول است و جهان چندقطبی در حال ظهور است، که ظاهراً فرصتهایی را برای رسیدن ترکیه به قدرتهای بزرگ فراهم میکند. اما ترکیه نمیخواهد با دور شدن از ناتو و رفتن به سمت سازمان همکاری شانگهای، یک سازمان دفاعی و امنیتی اوراسیا که در سال 2001 توسط چین و روسیه در تلاش برای رقابت با ناتو تشکیل شد، اردوگاه خود را تغییر دهد. درعوض، ترکیه میخواهد در هر اردوگاه پای خود را حفظ کند و در عین حال نفوذ خود را در خاورمیانه و آسیای مرکزی و قدرت اقتصادی خود را به طور گستردهتر گسترش دهد. اگرچه اردوغان به دنبال جدایی آشکار از غرب در زمینه ایدئولوژی، فرهنگ و هویت است، اما او همچنین در تلاش است تا یک اقدام متعادلکننده دقیق بین قدرتهای بزرگ انجام دهد، به این امید که فرصتهای بیشتری برای نفوذ ترکیه پیدا کند.
اردوغان: مرد اهل معامله
ایالات متحده نمیتواند جریان تاریخ را معکوس کند و ترکیه را دوباره در غرب یا اتحادیه اروپا ادغام کند. تلاش ترکیه برای عضویت در اتحادیه اروپا فقط رو به مرگ نیست. مرده است روزهایی که رئیس جمهور آمریکا میتوانست در کنار رهبران ترکیه بایستد و در مورد حقوق بشر موعظه کند، به پایان رسیده است. آنکارا ممکن است از یک متحد ایدهآل دور باشد و با توسل به ارزشهای مشترک یا اهمیت آنچه واشنگتن بهعنوان یک نظم بینالمللی مبتنی بر قواعد میپندارد، تحت تأثیر قرار نخواهد گرفت. اما عملگرایی، جاهطلبیهای منطقهای و معاملهگرایی اردوغان یک رابطه سازنده را ممکن میسازد.
استراتژی بیضرر
در اصل، استراتژی دولت بایدن در ترکیه حفظ فاصله مودبانه از آنکارا بوده است. این به معنای کاهش دیپلماسی ریاست جمهوری است که مشخصه بسیاری از دوران ترامپ بود، که اغلب به ضرر روابط است. در بیشتر موارد، رویکرد بایدن به خوبی جواب داده است، انتظارات از هر دو طرف را کاهش داده و اختلافات را مورد بحث قرار داده است. دولت پیوندهای خود را با ترکیه حفظ کرده است، اما فقط در مورد موضوعاتی که اهمیت فوری دارند، مانند خروج ایالات متحده در سال 2021 از افغانستان و توافق بین روسیه و اوکراین که به ترکیه اجازه میدهد غلات را از طریق دریای سیاه حمل کند. اردوغان با متقاعد کردن ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه به خروج محمولههای غلات از بندر اودسا، حداقل برای یک سال، نقشی کلیدی در این توافق ایفا کرد. اردوغان در متقاعد کردن پوتین موفق بود.
اما همکاری آمریکا و ترکیه در زمینه چالشهای ژئوپلیتیکی گستردهتر بوده یا وجود نداشته است. و دولت بایدن بی سر و صدا در مورد رویکرد منطقه ای قاطعانه ترکیه، به ویژه تهدیدهای این کشور مبنی بر آغاز حمله به سوریه نگران است. همچنین تشدید جنگ لفظی آنکارا با یونان بر سر مرزهای دریایی و حمایت قاطع ترکیه از عملیات نظامی آذربایجان علیه ارمنستان واشنگتن را نگران کرده است زیرا امکان درگیری گسترده دیگری را عملاً در کنار جنگ اوکراین میگشاید.
طلاق توافقی و دوستانهٔ ترکیه و آمریکا
اما واشنگتن در واکنش به این تحرکات خویشتنداری نشان داده است تا از جرقه زدن درگیری جلوگیری کند. به عنوان بخشی از تنشزدایی خود با دولت بایدن، آنکارا نیز با توقف اکتشاف انرژی در سواحل قبرس و کاهش تنشها بر سر حفاری قبرس در آبهای مورد مناقشه، «دیپلماسی قایق های توپدار» خود را در شرق مدیترانه مهار کرده است. ترکیه محتاط بوده که مستقیماً نیروها یا تأسیسات ایالات متحده در سوریه را هدف قرار ندهد و با اکراه به توافقنامه 2019 با واشنگتن که مناطق ارضی تحت کنترل کردها و تحت کنترل ترکیه را مشخص میکرد، پایبند بوده است. و با وجود آمریکاییستیزی گسترده در میان مردم ترکیه، اردوغان تا حد زیادی از رویارویی مستقیم با دولت بایدن اجتناب کرده است.
صلح سرد ایالات متحده و ترکیه بیشتر شبیه به یک طلاق دوستانه است تا همکاری دوجانبه سودمند. در همین حال، در دهه گذشته، روابط روسیه و ترکیه به طور کلی پیشرفت کرده است و تاکنون از آزمون شوک تحمیلشده توسط حمله روسیه به اوکراین جان سالم به در برده است. اردوغان از هرگونه انتقاد مستقیم از جنایات روسیه خودداری کرده و اغلب از روایت مسکو مبنی بر تحریک غرب به حمله به اوکراین حمایت کرده است. اردوغان در سپتامبر 2022 گفت: «به وضوح می توانم بگویم که نگرش غرب [در قبال روسیه] را درست نمیدانم. روابط شخصی نزدیک اردوغان با پوتین تقویت شده است.
در عین حال، آنکارا و مسکو همچنان رقبای استراتژیک هستند و از طرفهای مقابل در جنگهای نیابتی در لیبی و سوریه حمایت میکنند. اردوغان علیرغم امتناع از تایید روایت غربی درباره جنگ در اوکراین و تحریم روسیه، به تمام معنا در کنار کیف در مبارزه با مسکو، برقراری روابط صنعتی دفاعی نزدیک با اوکراین، تامین تسلیحات به آن، و حتی حمایت از درخواست اوکراین برای عضویت در ناتو حمایت میکند. به هر حال ترکیه نمیخواهد کنترل روسیه را در جناح شمالی خود ببیند.
حرکت بین قدرتهای بزرگ
ترکیه مانند بسیاری از قدرتهای میانی به دنبال اجتناب از وابستگی استراتژیک با حرکت بین قدرتهای بزرگ است. اما وضعیت آن به ویژه حاد است، و ترکیه ممکن است حصار نهایی باشد، نه تنها بین کشورهای مختلف قدرتمندتر، بلکه بین خودکامگی و دموکراسی، اروپا و اوراسیا، سکولاریسم متمایل به غرب و ناسیونالیسم محافظه کار پاره شده است.
انتخابهای کابینه اردوغان نشاندهنده قصد او برای پیمودن این مسیر پیچیده با یک استراتژی پرچین است. مهمت شیمشک وزیر دارایی، هاکان فیدان وزیر امور خارجه، جودت یلماز معاون رئیس جمهور، یلماز تونچ وزیر دادگستری و ابراهیم کالین مدیر اطلاعات ملی گروهی از نخبگان ترکیه را نمایندگی میکنند که معتقدند ترکیه میتواند موقعیت خود را تقویت کند، اقتصاد خود را بهبود بخشد و سلطه را دور بزند. اگر روسیه روابط بهتری با آمریکا و اروپا داشت، ماهرانهتر بود. اما آنها همچنین متحدان قدیمی و وفادار اردوغان هستند که او به آنها اعتماد دارد تا بدون فروختن منافع ترکیه با همتایان غربی خود به خوبی کار کنند.
به طور کلی، این یک تحول مثبت برای ایالات متحده و سایر متحدانش است. ترکیه در مرکز بسیاری از چالش های کلیدی سیاست خارجی واشنگتن قرار دارد. موقعیت استراتژیک ترکیه در دریای سیاه - که روسیه، خاورمیانه و اروپا را به هم پیوند می دهد - این کشور را به یک بازیگر مهم در جنگ اوکراین و برای تلاش های غرب برای مهار روسیه تبدیل می کند. اگر مذاکرات بین کیف و مسکو آغاز شود، رابطه اردوغان با پوتین ممکن است اهرم مهمی برای غرب باشد.
و اهمیت ترکیه برای واشنگتن و متحدانش فراتر از منطقه دریای سیاه است. آنکارا همچنین میتواند به حفظ ثبات در قفقاز کمک کند، به عنوان مثال، جایی که میتواند متحدان آذری خود را برای دستیابی به توافق صلح با ارمنستان تحت فشار قرار دهد. همین امر در عراق و سوریه نیز صادق است، جاهایی که حضور ترکیه به واشنگتن کمک می کند تا نفوذ کمی را حفظ کند. در نهایت، واشنگتن امیدوار است که ترکیه بتواند به ایجاد یک معماری ترانزیت انرژی پایدار کمک کند که به تمام اروپا اجازه می دهد از منابع بالقوه گسترده در مدیترانه شرقی استفاده کند.
سیاست معامله
به همه این دلایل، واشنگتن باید به دنبال تثبیت روابط خود با آنکارا باشد، علیرغم این واقعیت که ترکیه هویت پساغربی را در داخل و موضع پساغربی را در سیاست خارجی خود پذیرفته است. این به معنای حرکت به سمت یک ذهنیت معاملاتیتر است.
چانهزنی موفق در نشست اخیر ناتو در ویلنیوس بر سر الحاق سوئد به ناتو ممکن است یک الگو باشد. اردوغان به وضوح در حال معامله بود و در ازای حمایت از درخواست استکهلم برای پیوستن به ائتلاف، ترکیه خواستار امتیازاتی نه تنها از سوئد (از جمله پایان دادن به تحریم تسلیحاتی غیررسمی سوئد بر ترکیه، قانون ضد تروریسم شدیدتر سوئد، و استرداد چندین پناهجوی مرتبط با پ ک ک) و همچنین از ایالات متحده شد در پشت صحنه، دولت بایدن کنگره آمریکا را تحت فشار قرار داد تا F-16 را به ترکیه بفروشد، جت هایی که آنکارا سال هاست می خواهد بخرد. برای هموارسازی راه، کاخ سفید یک قرارداد سه جانبه را تنظیم کرد که شامل فروش جت های جنگنده F-35 به یونان بود. در پایان، این توافق همه طرفها را به طور منطقی خوشحال کرد، حتی اگر با هنجارهای نحوه رفتار متحدان با یکدیگر مطابقت نداشت.
این قسمت همچنین اهمیت محوری اردوغان را که تنها تصمیمگیرنده در مورد مسائل مهم سیاست خارجی ترکیه است، برجسته کرد. او همچنین از تغییر محیط ژئوپلیتیک اطراف ترکیه آگاه است و نیاز ترکیه به حفظ روابط با غرب را می شناسد.
جشن انتخاب مجدد اردوغان، استانبول می 2023
رهبر ترکیه به خود افتخار میکند که دیپلمات ارشد کشور است، اما اغلب قادر به انجام این مأموریت نیست زیرا در چند سال گذشته، اکثر رهبران غربی از ملاقات با او اجتناب کردهاند. به عنوان بخشی از توافق برای عضویت سوئد در ناتو، دولت بایدن به اردوغان دیدی که او آرزوی آن را داشت داد و یک نشست دوجانبه برجسته با او در ویلنیوس برگزار کرد و حتی ویدئویی از بایدن منتشر کرد که به طور کامل از اردوغان تمجید و تشکر میکرد. صحبت از سفر به کاخ سفید در اواخر سال جاری وجود دارد و جانت یلن، وزیر خزانهداری ایالات متحده اخیراً با شیمشک، تزار مالی ترکیه ملاقات کرد. در زمان شکنندگی اقتصادی در ترکیه، این نوع توجه آمریکا به سرمایهگذاران اطمینان خاطر میدهد.
یک روش معاملاتیتر، طبیعتاً در چشمانداز خود فرصتطلبانه و کوتاهمدت خواهد بود. هدف، یافتن معاملههای سختگیرانهای است که برای هر دو طرف کارساز باشد و درگیر تقاضا برای وفاداری دائمی یا ممنوعیت روابط ترکیه با روسیه یا چین نباشد. سه حوزه - همکاری اقتصادی، سوریه و حقوق بشر - بلافاصله برای چنین معاملههایی آماده هستند.
نیاز ترکیه به سرمایهگذاری غربی
ترکیه ممکن است بر این باور باشد که دیگر نیازی به چتر امنیتی غرب ندارد یا نمیتواند روی آن حساب کند، اما اقتصاد آن هنوز به شدت با بازارهای غربی در هم تنیده است. اتحادیه اروپا همچنان بزرگترین بازار صادراتی ترکیه و بزرگترین سرمایه گذار آن است. اقتصاد ترکیه در حال رکود شدیدی است که بخشی از آن ناشی از سوء مدیریت شخصی اردوغان در اقتصاد در چند سال گذشته است. سیاستهای اردوغان باعث کاهش ذخایر بانک مرکزی ترکیه، کاهش چشمگیر درآمد سرانه و کاهش ارزش پول ترکیه شده است. اما از زمان انتخاب مجدد، اردوغان به نظر میرسد مسیر خود را معکوس کرده و شیمشک، یک بانکدار سابق مریل لینچ که بازار را دوست دارد، به عنوان وزیر خزانهداری و دارایی و حافظ گی ارکان، یکی از مدیران عامل و رئیس سابق بانک فرست ریپابلیک را به عنوان وزیر خزانهداری و دارایی منصوب کرده است.
با این وجود، بازارهای ترکیه همچنان پریشان هستند و سرمایهگذاران بینالمللی همچنان به دنبال این هستند که ببینند آیا تیم جدید میتواند مسیر خود را تغییر دهد و ترکیه را برای سرمایهگذاری خارجی ایمن کند. آنکارا در نهایت به تامین مالی بین المللی نیاز خواهد داشت تا بتواند بدهی های بخش خصوصی خود را کاهش دهد و از بحران تراز پرداخت ها جلوگیری کند. بدون نشانه های روشن از حمایت و تامین مالی غرب، اقتصاد ترکیه بی ثبات و حتی در آستانه فروپاشی خواهد بود.
این حمایت میتواند شامل احیای ایده افزایش کل تجارت سالانه بین ایالات متحده و ترکیه به 100 میلیارد دلار باشد، هدفی که دولت ترامپ در سال 2019 اعلام کرد اما به سرعت از آن خارج شد. برای رسیدن به این هدف، واشنگتن میتواند قصد خود را برای گسترش تجارت، تعامل با سازمانهای تجاری مستقل ترکیه و تشویق اتحادیه اروپا برای آغاز گفتوگوها برای ارتقای قرارداد تجاری موجود اما قدیمی خود با ترکیه اعلام کند. به هر حال اروپا بزرگترین سرمایهگذار در شرکتهای ترکیه و بازار برتر کالاها و خدمات ترکیه است. ایالات متحده همچنین میتواند بروکسل را برای شروع مذاکرات با آنکارا در مورد ادغام ترکیه در طرحهای اتحادیه اروپا برای تحول سبز، که شامل توسعه انرژیهای تجدیدپذیر از حوزه مدیترانه است، تحت فشار قرار دهد.
در مقابل، ترکیه میتواند موضع خود را در شرق مدیترانه و دریای اژه کنار بگذارد و به یونان و قبرس روابط پایدارتری ارائه دهد. ترکیه در حال حاضر اقدامات زیادی برای کمک به اروپا در مدیریت مهاجرت انجام داده است و با منابع انرژی فراوان و نیروی کار ارزان، آنکارا میتواند خود را به عنوان پایگاه تولیدی برای ایالات متحده و اروپا در نقشه قرار دهد، زیرا آنها سعی میکنند اقتصاد خود را «ریسکزدایی» کنند. ترکیه یک غول فناوری پیشرفته نیست و صنعت نیمههادی ندارد. اما وقتی صحبت از طیف وسیعی از کالاهای دیگر می شود، می تواند بسیاری از نیازهای اروپا را برآورده کند.
جاده دمشق
سوریه یک عامل تحریککننده اصلی بین آنکارا و واشنگتن است. موضوع اصلی اعتراض ترکیه به اتحاد واشنگتن با کردهای سوریه است. در همین حال، روسیه از رژیم اسد در سوریه حمایت میکند که ترکیه آن را یک کشور ضعیف میداند که هرگز نمیتواند مشروعیت خود را به طور کامل باز یابد یا بر تمام قلمرو خود کنترل کند. اما آنکارا و مسکو تمایل دارند از خودمختاری کردها جلوگیری کنند و شاهد خروج نیروهای آمریکایی از شمال سوریه باشند.
در تعقیب این اهداف، ترکیه تهاجمات نظامی متعددی به سوریه انجام داده و رهبران دولت کردهای متحد آمریکا در شمال سوریه را با حملات پهپادی هدف قرار داده است. این گامها از دیدگاه واشنگتن بیثباتکننده هستند، زیرا شبح درگیری گستردهتر کرد-ترکیه را افزایش میدهند و توانایی کردها را برای مبارزه با گروه تروریستی دولت اسلامی (همچنین به نام داعش) تضعیف میکنند.
اگر بخواهند روابط را تثبیت کنند، در نهایت آمریکا و ترکیه باید درباره سوریه و آینده آن صحبت کنند. هر دو طرف باید اقداماتی را انجام دهند که تاکنون از آنها اجتناب کردهاند. افزایش کمکهای ایالات متحده به پناهجویان سوری در ترکیه و شمال سوریه اولین اقدام خوب برای واشنگتن خواهد بود. ایالات متحده همچنین باید کردهای سوریه را به عادیسازی روابط با رژیم اسد تشویق کند و با ادغام در کشور سوریه در ازای نوعی خودمختاری منطقهای موافقت کند. واشنگتن نمیتواند تنها حامی آزمایش خودمختاری کردهای سوریه باشد. اگر فرمولی برای خودمختاری منطقهای برای کردهای سوریه در چارچوب پارامترهای یک کشور آینده سوریه وجود داشته باشد، ترکیه چارهای جز پذیرش آن نخواهد داشت. چنین توافقی همچنین میتواند منجر به خروج نهایی نیروهای آمریکایی از سوریه و آغاز بازسازی شمال سوریه با پول بینالمللی شود و سهم عمده سرمایهگذاری به ناچار نصیب پیمانکاران ترکیه شود.
در ازای این اقدامات از سوی واشنگتن، ترکیه باید از توافقی بین رهبران کرد و رژیم دمشق حمایت کند، اجازه تجارت و حملونقل بین مناطق مختلف در داخل سوریه را بدهد و هر ترتیبی که سوریها در نهایت بر سر آن توافق کنند، بپذیرد.
معضل حقوق بشر
اردوغان در چند سال گذشته به وضوح بیان کرده است که علاقهای به اصلاحات سیاسی در داخل ندارد و صبر کمی برای سخنرانیهای غربی در مورد حقوق بشر دارد. بنابراین بدون توجه به آنچه غرب انجام میدهد، بهبود کوتاه مدت در حقوق بشر و آزادی های دموکراتیک در ترکیه بعید است.
اما عملگرایی و معاملهگرایی اردوغان در مواقعی نتایجی را در پروندههای حقوق بشری مطرح میکند که واشنگتن به شدت فشار آورده است. این نتایج شامل آزادی فعالان حقوق بشری است که به اتهام حمایت از کودتای نافرجام سال 2016 علیه اردوغان و آزادی دنیز یوسل روزنامه نگار آلمانی-ترکیه و اندرو برانسون کشیش آمریکایی در سال 2018 در زندان بودند. در هر یک از این مناسبتها، دیپلماسی آرام با داد و ستد بیشرمانهای دنبال شد که در آن ترکیه امتیازات نامربوطی از جمله ارتقای تسلیحات و تهیه تانکهای لئوپارد از آلمان دریافت کرد.
واشنگتن میتواند و باید گفتگوی حقوق بشر با ترکیه را زنده نگه دارد و برای آزادی زندانیان سیاسی مانند عثمان کاوالا، رهبر جامعه مدنی که در حال حاضر به اتهامات ساختگی در زندان ترکیه حبس ابد را سپری میکند، سخت چانهزنی کند. اما این گفتگوها بهتر است به صورت خصوصی با اعضای حلقه درونی اردوغان و با انتظارات روشن درباره باجی که واشنگتن برای ارائه آن آماده کرده است، انجام شود.
البته، واشنگتن همچنین باید به حمایت از آرمانهای شهروندان ترکیهای که خواهان دموکراسی بهتر هستند ادامه دهد - و باید در مورد پیامهای عمومی خود در مورد چنین موضوعاتی ثابت قدم باشد. اما ایالات متحده باید در مورد آنچه میتواند به دست آورد متواضع باشد و اجازه ندهد این تلاشها مانع از پیشرفت در موارد خاص شود. در حال حاضر، حمایت از جامعه مدنی، تعمیق تبادلات فرهنگی و یکپارچگی اقتصادی، و تعامل با بخش وسیعی از نهادهای ترکیه (از جمله دانشگاهها و شهرداریها) ممکن است موثرتر از اولتیماتوم های عمومی به رژیم باشد.
چه سودی برای ما دارد؟
اردوغان قرار نیست تغییر کند و ترکیه پساغربی یک متحد سنتی فراآتلانتیک نخواهد بود. ترکیه مجموعهای از منافع خود را دارد - برخی از آنها با واشنگتن مشترک است، برخی نه. اما ایالات متحده با بسیاری از شرکای دشوار که از همسویی کامل با آنها برخوردار نیست، روابط پایداری دارد. روابط ایالات متحده و ترکیه میتواند در موقعیت بهتری قرار گیرد که برای اقتصاد ترکیه مفید باشد، به آنکارا کمک کند تا در برابر روسیه تعادل برقرار کند و همزمان با افزایش نفوذ چین در خاورمیانه، اعتماد بیشتری به واشنگتن بدهد.
ترکیه اردوغان نمونه اولیه آن نوع قدرت متوسطی است که واشنگتن باید انتظار ظهور آن را در عصر رقابت ژئوپلیتیکی آینده داشته باشد. نه دشمنان و نه متحدان، این قدرتها مبارزه واشنگتن با پکن و مسکو را از نظر اخلاقی یا ایدئولوژیک درک نمیکنند. بلکه به دنبال حفظ استقلال خود از هر سو خواهند بود و مدام از خود میپرسند که چه سودی برای ما دارد؟ ایالات متحده باید پاسخهایی برای این سؤال بیابد که فراتر از ارزشها و قواعدی است که هیچکس واقعاً به آن اعتقاد ندارد. ایجاد یک رابطه واقعیتر با ترکیه پساغربی، رابطهای که مبتنی بر معاملات سودمند دوجانبه باشد، خواهد بود.
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
قیمت جدید محصولات ایران خودرو رسما اعلام شد / توضیحات وزیر صمت درباره افزایش قیمت خودروها
-
نبرد غولها در میانه بازی بزرگ؛ چگونه پوتین و بن سلمان جهان را به لرزه درآوردند؟
-
هشدار اکونومیست درباره درباره ورود «ماسک» به سیاست: خطر ظهور الیگارشی فاسد در آمریکا
-
از قطع روابط تا دیدار ژنرالها؛ واکاوی تلاشهای ریاض برای نزدیکی به تهران
-
پاسخ قاطع ایران به قطعنامه شورای حکام/ راهاندازی سانتریفیوژهای پیشرفته
-
معاون سازمان انرژی اتمی: ایران ظرفیت غنی سازی را به شکل قابل ملاحظهای افزایش میدهد/ مجموعهای از سانتریفیوژهای پیشرفته را بکار میگیریم
-
ایران وارد فاز مهاجرت عام شده است
-
پشت پرده معامله قرن بن سلمان با پوتین
-
بازار سهام این هفته مثبت خواهد بود؟