ترامپ، در رقابت با جمهوریخواهان؛ از آغاز تا امروز
اکوایران: ظهور و بروز سیاستمداران کاریزماتیک، غیر حزبی، ضد سیستم، عوامگرا و عملگرا از جنس ترامپ در دموکراسیهای مدرن نشانی از آن است که ترتیبات و سازوکارهای سیاسی موجود و تثبیتشده، نخبگان سیاسی و احزاب جاافتاده، در حل پارهای از مشکلات و بحرانها لنگ میزنند.
محمد رجبی مهوار: دونالد ترامپ، چهلوپنجمین رییسجمهور تاریخ آمریکا بر خلاف سنت سیاسی این کشور، هرگز یک سیاستمدار حزبی، سازمانی، تئوریک و کلاسیک نبوده است. او پیش از آنکه مرد اول سیاست در آمریکا شود، تجربه سیاسیاش محدود به حمایت مالی از کارزارهای انتخاباتی سیاستمداران، لابیگری و فعالیتهای رسانهای بود. راه رشد او و رسیدن به جایگاه ریاستجمهوری نه از دالانهای معمول و متداول سیاسی در آمریکا یعنی فرایند حزبی و پلکان مناصب قدرت که از طریق رسانه و سرمایه هموار شد. برای همین است که ترامپ هیچگاه خود را کاملاً مقید و متعهد به سیاستهای حزب جمهوریخواه نکرده و دیدگاهها و عملکردش نیز گهگاهی از کادر این حزب بیرون زده است. همه اینها باعث شده تا رابطه او و سایر جمهوریخواهان از روز نخست، در تنش و تلاطم باشد.
برای اثبات اینکه ترامپ یک جمهوریخواه اصولگرا و کلاسیک نبوده و نیست، کار سختی در پیش نداریم. او در سال ۲۰۰۰ از حزب دست راستی و تازهتأسیس رفرم، نامزد ریاستجمهوری شده بود. ترامپ حامی مالی بیل کلینتون دموکرات و منتقد سرسخت جورج دبلیو بوش جمهوریخواه بهویژه در حوزه سیاست خارجی بود. او در کارزار انتخاباتی خود در سال ۲۰۱۶ بر خلاف دیدگاه موجود در حزب جمهوریخواه، وعده داد که در صورت رییسجمهور شدن از جامعه اقلیتهای جنسی در آمریکا حمایت کند و سیاستهای مرتبط با بیمه سلامت موسوم به healthcare را پیگیری کند. بعضی از رقبای همحزبیاش نیز ترامپ را متهم میکردند که او یک «لیبرال نیویورکی» است و در سبک زندگی خود پایبندی چندانی به ارزشهای محافظهکارانه ندارد. علاوه بر این، ترامپ در جریان انتخابات درونحزبی و مقدماتی حزب جمهوریخواه برای انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۱۶ و نیز انتخابات پیش رو یعنی سال ۲۰۲۴، حاضر نشد تضمین دهد که در صورت عدم پیروزی در انتخابات درونحزبی، از کاندیدای نهایی حزب حمایت کند. گفتمان و عملکرد دولت ترامپ در حوزه سیاست خارجی نیز که مبتنی بر انزواگرایی و کاهش حضور آمریکا در دیپلماسی و حتی تجارت جهانی بود، چیزی نبود که همه نخبگان جمهوریخواه از آن استقبال کنند؛ بهویژه جمهوریخواهانی که دکترین «جنگ ستارگان» دولت ریگان در دوران جنگ سرد و سیاست «جنگ علیه ترور» دولت بوش پسر را میپسندیدند. ترامپ با ترویج بیش از پیش گفتمان ناسیونالیسم فرهنگی و انزواگرایانه (که از قضا نسبت وثیقی با ملیگرایی سیاسی و مبتنی بر قانون اساسی در آمریکا ندارد)، هویت حزب جمهوریخواه آمریکا را به احزاب راست افراطی در اروپا نزدیک کرد. در کنار اینها وقایع حیرتآور روز ۶ ژانویهٔ سال ۲۰۲۰ نیز به شکاف میان ترامپ و جمهوریخواهان افزود. تا جایی که گفته میشد رییسجمهور پیشین تصمیم دارد حزب جدیدی به نام «میهنپرستان» تأسیس کند و ذیل آن به فعالیت سیاسی خود ادامه دهد. او بعد از ترک کاخ سفید با بسیاری از اعضای دولت خود و دوستان سابقش درگیر شد و سعی کرد روز به روز برند و نشان مستقلی از حزب جمهوریخواه از خود به نمایش بگذارد.
آخرین نشانهٔ تنش میان او و همحزبیهایش نیز در غیبت او در دو مناظره ابتدایی نامزدهای فعلی حزب جمهوریخواه برای انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۴ دیده شد. از میان نامزدهای فعلی، تنها کسی که صراحتا از ترامپ حمایت میکند، ویوک رامسوامی است که او را بهترین رییسجمهور آمریکا در قرن بیستویکم خوانده است. مابقی نامزدها، کموبیش، تصریحی و تلویحی، اختلافات و تعارضات خودشان با ترامپ را علنی کردهاند. مهمتر از همه ران دسانتیس که با شیب ملایمی ترامپ را در نظرسنجیها تعقیب میکند. با این حال همه نظرسنجیها نشان میدهند دونالد ترامپ با فاصله زیادی از رقیبان درونحزبیاش، محبوبیت بیشتری در میان رایدهندگان جمهوریخواه دارد. کیفرخواستهای قضایی پر تعداد ترامپ نیز بزرگترین ضربه را به سایر کاندیداهای حزب جمهوریخواه زده، چون او را بیش از پیش نزد حامیانش محبوب کرده است. اما دلیل این میزان از محبوبیت چیست؟
ظهور و بروز سیاستمداران کاریزماتیک، غیر حزبی، ضد سیستم، عوامگرا و عملگرا از جنس ترامپ در دموکراسیهای مدرن نشانی از آن است که ترتیبات و سازوکارهای سیاسی موجود و تثبیتشده، نخبگان سیاسی و احزاب جاافتاده، در حل پارهای از مشکلات و بحرانها لنگ میزنند. چهرههای مناقشهبرانگیزی مثل برلوسکونی نخستوزیر فقید ایتالیا، لوپن پدر و دختر در فرانسه، نایجل فراژ در بریتانیا و شماری دیگر از سیاستمداران راستگرا در غرب، مطابق همین قاعده در مرکز توجه و محبوبیت عامه مردم قرار گرفتند. به گمان نگارنده اشتباه بسیاری از ناظران در آن است که چهرههایی مثل ترامپ و نامهای ذکرشده را علت تشویش و آشوب فضای سیاسی این کشورها میدانند. در حالی که این چهرههای نوظهور صرفاً تکهای از جورچین مشوش و ملتهب سیاست در این جوامع هستند که از بستر ناکارآمدی الیت سیاسی و بیاعتمادی عمومی برمیخیزند. با این وصف، ظاهراً شبح جدیدی در آسمان دموکراسیهای غربی به پرواز درآمده است؛ شبح راستگرایی و محافظهکاری.
ظهور ترامپ معلول بحرانهای حلنشده و انباشتشدهای بود که از چشم بخشی از مردم آمریکا، سیاستمداران دموکرات و جمهوریخواه از حل آن عاجز بودند و شاید نیاز به رهبری بیرون از الیت سیاسی و خارج از گفتمان رسمی سیاست و مستقل از حامیان مالی بود که آنها را حلوفصل کند؛ بحرانهایی مثل موج مهاجرت غیر قانونی و پناهندگی بهویژه از طریق مرزهای جنوبی که بعضی از «فراموششدگان» جامعه آمریکا باور داشتند به بحران تروریسم، ناامنی، مواد مخدر و بیکاری در خاک آمریکا دامن زده است. همچنین اتلاف منابع و هزینههای گزاف آمریکا در خاورمیانه از افغانستان و عراق تا سوریه و لیبی، باعث شده بود تا رأیدهندگان آمریکایی شعار «اول آمریکا» را بپسندند. علاوه بر این تروماهای جمعی جامعه آمریکا مثل حادثه یازده سپتامبر و تلفات ارتش آمریکا در جنگ با عراق نیز فضای سیاسی آمریکا را غبارآلودتر کرده بود. روایت جانسوز دونالد ترامپ از سربازان آمریکاییای که بعد از بازگشت از جنگ عراق دستها و پاهای خود را از دست داده بودند و افزایش آمار خودکشی در بین مأموران ارتش آمریکا، آن قدر تکاندهنده و تاسفآور بود که تمایلات عمومی به سیاست خارجی انزواگرایانه را افزایش دهد. از سوی دیگر رشد گرایشات چپ افراطی، فرهنگ پستمدرن و سیاستهای هویتی در میان نسل جوان، دانشگاهیان و حتی بخشی از حزب دموکرات، واکنش معکوس خود را در جنبش ترامپیسم اقتضاء میکرد.
اتفاقات و عواملی از این دست در طی سالهای أخیر در آمریکا موجب شده تا در میان بخشی از افکار عمومی در این کشور، سیاستمداری به مثابهٔ حرفه و شغل اعتبار خودش را از دست بدهد و جای خودش را به سیاستمداری به مثابهٔ هنر بدهد. به عبارتی دیگر رهبران نوظهور جایگزین سیاستمداران حزبی و کلاسیک شوند. از این رو است که در انتخابات پیش روی ریاستجمهوری در آمریکا نیز ستاره نوظهوری مانند ویوک رامسوامی که تجربه سیاسی ندارد و مانند ترامپ یک کارآفرین و سرمایهدار بوده است، میدرخشد و در نظرسنجیها از سیاستمداران کهنهکاری مانند مایک پنس، نیکی هیلی و کریس کریستی پیشی میگیرد.
از شگفتیسازی دونالد ترامپ در انتخابات ۲۰۱۶، هفت سال و از انتخابات جنجالی ۲۰۲۰، سه سال میگذرد اما اتمسفر سیاسی آمریکا همچنان درگیر موجی از رادیکالیسم و دوقطبیگری است. روز به روز بر کاریزمای شخصی ترامپ و شمار طرفداران و مخالفان افراطی او افزوده میشود. ایدههای رادیکال در هر دو سوی ماجرا آتش این جدال را روشن نگه داشتهاند. یک سو طرفداران جنبش BLM و ANTIFA و سوی دیگر سرسپردگان شعار MAGA بر طبل این تنش میکوبند. از مدتها پیش و بهویژه پس از حملهٔ حامیان ترامپ به ساختمان کنگره در ۶ ژانویه، بعضی از چهرههای شاخص، قدیمی و میانهرو از بین محافظهکاران و جمهوریخواهان آمریکایی خواهان عبور از ترامپ شدهاند. چهرههایی مثل آرنولد شوراتزنگر، مت رامنی، پال رایان، مایک پنس، مایک پمپئو و جانمککین. آنها میگویند ترامپ شخصیتی تکرو و تفرقهبرانگیز است و به همین دلیل قابلیت پیروزی در انتخابات اصلی و عمومی ریاستجمهوری را ندارد؛ هرچند درصد آرای وی در نمایشگر نظرسنجیهای درونحزبی جمهوریخواهان از مجموع آرای همه کاندیداها بسیار بالاتر باشد. کیفرخواستهای قضایی علیه ترامپ در چند ماه اخیر باعث شده تا چهره ضد سیستمی او تقویت شود و سوخت جنبش پوپولیستی حامی وی تامین شود. حمایتهای سخاوتمندانه آمریکا از اوکراین و ناتو نیز باعث شده تا بخش بزرگی از رایدهندگان جمهوریخواه، کلافه از این موضوع به نامزدهایی مثل ترامپ روی بیاورند که صراحتا میگویند آمریکا باید رخت خودش را از این ورطه بیرون بکشد. زورآزمایی ترامپ و همحزبیهایش احتمالا در نهایت به سود ترامپ تمام خواهد شد و بار دیگر حزب جمهوریخواه از ترامپ شکست خواهد خورد؛ اگرچه شکست رقیب دموکرات ترامپ از او در انتخابات اصلی که احتمال زیاد بایدن خواهد بود، به این اندازه محرز نیست و این هشداری است که سایر جمهوریخواهان میدهند!
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
قیمت جدید محصولات ایران خودرو رسما اعلام شد / توضیحات وزیر صمت درباره افزایش قیمت خودروها
-
نبرد غولها در میانه بازی بزرگ؛ چگونه پوتین و بن سلمان جهان را به لرزه درآوردند؟
-
هشدار اکونومیست درباره درباره ورود «ماسک» به سیاست: خطر ظهور الیگارشی فاسد در آمریکا
-
از قطع روابط تا دیدار ژنرالها؛ واکاوی تلاشهای ریاض برای نزدیکی به تهران
-
پاسخ قاطع ایران به قطعنامه شورای حکام/ راهاندازی سانتریفیوژهای پیشرفته
-
معاون سازمان انرژی اتمی: ایران ظرفیت غنی سازی را به شکل قابل ملاحظهای افزایش میدهد/ مجموعهای از سانتریفیوژهای پیشرفته را بکار میگیریم
-
ایران وارد فاز مهاجرت عام شده است
-
پشت پرده معامله قرن بن سلمان با پوتین
-
بازار سهام این هفته مثبت خواهد بود؟