پیشبینی ده بحران در سال پیشِرو -۲
گروه بینالمللی بحران؛ خاورمیانه بر لبه یک جنگ سراسری؛ مارپیچ تنشها تشدید میشود؟
اکوایران: نه ایران و متحدان غیردولتیاش و نه ایالات متحده و اسرائیل خواهان یک رویارویی منطقهای نیستند، اما راههای زیادی وجود دارد که جنگ اسرائیل و حماس میتواند به این رویارویی منجر شود.
به گزارش اکوایران، سال 2023 آبستن حوادث و جنگهای متعددی در سرتاسر جهان بوده است. گروه بینالمللی بحران به سیاق سالهای گذشته 10 نقطه از جهان را که در سال آینده باید به جنگ و درگیری آنها توجه داشت را بررسی کرده است. اکوایران این یادداشت را در 4 قسمت ترجمه کرده که بخش اول آن پیش از این با عنوان «گروه بینالمللی بحران؛ 10 درگیری که در سال 2024 انتظارش را میکشیم» منتشر شده و در ادامه بخش دوم آن منتشر میشود:
2- جنگ سراسری در خاورمیانه؛ مارپیچ تنشها تشدید میشود؟
نه ایران و متحدان غیردولتیاش و نه ایالات متحده و اسرائیل خواهان یک رویارویی منطقهای نیستند، اما راههای زیادی وجود دارد که جنگ اسرائیل و حماس میتواند به این رویارویی منجر شود.
از جهاتی، ایران از اوضاع کنونی منتفع است. در حال حاضر، توافقی با میانجیگری ایالات متحده که ایران از آن نفرت دارد و روابط اسرائیل و عربستان را عادیسازی میکند، متوقف شده است. همچنین جنگ غزه دامنه محور مقاومت -مجموعهای از گروههای مورد حمایت ایران از جمله حزبالله در لبنان، گروههای مختلف در عراق و سوریه، حوثیها در یمن، بهعلاوه گروههای فلسطینی حماس و جهاد اسلامی- را آشکار کرده است. این گروهها گرمای تنشها را به اختیار خود به گونهای افزایش (زمانی که نیروهای زمینی اسرائیل وارد غزه شدند) و کاهش (در طول آتشبس یک هفتهای در غزه که مبادله گروگانها و اسرا انجام شد) دادهاند که نشان میدهد میتوانند هماهنگ عمل کنند. ضمن آنکه تهران از موج نفرت علیه اسرائیل و ایالات متحده در سراسر خاورمیانه استقبال میکند.
اما جنگ در زمان بدی برای تهران آغاز شد. روابط این کشور با واشنگتن پس از اعتراضات سال گذشته و تحویل تسلیحات [ادعایی] به روسیه، تا حدودی آرام شده بود. در ماه اگوست، ایالات متحده و ایران، علاوه بر مبادله زندانیان به موازات تفاهم ضمنی دست یافتند که مستلزم عدم هدف قرار دادن نیروهای آمریکایی در منطقه، کند کردن توسعه هستهای و همکاری بیشتر ایران با بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی بود و در ازای آن آمریکا بخشی از تحریمهای ایران را که به اقتصاد کشور آسیب فراوانی زده بود، نادیده میگرفت.
جنگ غزه ایران را به نحو دیگری در تنگنا قرار می دهد. تهران نمیخواهد جنگ غزه موقعیت حزبالله لبنان را به خطر بیاندازد -متحدی که ایران آن را نقطه ثقل دفاع پیشدستانه و بازدارندگی در برابر حمله اسرائیل یا ایالات متحده تلقی میکند. با این حال، ایران و متحدانش که سالهاست از آرمان فلسطین حمایت میکنند، برای اقدام در این زمینه احساس ضرورت می کنند.
در مورد ایالات متحده، آخرین چیزی که بایدن میخواهد جنگ بزرگتر در خاورمیانه است، آن هم در زمانی که تلاش میکند از اوکراین حمایت و چین را مهار کند، و سال آرامی را برای برگزاری انتخابات ریاستجمهوری داشته باشد. تفاهم ضمنی واشنگتن با تهران برای کاهش تنشها در تابستان گذشته با هدف به تعویق انداختن یک بحران هستهای یا سایر بحرانهای منطقهای بود، که در عین حال تحریمهای ایران را به طور رسمی لغو نمیکرد تا مماشاتجویی دولت بایدن را در آستانه انتخابات 2024 آمریکا به تصویر بکشد. تاکنون واشنگتن تلاش کرده تا از گسترش جنگ جلوگیری کند، [و به این بهانه] دو گروه ناو هواپیمابر را در دریای مدیترانه مستقر و سرمایه دیپلماتیک هنگفتی را صرف کرده است، اگرچه بایدن تاکنون تلاشها برای آتشبس در غزه را -که خطرات را سریعترین کاهش میدهد- رد کرده است.
خطرناک ترین نقطه اشتعال، در مرز اسرائیل و لبنان قرار دارد. از 7 اکتبر، تبادل آتش میان حزبالله و اسرائیل به طور فزایندهای ادامه داشته و حزبالله به دنبال آن است که ارتش اسرائیل را از طریق ریسک آغاز یک جنگ همهجانبهای -که دو طرف برای مدت کوتاهی در سال 2006 درگیر آن شدند- تحت فشار قرار دهد.
این تنش میتواند بسیار خطیر باشد. رهبران افراطی اسرائیل معتقدند که پس از حمله 7 اکتبر، اسرائیل نمیتواند خطر یک نیروی ستیزهجوی متخاصم را در مرزهای شمالی نادیده بگیرد -به خصوص نیرویی که بسیار قدرتمندتر از حماس است، با ذخیره تخمینی 150000 موشک. فشار عمومی نیز برای مقابله با حزب الله در سرزمینهای اشغالی وجود دارد. بیش از 100000 نفر از ساکنان شمال سرزمینهای اشغالی مجبور به تخلیه نامحدود سکونتگاههای خود شدهاند.
در مناطق دیگر نیز، گروههای مقاومت با نیروهای آمریکایی درگیر شدهاند. در سوریه و عراق، شبهنظامیان بارها به پایگاهها و تأسیسات دیپلماتیک ایالات متحده حمله کردهاند که منجر به حملات متقابل ایالات متحده و کشته شدن برخی نیروها شده است.
و در ادامه حوثیها وجود دارند که کمتر قابل کنترل هستند. یمنیها موشکها و پهپادها را به سمت اسرائیل پرتاب و کشتیهای تجاری در دریای سرخ را هدف قرار دادهاند و هدف خود را مقابله با حمله اسرائیل به غزه عنوان کردهاند. در اواسط دسامبر، حملات به دو کشتی در نزدیکی تنگه بابالمندب -که دریای سرخ را به خلیج عدن متصل میکند- باعث شد غول کشتیرانی مرسک و سایر شرکتها تردد کشتیهای خود را در این نواحی موقتا متوقف کنند. در اواخر دسامبر، ایالات متحده و دیگر دولتهای غربی یک نیروی دریایی برای حفاظت از ترافیک دریایی راهاندازی کردند. شاید زمانی برسد که اسرائیل، ایالات متحده و یا متحدانش صبر خود را از دست بدهند و نه تنها به حوثیها، بلکه به اهداف ایرانی در دریا نیز حمله کنند که شدت تنشها را بسیار بالا میبرد.
در عین حال، ایران به گریز هستهای نزدیکتر شده است و در عین حال، نظارت دیدهبان هستهای سازمان ملل را محدود کرده است. بازگشت به توافقی مانند توافق هستهای 2015، با توجه به پیشرفتهای هستهای ایران از آن زمان، دشوار خواهد بود، اما هیچکس به این فکر نمیکند که چه چیزی میتواند جایگزین آن شود.
در حالی که هیچ یک از طرفین خواهان جنگ نیستند، ممکن است بسیاری از روندها اشتباه پیش برود، به ویژه زمانی که کارزار نظامی اسرائیل در غزه ادامه دارد. هر حملهای -چه در مرز لبنان و چه در عراق، سوریه، دریای سرخ و یا خلیج فارس- که موجب کشته شدن آمریکاییها بشود، خطر ایجاد مارپیچ از حملات تند و تیز را در پی خواهد داشت.
اگر اسرائیل علیه حزبالله اقدام کند، جنگی مانند جنگ سال 2006 با توجه به حضور ایران در منطقه، تقریباً به طور قطع باعث رویارویی گستردهتر خواهد شد و در نهایت میتواند پای آمریکا را به سمت خود بکشاند.
با توجه به اینکه مقامات ایالات متحده عمدتا دیپلماسی با تهران را نامطلوب میدانند، ایران در شُرُفِر سیدن به آستانه هستهای تنها گزینههای ناخوشایندی را در اختیار واشنگتن قرار میدهد: یک دشمن سرسخت با قابلیت هستهای را بپذیرید که دولتهای متوالی به دنبال جلوگیری از آن بودهاند، یا سعی کنید از طریق زور آن را به عقب برگردانید، که تقریباً به طور قطع باعث رویارویی منطقهای میشود که واشنگتن به شدت میخواهد از آن اجتناب کند.
3- سودان؛ تلاش برای صلح در کشوری رو به ویرانی
در ماه آوریل، اصطکاک بین دو جناح نظامی سودان -ارتش و نیروهای پشتیبانی سریع شبه نظامی (RSF)- به آغاز یک جنگ تمامعیار منجر شد. از آن زمان تاکنون، جنگ هزاران کشته برجای گذاشته، میلیونها نفر را آواره کرده و سودان را در آستانه فروپاشی قرار داده است. در حالی که شبح نسلکشی دوباره منطقه غربی دارفور را فراگرفته ، نیروهای RSF که مسئول بیشتر کشتارها هستند، ممکن است آماده تصرف کشور باشند.
این جنگ ریشه در رقابتهای درون ارتش پس از برکناری عمر البشیر طی یک خیزش مردمی در سال 2019 دارد. بشیر نیروهای RSF را به عنوان یک گارد غیررسمی وفادار به خود پر و بال داده و سعی میکرد بدین ترتیب از تهدیدهای کودتا جان سالم بدر ببرد. رهبر RSF، محمد حمدان دقلو -معروف به حمیدتی- ابتدا به عنوان فرمانده شبهنظامیانی که شورشها علیه بشیر را در دارفور در اواسط دهه 2000 به شکل خونینی سرکوب کردند، به شهرت رسید.
در حالی که هزاران سودانی در سال 2019 به خیابانها آمدند، حمدیتی و ژنرال عبدالفتاح البرهان نیروهای مسلح سودانی برای برکناری بشیر به نیروهای انقلابی پیوستند و سپس توافق کردند که قدرت را با یک دولت غیرنظامی تقسیم کنند. در اکتبر 2021، آنها غیرنظامیان را کنار زدند. زمانی که آنها برای بازگرداندن حاکمیت غیرنظامی تحت فشار قرار گرفتند، اتحاد بین نیروهای RSF و ارتش به شدت افزایش یافت و منجر به مذاکرات پرتنش در مورد چگونگی و زمان ادغام جنگجویان خود توسط حمدیتی به فرماندهی برهان شد.
هنگامی که مذاکرات در اواسط آوریل به پایان رسید، درگیری در پایتخت شهر خارطوم آغاز و سپس گسترش یافت. این که چه کسی اولین گلوله را شلیک کرد، مشخص نیست. نبردهای اولیه بسیاری از شهر را ویران کردند. جنگجویان RSF -عمدتاً از غرب سودان- محلهها را تسخیر و اغلب برای غنایم غارت میکردند. ارتش که روی زمین عقب افتاده بود، بمباران هوایی را آغاز کرد. در دارفور، جنگ به کشتار قومی کشیده شد، به ویژه نیروهای RSF غیرنظامیان را در دارفور غربی قتلعام کردند. به نظر میرسید که تکلیف خطوط مقدم در تابستان روشن شود.
سپس، در ماه اکتبر و نوامبر، نیروهای RSF شهرهای بزرگ دارفور را تصرف و ماجراهای تازهای منتشر شد مبنی بر اینکه خشونت علیه ماسالیت -جامعهای غیر عرب که شبهنظامیان سالها آن را آزار میدادند- را توصیف میکرد. از آنجایی که نیروهای سرکش حمدیتی بیشتر مناطق غربی و همچنین بسیاری از مناطق خارطوم و اطراف آن را تصرف کردند، ارتش مرکز فرماندهی خود را به بندر سودان در دریای سرخ منتقل کرد. در ماه دسامبر، نیروهای RSF یک حمله برقآسا در شرق پایتخت به سمت ایالت الجزیره سودان ترتیب دادند. شهر واد مدنی -مرکز ایالت الجزیره، که حدود نیم میلیون سودانی، عمدتاً اهل خارطوم، به آن گریخته بودند - تقریباً بدون درگیری سقوط کرد و ضربهای بزرگ به روحیه ارتش سودان وارد کرد.
جنگ نارضایتی عمیقتری را برانگیخته است. علیرغم سوابق فاحش آن، بسیاری از سودانیها با لفاظیهای RSF در محکومیت نخبگان حاکم کشور همنظر هستند -حتی اگر از غارتگری شبهنظامیها بیزار باشند. به نوبه خود، آن دسته از سودانیها که به طور تاریخی دولت را اداره میکنند، RSF را تحقیر میکنند.
البته که در این بحران دخالت خارجی نیز وجود دارد. گزارشها حاکی از آن است که نیروهای RSF از امارات متحده عربی تسلیحات دریافت میکنند - نیروهای حمدیتی همراه با اماراتیها در یمن جنگیدند- و در مقابل ارتش عمدتاً توسط مصر حمایت میشود. همزمان با حرکت نیروهای RSF به سمت شرق، دیپلماتهای آفریقایی، عرب و غربی ابراز نگرانی کردهاند که تمایل امارات متحده عربی برای دسترسی به دریای سرخ ممکن است در این بحران نقشی داشته باشد. اینکه آیا ارتش میتواند به اندازه کافی تجدید قوا کند تا حرکت نیروهای RSF را متوقف کند، کاملاً مشخص نیست.
در حالی که ژنرالها -و متحدان اسلامگرای دوران بشیر که ارتش به حمایت آنها تکیه کرده و احساس میکنند بیشترین ضرر را از یک توافق میبرند- مدتهاست در برابر مذاکرات صلح مقاومت کردهاند، نشانههایی مبنی بر این وجود دارد که آنها برای دستیابی یک راهحل ناامید شدهاند. هرچه ارتش ضعیفتر شود، حمدیتی سرسختتر شده و امتیازات کمتری میدهد.
طی تلاشهایی برای برقراری صلح، نمایندگان طرفها در شهر جده در عربستان سعودی گرد هم آمدهاند، اما هیچ یک با حسن نیت مذاکره نکردهاند. در حالی که ریاض و واشنگتن مذاکرات را برگزار کردند، سایرین -از جمله ابوظبی و قاهره که برای مهار متخاصمان بسیار مهم هستند- کنار گذاشته شدند -اگرچه آنها اخیراً یک فرستاده از بلوک منطقهای شاخ آفریقا، سازمان توسعه بیندولتی را به مذاکرات دعوت کردند.
در ماه دسامبر، واشنگتن تغییر رویه داد و سران ن کشورهای آفریقایی را برای گرد هم آوردن برهان و حمدیتی برای ایجاد آتشبس تحت فشار قرار داد. هر دو رهبر تمایل خود را برای ملاقات ابراز کردند، اما اینکه آیا آنها برای انجام این دیدار آماده هستند یا خیر مشخص نیست و مذاکرات برنامهریزی شده برای 28 دسامبر به نتیجه نرسید. چالش دیگر این است که برای ماهها، دیپلماتهای آمریکایی به دلیل ترس از خشم سودانیها، از ایجاد معامله بین حمدیتی و برهان محتاط بودند.
با این حال، چنین پیمانی احتمالاً اولین قدم ضروری است. در حالی که هر آتشبسی باید گسترش یابد تا دیگران را در بر بگیرد و به حکومت غیرنظامی بازگردد، نیروهای RSF و ارتش بدون اظهارنظر در مورد آینده، جنگ را متوقف نخواهند کرد.
در اینجا به دیپلماسی بسیار فوریتری نیاز است. فروپاشی سودان میتواند برای چندین دهه در سراسر مناطق ساحل، شاخ آفریقا و دریای سرخ طنینانداز باشد. پنجره اجتناب از چنین بحرانی در حال بسته شدن است.
4- اوکراین؛ یک فوتبال سیاسی
جنگ روسیه و اوکراین به یک فوتبال سیاسی در واشنگتن تبدیل شده است، اما آنچه در میدان جنگ رخ می دهد، امنیت آینده اروپا را مشخص خواهد کرد.
600 مایل خط مقدم به سختی جابهجا میشود. ضدحمله اوکراین از نفس افتاده و ارتش این کشور زمین کمی به دست آورده است، چه برسد به اینکه به خط دفاعی روسیه در جنوب نفوذ کند -همان چیزی که کییف میخواست به ثمر برساند. ژنرالهای اوکراینی نسبت به حمله روسیه در شرق یا شمال نگران هستند، اگرچه تلاش روسیه در اواخر سال 2023 برای تصرف شهر آودیوکا در شرق با مقاومت شدیدی روبرو شد که نشان میدهد هرگونه پیشروی روسیه -البته به شرط داشتن تسلیحات کافی برای اوکراین- بیثبات خواهد بود.
کرملین محاسبه میکند که زمان به سود اوست. روسیه در شرایط جنگی قرار دارد، ارتش خود را گسترش میدهد و هزینههای هنگفتی برای تسلیحات میکند. علیرغم تحریمهای غرب، مسکو به لطف سودهای بادآورده از منابع انرژی، به اندازه کافی صادرات داشته تا صندوق جنگ را پر نگه دارد. این کشور در عین حال به اندازه کافی واردات داشته که کارخانههای اسلحهسازیاش به طور شبانهروزی کار کنند. پوتین، سرنوشت نخبگان روسیه را به سرنوشت خود گره زده است. او پس از شورش ناموفق ژوئن 2023 توسط یوگنی پریگوژین، رهبر گروه واگنر، قدرت را در ارتش تثبیت کرد. هزینهکردنهای تازه به طبقه جدیدی از وفاداران پاداش داده است. جنگ هسته اصلی روایت جدید روسی است که ریشه در ارزشهای به اصطلاح سنتی دارد و جنگیدن را به عنوان یک ارزش مردانه پاس میدارد.
با توجه به اینکه بیش از یک سوم بودجه دولتی صرف هزینههای دفاعی میشود و ماهانه چندین هزار روس در اوکراین کشته میشوند، روحیه کشور میتواند تغییر کند. در حال حاضر پوتین یک چالش را در پیش روی خود دارد.
اوکراین با زمستانی تلخ روبروست. هدف حملات موشکی روسیه قطع جریان گرمایش و خالی کردن شهرها خواهد بود. ژنرال ارشد کییف اخیراً به «بنبست»ی [در میدان نبرد] اشاره کرد که مورد انتقاد ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور این کشور قرار گرفت. مهمات و ذخیره نیروهای انسانی رو به اتمام است. اختلاف بین مقامات اوکراینی و غربی بیشتر نمایان است. انتظارات بالا برای ضدحمله به این معنی است که کییف آماده سازی مردم اوکراین -آن هم برای چیزی که به نظر میرسد طول بکشد- به تعویق انداخته است.
بیشترین نگرانی برای کییف، تزلزل در حمایت از غرب است. از زمانی که حمله تمام عیار روسیه در اوایل سال 2022 آغاز شد، تسلیحات ایالات متحده برای دفاع اوکراین حیاتی بوده است. علیرغم حمایت دو حزب در کنگره ایالات متحده، گروهی از قانونگذاران جمهوریخواه در حال جلوگیری از بسته کمک بزرگی هستند که هدف آن حفظ کییف تا انتخابات ریاست جمهوری سال 2024 است. دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق ایالات متحده، نامزد احتمالی جمهوری خواهان، نسبت به کمکها به اوکراین انتقاد کرده است.
دولت بایدن هنوز ممکن است با جمهوریخواهان به توافق برسد، و حتی در غیر این صورت، گزینههایی برای ارسال سلاح به اوکراین بدون تائید کنگره دارد. اما انجام این کار با نزدیک شدن به انتخابات سختتر میشود. اروپا، با وجود تمام حمایتهای لفاظی خود، در افزایش عرضه، به ویژه مهمات، کند بوده است. سیاست در آنجا هم مشکلساز بوده است. ویکتور اوربان، نخستوزیر مجارستان مخالف کمک به کییف است، رایگیری در مورد آن در اوایل فوریه 2024 انجام میشود، اگرچه در اوایل دسامبر او اجازه داد -با خروج از اتاق به جای رای دادن- اتحادیه اروپا مذاکرات الحاق اوکراین را آغاز کند. این در واقع سیگنال قدرتمندی از حمایت بروکسل بود.
در عین حال، نشانههای کمی وجود دارد که مذاکرات با کرملین راهحلی برای خروج از بنبست ارائه دهد. با کنار گذاشتن سابقه تیره و تار مسکو برای به دست آوردن زمین از طریق فتح، هیچ یک از طرفین آماده سازش نیستند. در حالی که مقامات روسی میگویند که آماده مذاکره هستند، شواهد و بیانیههای عمومی کرملین نشان میدهد که اهدافش کماکان همانی است که جنگ همهجانبه را آغاز کرد. این کشور نه تنها خواهان قلمرو، بلکه تسلیم و غیرنظامی کردن اوکراین تحت حکومتی مطیع است. در مورد رهبران اوکراینی، آنها با یا بدون حمایت ایالات متحده به جنگ ادامه خواهند داد. هر گونه معامله با روسیه -در واقع، شاید حتی نشستن بر سر میز گفتوگو در این شرایط- ممکن است به قیمت پایان کار زلنسکی تمام شود. علاوه بر این، کرملین انگیزههای زیادی را دارد تا منتظر بماند و ببیند که شاید ترامپ پیروز میشود و فرصتهای بهتری به وجود آید. همانطور که اوضاع پیش میرود، بعید به نظر میرسد که پوتین به چیزی که اکنون دارد رضایت دهد.
با توجه به هزینهها و مسیر جنگ، باز نگه داشتن کانالهای مسکو هنوز منطقی است. از این گذشته، کییف و متحدان غربیاش نیازی به پذیرش توافق ندارند، مگر اینکه به اوکراین آینده مناسبی پیشنهاد کند و روسیه را در ترتیبات امنیتی که مانع از ماجراجویی بیشتر میشود، محبوس کند.
اما هنوز هم به نظر می رسد یک بازه طولانی در راه است. اگرچه برخی از آمریکاییها به بهای کمکها دلسرد میشوند، اما کمک به اوکراین حداقل برای حفظ وضعیت ارزش دارد. به نوبه خود، اروپا، که بسیاری از رهبران درگیری را جنگی وجودی میدانند، خواه هر چه در واشنگتن اتفاق بیفتد، باید بار بیشتری را به دوش بکشد.
اگر مسکو بیشتر اوکراین را فتح کند، تصور اینکه بخشهایی از دیگر جمهوریهای شوروی سابق در فهرست پوتین قرار بگیرند، کار چندان غیر قابل تصور و دشواری نخواهد بود.
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
تهران و ریاض بر سر تلآویو معامله میکنند؟
-
قیمت جدید محصولات ایران خودرو رسما اعلام شد / توضیحات وزیر صمت درباره افزایش قیمت خودروها
-
معاون سازمان انرژی اتمی: ایران ظرفیت غنی سازی را به شکل قابل ملاحظهای افزایش میدهد/ مجموعهای از سانتریفیوژهای پیشرفته را بکار میگیریم
-
نبرد غولها در میانه بازی بزرگ؛ چگونه پوتین و بن سلمان جهان را به لرزه درآوردند؟
-
ایران وارد فاز مهاجرت عام شده است
-
هشدار اکونومیست درباره درباره ورود «ماسک» به سیاست: خطر ظهور الیگارشی فاسد در آمریکا
-
پاسخ قاطع ایران به قطعنامه شورای حکام/ راهاندازی سانتریفیوژهای پیشرفته
-
بازار سهام این هفته مثبت خواهد بود؟
-
لحظه تعیین کننده جنگ؛ چگونه پوتین از خط قرمز دکترین بازدارندگی جنگ سرد عبور کرد؟