جنگی که معادلات را بر هم ریخت/ آتش جنگ غزه بر داشتههای واشنگتن در منطقه
اکوایران: شاید ایالات متحده به پیروزی خیره کننده اسرائیل در غزه نیاز دارد تا نشان دهد که از برندگان حمایت میکند - و بنابراین مایل است از دست دادن اعتبار را تحمل کند تا نشان دهد که در نهایت قادر به ایجاد پیروزی است و نه فقط بنبست. اگر ایالات متحده نمیتواند در اوکراین و غزه پیروز شود، چرا باید بتواند مثلاً در تایوان پیروز شود؟
به گزارش اکوایران، در حالی که همچنان این تهدید وجود دارد که جنگ غزه ایالات متحده را به یک درگیری گستردهتر بکشاند که به طور بالقوه موضع و سیاست ایالات متحده را تغییر میدهد، مسیر صلح و ثبات منطقه ممکن است ناگزیر از غزه عبور کند.
حملات حوثیها (انصارالله) علیه خطوط کشتیرانی دریای سرخ در تنگه باب المندب، در حمایت از غزه، ایالات متحده را بر آن داشته است تا حملات تلافی جویانهای را علیه این جنبش انجام دهد و باعث نگرانی شده است. مسیر دریای سرخ یکی از بزرگترین خطوط کشتیرانی بین اروپا و آسیا است که حدود 15 درصد از ترافیک دریایی جهان از آن عبور میکند. در عین حال، ایالات متحده برای کاهش شدت جنگ خود علیه غزه، فشار کمی بر اسرائیل اعمال کرده است که تهدیدی برای برهم زدن اهداف منطقهای آمریکاست. به طرز متناقضی، حملات علیه حوثیها ممکن است نمادی از ضعف سیاست ایالات متحده و کاهش قدرت آن در خاورمیانه و منادی اتفاقات آینده باشد.
در همین حال، حمله تمام عیار اسرائیل به غزه تا رسیدن به هدف اعلامی فاصله دارد. در حالی که نیروهای مقاومت منطقه حدود 160 حمله به نیروها و تاسیسات آمریکایی در عراق و سوریه انجام دادهاند و جنگ بین اسرائیل و حزب الله در امتداد مرز لبنان تشدید میشود، صحبت درباره برندگان و بازندگان این جنگ آسان نیست.
ایالات متحده که از حمله 7 اکتبر حماس به اسرائیل و طنینهای متعاقب آن در منطقه غافلگیر شده بود، از یک کتاب بازی منسوخ استفاده کرد: حمایت نظامی از اسرائیل را افزایش داد و در عین حال متعهد به ارسال صدها میلیون دلار کمک بشردوستانه به غزهای شده است که با ویرانی گسترده روبهرو است. همه اینها در حالی است که اصرار بر عادی سازی عربستان و اسرائیل ادامه دارد، بدون تلاش قاطعانه برای پایان دادن به خشونت.
رویکرد آمریکا به جنگ اسرائیل و حماس
لحن ایالات متحده با سخنرانی جو بایدن در 10 اکتبر پس از حمله به اسرائیل تنظیم شد، که در آن به اسرائیلیها اجازه داد تا با حماس هر طور که صلاح میدانند برخورد کنند – و به دنبال آن تصویب 14 میلیارد دلار کمک امنیتی برای اسرائیل، به اضافه 3.8 میلیارد دلاری که سالانه از ایالات متحده دریافت میکند. همه اینها منجر به این درک جهانی شده است که بایدن مالک این جنگ است. موضع بایدن علاوه بر تأثیر منفی بر اعتبار آمریکا در سراسر منطقه و جنوب جهانی، که مدتها بر سر مصیبت فلسطینیها متحد شده و از فقدان محدودیتهایی برای اسرائیل انتقاد میکند، برتری اخلاقی ناشی از جنگ اوکراین را از ایالات متحده سلب کرده است. این به طور بالقوه، متحدان باقی مانده آمریکا را در منطقهای که رقبای قدرت بزرگ و دشمنان سرسخت مانند روسیه و چین در حال نفوذ در آن هستند، از خود دور میکند.
ایالات متحده همچنین مصمم به میانجیگری توافق عادیسازی عربستان سعودی و اسرائیل برای کمک به بازگرداندن تعادل در منطقه است که بخشی از آن در تئوری، توافق بر سر چارچوبی برای پایان دادن به جنگ اسرائیل و حماس خواهد بود. اما سعودیها که صریحاً با جنگ مخالفت کردهاند، تحت فشار شدیدی قرار گرفتهاند تا قبل از امضای هر توافقی حقوق فلسطینیان را تضمین کنند. اما موضوع تشکیل کشور فلسطین، به قول یک مقام اسرائیلی، «در حال حاضر در اسرائیل بیش از حد حساس است». خود نتانیاهو مکرراً - مانند ائتلاف راستگرای کابینهاش - اعلام کرده است که با ایجاد یک کشور فلسطینی پس از جنگ مخالف است و به دنبال پیروزی کامل در غزه است.
در همین حال، چین به دنبال سرمایهگذاری بر احساسات طرفدار فلسطین و بیاعتمادی به ایالات متحده برای پیروزی در نبرد روایات است و خود را به عنوان صلحجوی بیطرف نشان میدهد (بر خلاف ایالات متحده که حمایت سرسختانه آن از اسرائیل توسط چین ریاکارانه به تصویر کشیده میشود.)
انزوای فزاینده واشنگتن بر سر سیاست غزه
دولت بایدن ضربه به جایگاه خود به دلیل سیاست خود در غزه و محدودیتها در نفوذش را تشخیص داده است. اما چرا دولت بایدن مایل است این ضربه را تحمل کند؟ سیاست فعلی در منطقه و شکافها حتی در حزب دموکرات بایدن در مورد حمایت از اسرائیل، قطعاً اعتقادات عمیق شخصی و تعهد رئیسجمهور به اسرائیل را تحت فشار قرار میدهند. اما استدلال بایدن و نزدیکانش به شرح زیر است: خشم مردم از بین خواهد رفت، دولتها بیتفاوت خواهند بود، و متحدان استراتژیک در نهایت دوباره با ایالات متحده متحد خواهند شد. با این حال، آنچه در این خوانش نادیده گرفته میشود، اقدامات چین، روسیه و ایران است که آماده بهرهبرداری هستند، در حالی که شهرت و تعهد ایالات متحده به صلح و امنیت در منطقه زیر سوال میرود.
قرائت جایگزین این است که ایالات متحده به پیروزی خیره کننده اسرائیل در غزه نیاز دارد تا نشان دهد که از برندگان حمایت میکند - و بنابراین مایل است از دست دادن اعتبار را تحمل کند تا نشان دهد که در نهایت قادر به ایجاد پیروزی است و نه فقط بنبست. اگر ایالات متحده نمیتواند در اوکراین و غزه پیروز شود، چرا باید بتواند مثلاً در تایوان پیروز شود؟ هیچ چیز قطعی نیست اما چین میتواند حمایت جنوب جهانی را جلب کند. علاوه بر این، اگر درگیری اوکراین تشدید شود و جنگ غزه در منطقه گسترش یابد، امنیت تایوان و شبه جزیره کره تحت تاثیر قرار خواهد گرفت زیرا ارتش ایالات متحده توان مقابله با این همه درگیری همزمان را ندارد.
اعتبار ایالات متحده در خاورمیانه به شکل غیر قابل انکار و احتمالاً غیرقابل برگشتی در خطر است. اما از قضا، در حالی که ایالات متحده ممکن است به دنبال بازگشت به وضعیت موجود برای اسرائیل باشد، اسرائیل بر پیروزی مطلق اصرار دارد. رهبران اسرائیل - و نه فقط نتانیاهو - به سادگی نمیتوانند آیندهای مطمئن برای اسرائیل با یک کشور فلسطینی در کنار آن ببینند، به همین دلیل است که درخواست ها برای احیای راه حل برای مناقشه اسرائیل و فلسطین مورد توجه قرار نگرفته است. خود نتانیاهو بارها و بارها اعلام کرده است که «پس از نابودی حماس، اسرائیل باید کنترل امنیتی بر غزه را حفظ کند تا اطمینان حاصل شود که غزه دیگر تهدیدی برای اسرائیل نخواهد بود»، که با هرگونه درخواست برای حاکمیت فلسطین در تضاد است.
اما تقریباً چهار ماه از آغاز حمله زمینی خود، اسرائیل گیر افتاده است: ارتش آن - که به طور قابل توجهی قدرتمندتر از حماس است - همچنان با مقاومت شدیدی در سراسر نوار غزه مواجه است و قادر به تضمین پیروزی کامل بر حماس نیست. شمار کشتهشدگان خودش در حال افزایش است و درگیریها با حزبالله همچنان شدید است و هیچ نشانهای مبنی بر خروج این گروه از مرز جنوبی لبنان وجود ندارد. دورنمای واقعی جنگ علنی با حزبالله - که اسرائیلیها تهدید به آغاز آن میکنند و حمایت قابل توجهی از آن در تشکیلات دفاعی وجود دارد - میتواند بسیار بدتر از جنگ علیه حماس باشد.
پیامدهای سیاست آمریکا در غزه
در حالی که به نظر میرسد ایالات متحده با اسرائیل موافق است، منافع آنها ممکن است به طور فزایندهای متفاوت باشد. با این حال، و علیرغم اینکه ایالات متحده برای جلوگیری از گسترش جنگ مصمم است، نه در محدود کردن اسرائیل قاطعانه عمل کرده است و نه در مورد نیاز به پرداختن به تشکیل کشور فلسطین، و تنها از دیپلماسی پشت پرده استفاده کرده است.
اما ایالات متحده از همه اهرمهایی که در اختیار دارد استفاده نکرده است، شاید به این دلیل که میداند ممکن است هیچ اهرمی نداشته باشد و اسرائیلیها که اعلام کردهاند در حال نبرد وجودی هستند، بعید است به آن توجه کنند. در واقع، اسرائیل بیش از هر زمان دیگری به گونهای عمل میکند که با ایجاد یک رویارویی منطقهای که ایران و دیگر قدرتهایی مانند چین و روسیه میتوانند از آن برای افزایش ناامیدی از غرب استفاده کنند، که به منافع ایالات متحده آسیب میرساند.
بنابراین در مناقشه اسراییل و حماس یک خاصیت حل نشدنی وجود دارد که ممکن است نه تنها بدون تغییر باقی بماند، بلکه به طور غیرقابل برگشتی ماهیت روابط ایالات متحده و اعراب را نیز تغییر دهد - و حتی شاید آمریکا را از خاورمیانه خارج کند (همانگونه که در عراق در حال آشکار شدن است). صرف نظر از نتیجه، با عمیق تر شدن ناامیدی از اقدامات و مواضع ایالات متحده، دولت آمریکا برای تغییر شکل و اصلاح سیاستهای خود در منطقه، حتی اگر هنوز فضا و فرصت برای آن وجود داشته باشد، به سختی تحت فشار خواهد بود. به طور گستردهتر، ایالات متحده ممکن است در تغییر سیاستهای خود را در بقیه مناطق جنوب جهانی با دشواری مواجه باشد، بخشی از جهان که به طور مشابه در جریان درگیری غزه و نقش واشنگتن در آن مضطرب هستند.
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
دستور کار جدید کاخ سفید؛ ترامپ راه پوتین را از تهران جدا میکند؟
-
پیام موشکی پوتین به غرب: در جنگ دخالت نکنید!
-
توئیت جدید علی لاریجانی؛ شروط اصلی ایران برای مذاکره با آمریکا
-
پیامدهای پاسخ فوری تهران به قطعنامه آژانس
-
عزل فرماندار بندر انزلی در پی توهین به اصحاب رسانه؛ ماجرا چه بود؟
-
پیش بینی بورس فردا 4 آذر ماه 1403/ بهار بازار بورس اوراق بهادار تهران در پاییز 1403
-
اعلام رسمی قیمت جدید محصولات سایپا/ بیشترین افزایش قیمت متعلق به کدام خودرو بود؟
-
پاس گل روسیه سوخت
-
معافیت مالیات دیگری برای کارگران