به گزارش اکوایران، در ۱۹ می، یک بالگرد بل ۲۱۲ چهل‌ساله در کوه‌های مه‌آلود شمال غرب ایران سقوط کرد و منجر به جان باختن رئیس‌جمهور و وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران شد. این حادثه و عواقب آن توسط سیاستمداران و کارشناسان به طور گسترده مورد بحث قرار گرفته است. با این حال، به منشأ این پرواز سرنوشت‌ساز کم‌تر مورد توجه شده است: سدی بر روی رود ارس.

وقتی ورق بازی برگشت

به نوشته اندرو بانی برای وبگاه نشنال اینترست، در سال گذشته، تهران بر سر اقدامات تحریک‌آمیز جمهوری آذربایجان در مرز مشترکش با ارمنستان که برای منافع تجاری و امنیتی ایران حیاتی به شمار می‌رود، به باکو اعتراض کرد. اکنون تهران تلاش‌های دشواری به همراه باکو برای بازگشایی سدها و پل‌ها پیش گرفته تا چیزی که نتوانست با رویارویی به دست آورد، از طریق همکاری کسب کند. اما این تلاش‌ها نیز ممکن است ناکام بماند.

وضعیت پیش از سال ۲۰۲۰ در قره‌باغ مزایای زیادی برای ایران به همراه داشت. اشغال قره‌باغ و مناطق اطراف آن توسط ایروان امنیت مرز ایران با ارمنستان و مسیرهای تجاری آن به دریای سیاه و اروپا را تضمین می‌کرد. همچنین مرز ارمنستان و ایران با جلوگیری از ایجاد مرز مشترکی بین جمهوری آذربایجان و ترکیه، جاه‌طلبی‌های پان‌ترکیستی آنکارا را مهار می‌کرد.

علاوه بر این، کاسته‌شدن از مرز ایران و آذربایجان باعث شد تا میزان سرزمینی که اسرائیل (متحد باکو و دشمن خونی تهران) می‌تواند از آن برای عملیات‌های اطلاعاتی علیه ایران استفاده کند، محدود شود. در مورد روسیه، این کشور مدت‌هاست که از این مناقشه حل‌نشده برای حفظ نفوذ خود بر امور کشورهای شوروی سابق و نگه‌داشتن آن‌ها در مدار کرملین سوءاستفاده و آن را تشدید کرده است. جنگ ۲۰۲۰ قره‌باغ و پیامدهای آن این هم‌راستایی تصادفی را بر هم زد.

قره باغ

برتری آذربایجان در جنگ ۲۰۲۰ قره‌باغ ایران را غافلگیر کرد. ایران در ابتدا متهم به ارسال سلاح به ارمنستان شد، اما در واکنش به این اتهام و رد تهدیدات مکرر مبنی بر اقدام نظامی علیه آذربایجان، گفت: «ما بر این باوریم که پایان اشغال، ثبات را به منطقه باز می‌گرداند».

ازدواج مصلحتی مسکو-آنکارا-باکو و تغییر پویایی‌ها به ضرر ایران

علاوه بر این، توافق آتش‌بس که با میانجی‌گری‌ روسیه منعقد شد، اهداف منطقه‌ای ایران را بیش از پیش محدود ساخت. اولاً، این توافق‌نامه خواستار تشکیل یک مرکز حافظ صلح است؛ عملیاتی که روسیه با همکاری ترکیه و نه با ایران انجام داد -هر چند، حمایت بعدی روسیه برای فرمت ۳+۳ که شامل ایران نیز می‌شود، شاید این بی‌اعتنایی به تهران در حل مسائل قفقاز را جبران کرده باشد. ثانیاً و مهم‌تر از آن، توافق‌نامه آتش‌بس بر «رفع انسداد تمام ارتباطات اقتصادی و حمل‌ونقلی در منطقه» بین آذربایجان و نخجوان تأکید داشت. با گنجاندن این خواسته مبهم، روسیه باب تفاسیر مختلف را باز کرد که سریعاً به بحث‌ها در مورد کریدور زنگزور که الهام علی‌اف، رئیس‌جمهور آذربایجان آن را پیشنهاد داده، دامن زد. تهران و مسکو با دیده نگرانی و بدبینی به این پروژه می‌نگرند.

کریدور زنگزور

کریدور زنگزور که نام خود را از استان غربی زنگزور جمهوری آذربایجان گرفته، با عبور از استان جنوبی سیونیک ارمنستان، آذربایجان را به برون‌بوم نخجوان متصل ساخته و دسترسی ایران به مسیرهای تجاری ارمنستان را مسدود می‌کند. زمانی که علی‌اف برای اولین‌بار در آوریل ۲۰۲۱ این کریدور را پیشنهاد داد، با جسارت اعلام کرد که در صورت عدم موافقت ارمنستان، اجرای آن را «کلید» می‌زد. با اتصال ترکیه به سایر نقاط جهان ترک، این کریدور به معنای قطع دسترسی ایران به آسان‌ترین مسیر به اروپا و افزایش حضور بالقوه اسرائیل در مرز آن بود که کاملاً برخلاف منافع و اهداف تهران در قفقاز به شمار می‌رود. برعکس، روسیه در قبال این کریدور و نحوه اجرای آن، موضعی دوپهلو گرفت و حمله به اوکراین نیز بعداً این تردید را تشدید کرد. کاهش توجه به قفقاز باعث شد تا روسیه به طور ضمنی به ازدواج مصلحتی باکو-آنکارا-مسکو روی آورد. این مشارکت شاید برای برانگیختن خشم ایران طراحی نشده باشد، اما مطمئناً این کار را کرد.

آنچه اهداف و برنامه‌های ایران را پیچیده‌تر ساخته این واقعیت است که پاشینیان و دولتش، برخلاف مقامات تهران، مخالفتی اساسی با کریدور زنگزور ندارند. در طول نزدیک به سه دهه، ارمنستان از پروژه‌های اقتصادی منطقه، از جمله خط‌لوله ترانس آناتولی، راه‌آهن باکو-تفلیس-کارس و کریدور حمل‌ونقل بین‌المللی شمال-جنوب بی‌بهره مانده است. پاشینیان مشتاق است تا به انزوای اقتصادی کشورش که ناشی از بسته‌بودن مرزهای غربی و شرقی ارمنستان بوده، پایان دهد. به همین منظور، ارمنستان از سال ۲۰۲۰ به طور آزمایشی در حال بررسی امکان بازگشایی راه‌آهن‌های زنگ‌زده دوران شوروی است که از شهر مغری آن می‌گذرد. نگرانی‌های ارمنستان در مورد کریدور زنگزور عمدتاً به مسائل حاکمیت و تعیین مرز مربوط بوده، اگرچه ماهیت حساس و پیچیده این مسائل نباید دست‌کم گرفته شود. اقدام ایروان برای امکان ساخت این کریدور، مشکلات بیشتری سر راه تهران گذاشته و هیچ سودی برای آن نداشته است.

مسکو تهران را رها کرد؟

بعد از جنگ ۲۰۲۰ قره‌باغ، هرچند همسویی سیاسی ایران و روسیه در قفقاز جنوبی کاهش یافت، اما همکاری‌های اقتصادی آنها گسترش پیدا کرد. در آگوست ۲۰۲۱، جمهوری آذربایجان با استفاده از مناطقی در جنوب شرقی ارمنستان که در جریان جنگ به دست آورده بود، بر روی بخش بیست کیلومتری تنها مسیر ترانزیتی شمال به جنوب ایران که از ارمنستان می‌گذشت، یک ایست بازرسی مستقر کرد. سربازان آذربایجانی شروع به دریافت عوارض گمرکی از رانندگان ایرانی کردند و برخی را به دلیل عدم همکاری بازداشت نمودند. در پاسخ به این اقدام، ایران حمل‌ونقل دریایی خود به قزاقستان از طریق دریای خزر و همچنین روسیه را افزایش داد و علاوه بر آن، جاده‌ای جدید برای دور زدن جاده تحت کنترل آذربایجان ساخت.

اختلالات اقتصادی در منطقه با مشارکت فزاینده تهران و مسکو مواجه شده، اما تلاش‌های ایران برای مهار گسترش‌طلبی بیشتر آذربایجان، اغلب این دو شریک را دچار اختلاف می‌کند. هنگامی که آذربایجان با پاکستان و ترکیه در مرز شمال غربی ایران رزمایش‌های نظامی مشترک برگزار کرد، ایران با برگزاری رزمایش‌های «فاتحان خیبر» برای بازدارندگی آذربایجان که جسورتر شده بود، پاسخ داد. در این رویارویی، کرملین در قبال رزمایش‌های آذربایجان سکوت اختیار کرد، اما علناً واکنش ایران را محکوم نمود.

نیروهای حافظ صلح روسیه قره باغ

آشفتگی روابط روسیه و ایران در قفقاز در سال ۲۰۲۲ نیز ادامه یافت. در ماه مارس، نیروهای آذربایجانی در منطقه‌ای که جزئی از شرق ارمنستان محسوب می‌شد، مستقر شدند. فقدان تعیین دقیق مرز میان ارمنستان و آذربایجان که از جنگ ۲۰۲۰ قره‌باغ نشئت می‌گیرد، بهانه‌ای برای روسیه جهت عدم رعایت تعهدات خود در سازمان پیمان امنیت جمعی (CSTO) فراهم نمود. در این زمان، ایران پیشنهاد داد که «کریدور ارس» به عنوان جایگزینی برای «کریدور زنگزور» در نظر گرفته شود. این مسیر آذربایجان را به نخجوان متصل می‌ساخت، اما به جای عبور از ارمنستان، از خاک ایران می‌گذشت. در حالی که علی‌اف یادداشت تفاهمی برای ساخت این کریدور را امضا کرد، همچنان بر کریدور زنگزور نیز پافشاری داشت. بر این اساس، لحن ایران تندتر شد. روسیه که عمدتاً در قبال فعالیت‌های نظامی و سیاسی آذربایجان سکوت کرده بود، شاید با هدف راضی‌کردن ایران، در این مدت کمک‌های قابل توجهی به کریدور حمل‌ونقل بین‌المللی شمال-جنوب ارائه کرد. با این حال، تنها چند روز پس از اولین نشست سه‌جانبه در مورد این کریدور، درگیری‌های مرگباری در مرز بین ارمنستان و آذربایجان رخ داد که پس از آن، روابط ایران با آذربایجان و روابط روسیه با ارمنستان به پایین‌ترین سطح خود رسید.

بالا گرفتن تنش‌های تهران و باکو

این درگیری‌ها بار دیگر نگرانی ایران در مورد حمله نظامی آذربایجان به سیونیک را افزایش داد؛ حمله‌ای که با امتناع یا ناتوانی مسکو از کنترل باکو، حتی با اینکه بر اساس سازمان پیمان امنیت جمعی روسیه ملزم به انجام آن بود، امکان‌پذیرتر می‌شد. بر همین اساس، ایران در ماه اکتبر یک سری رزمایش نظامی دیگر در مرز خود با آذربایجان انجام داد. در حالی که مقامات ایرانی اعلام کردند که این رزمایش‌ها روتین هستند، سردار علی‌اکبر پورجمشیدیان، از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اظهار داشت که «حضور رژیم صهیونیستی در منطقه قفقاز می‌تواند تهدیدی جدی برای کل منطقه باشد» و بر مخالفت تهران با تغییرات در مرز ایران و ارمنستان تصریح کرد.

آذربایجان ارمنستان

در پاسخ، علی‌اف نوزده نفر را به جرم «جاسوسی برای ایران» دستگیر و بعداً در سخنانی به اقلیت قابل‌توجه آذری‌های ایران به عنوان «بخشی از مردم ما» اشاره کرد. آذربایجان با ایجاد ایست بازرسی در کریدور لاچین، عملاً در نقض آشکار توافق آتش‌بس ۲۰۲۰، قره‌باغ را محاصره کرد. ناامیدی از مسکو به عنوان متحد، ایروان را بر آن داشت تا به دنبال منابع جایگزین برای حمایت نظامی و دیپلماتیک باشد و به دشمنان ایران، یعنی اتحادیه اروپا (به ویژه فرانسه) و ایالات متحده روی آورد. پوتین که مشتاق به تنبیه پاشینیان بود، به طور ضمنی از حمله آذربایجان به قره‌باغ در ۲۳ سپتامبر حمایت کرد. طی کمتر از ۲۴ ساعت، نیروهای آذربایجانی به سال‌ها کنترل ارمنستان بر قره‌باغ پایان دادند. با این کار، اعتبار باقیمانده روسیه در ارمنستان تقریباً از بین رفت.

بی‌میلی ایران به رویارویی نظامی

پیروزی ۲۳ سپتامبر آذربایجان عدم تمایل ایران برای مقابله با آن را آشکار ساخت. در پاسخ به تسخیر قره‌باغ توسط آذربایجان، ایران از نظر نظامی کاملاً بی‌تحرک ماند؛ رویه‌ای که در طول جنگ ۲۰۲۰ نیز چنین بود و نشان‌دهنده واکنش احتمالی ایران در صورت حمله آذربایجان به سیونیک برای دستیابی به کریدور زنگزور است.

تهران امیدوار است با جایگزین‌کردن رویارویی با همکاری، نفوذ خود را در منطقه حفظ کند. از نظر اقتصادی، تهران با اعلام مجموعه‌ای از پروژه‌های توسعه در امتداد رودخانه‌های ارس و آستاراچای، بر کریدور ارس تمرکز کرد. از نظر نظامی، ایران مانورهای دریایی مشترک با آذربایجان را اعلام کرد و در عین حال، ترکیه با نیروهای آذربایجانی و تاجیک در مرز ارمنستان-نخجوان تمرینات مشترکی انجام داد. از حوزه دیپلماسی و با استفاده از فرمت ۳+۳، ایران به احتمال زیاد با هدف نشان‌دادن حمله به جنوب ارمنستان به عنوان برهم‌زننده صلح، پایان درگیری‌های منجمد منطقه‌ای را به عنوان دوران جدیدی از ثبات معرفی کرد. حسین امیرعبداللهیان در همین راستا گفت: «اکنون جنگ در قفقاز جنوبی پایان یافته و زمان صلح، همکاری و توسعه در قفقاز فرا رسیده است».

با تغییر پویایی‌های قفقاز جنوبی، تهران امیدوار است با یک آشتی سریع و عمیق، مرز خود با ارمنستان را حفظ کند. با این حال، چنین رویکردی مملو از مشکلات پیش‌بینی‌نشده و هدایت‌شده توسط امیدهای بی‌اساس است و می‌تواند به تراژدی ختم شود.