به گزارش اکوایران، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده و نویسنده کتاب «هنر معامله»، تاکنون موفقیت چندانی در بستن معاملات مهم نداشته است.

روسیه به تلاش‌های او برای پایان دادن به جنگ در اوکراین پاسخ منفی داده است. اسرائیل تلاش‌های او برای پایان دادن به جنگ در غزه را نادیده گرفته است. و چین نیز هیچ تمایلی به توافق برای پایان دادن به جنگ تجاری‌ای که خود ترامپ آغاز کرده ندارد. اما درباره ایران، شاید اوضاع خوشبین کننده باشد.

به نوشته پولیتیکو، مذاکره‌کنندگان ایران و آمریکا، شنبه گذشته در عمان و دوباره این هفته در رم، برای گفت‌وگوهای حضوری درباره پایان دادن به برنامه هسته‌ای ایران دیدار کردند. ترامپ که در دوره اول ریاست‌جمهوری‌اش از توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ خارج شده بود، اکنون در موقعیتی قرار دارد که می‌تواند یک توافق پایدار را تضمین کند.

چه نوع توافقی؟

اما پرسش اینجاست: چه نوع توافقی؟

از زمانی که آمریکا در سال ۲۰۱۸ از توافقی که برنامه هسته‌ای ایران را محدود می‌کرد خارج شد، تهران روند غنی‌سازی اورانیوم را شتاب بخشیده است. بنابراین نیاز به رسیدن به راه‌حلی سریع بیش از هر زمان دیگری در غرب احساس می‌شود.

در حال حاضر سه جنبه از فعالیت‌های هسته‌ای ایران نگرانی‌های قابل توجهی را از منظر غرب ایجاد کرده‌اند.

اول این که ایران با به‌کارگیری سانتریفیوژهای پیشرفته که توانایی غنی‌سازی سریع‌تری دارند، ظرفیت غنی‌سازی خود را به‌شدت افزایش داده است.

دوم، ایران از سال ۲۰۲۱ در حال تولید اورانیوم با غنای بالا بوده و بنا بر گزارش آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، تاکنون حدود ۲۷۵ کیلوگرم اورانیوم با غنای ۶۰ درصد ذخیره کرده است. این مقدار، اگر به غنای ۹۰ درصد برسد، برای ساخت حدود شش بمب هسته‌ای کافی است، به این معنا که ایران می‌تواند ظرف کم‌تر از دو هفته مواد مورد نیاز برای گریز هسته‌ای را تولید کند.

و سوم این که در اواخر سال گذشته، جامعه اطلاعاتی ایالات متحده ادعا کرد که ایران در حال بررسی راه‌هایی برای ساخت یک زرادخانه ابتدایی طی چند ماه است - نه یک سال یا بیشتر که برای ساخت سلاح‌های قابل نصب بر موشک‌های بالستیک لازم است.

ایران آمریکا

 آمریکا چگونه با این مسئله روبرو خواهد شد؟

در داخل دولت ترامپ، دیدگاه‌های متضادی مطرح است. یک جناح، به رهبری وزیر خارجه مارکو روبیو و مشاور امنیت ملی مایک والتز، معتقد است که رویکرد دیپلماتیک بی‌فایده است، چون به ایران نمی‌توان اعتماد کرد، و از گزینه نظامی حمایت می‌کند.

جناح دوم، به رهبری معاون رئیس‌جمهور جی‌دی ونس و وزیر دفاع پیت هگست، استفاده از ابزار نظامی را بسیار پرریسک می‌دانند و طرفدار راه‌حل دیپلماتیک هستند.

ترامپ، طبق روال همیشگی‌اش، از هر دو جناح حمایت کرده است. او بارها تهدید به استفاده از ابزار نظامی کرده و گفته: «اگر توافقی صورت نگیرد، بمبارانی رخ خواهد داد... بمبارانی که مانندش را هرگز ندیده‌اند.» برای پشتیبانی از این تهدید، ایالات متحده نیروی نظامی قابل‌توجهی به منطقه اعزام کرده، از جمله دو ناو هواپیمابر و دست‌کم شش بمب‌افکن B2 که قادر به حمل بمب سنگرشکن GBU-57  هستند؛ که می‌تواند تا حدود ۶۰ متر بتن مسلح را پیش از انفجار در عمق سوراخ کند.

همزمان، ترامپ به تهران پیشنهاد مذاکرات مستقیم را داده و تمایل خود را برای حل‌وفصل موضوع از راه دیپلماتیک نشان داده است. او استیو ویتکاف، فرستاده ویژه‌اش در امور صلح را به‌عنوان رئیس هیأت مذاکره‌کننده منصوب کرده و از رئیس‌جمهور روسیه، ولادیمیر پوتین، نیز خواسته که برای متقاعد کردن تهران به لزوم رسیدن به توافق کمک کند.

چماق و هویج ترامپ حالا به نخستین مذاکرات رسمی میان آمریکا و ایران در یک دهه گذشته منجر شده؛ دستاوردی که کم‌اهمیت نیست.

نکته مهم این است که طرفین می‌دانند جایگزین مسیر دیپلماتیک، مواجهه مستقیم نظامی خواهد بود. بنابراین، آغاز مذاکرات کنونی نشان می‌دهد که هر دو طرف علاقه‌مند به رسیدن به یک توافق هستند.

پیت هگست مایک والتز

هنر معامله

در حالی که بسیاری در آمریکا از توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ انتقاد می‌کردند - به دلیل زمان‌بندی محدود آن، اجازه ادامه فعالیت تأسیسات غنی‌سازی به ایران، و عدم اشاره به برنامه موشکی و فعالیت‌های منطقه‌ای تهران - اکنون در غرب - علی‌رغم انکار تهران- مدعیند که این بار به نظر می‌رسد ایران برای نخستین بار آمادگی دارد درباره مسائل منطقه‌ای و همچنین اعمال محدودیت‌های شدید و قابل‌راستی‌آزمایی بر برنامه هسته‌ای خود گفت‌وگو کند. با این حال، خطوط قرمز مشخصی هم وجود دارد - از جمله مخالفت قاطع با هرگونه خواسته برای برچیدن کامل برنامه هسته‌ای و همچنین مسئله توانمندی موشکی ایران.

این یعنی همه چیز بستگی به ترامپ دارد و در این زمینه، نشانه‌های متناقضی وجود داشته است.

پس از پایان نخستین دور مذاکرات، استیو ویتکاف، نماینده ویژه آمریکا در امور خاورمیانه، اعلام کرد که تنها غنی‌سازی بیش از ۳٫۶۷ درصد ممنوع خواهد بود - همانند توافق ۲۰۱۵. اما تنها یک روز بعد، او گفت که «توافق ترامپ» باید شامل حذف کامل غنی‌سازی اورانیوم باشد. در همین حال، خود ترامپ گفت: «ایران باید مفهوم سلاح هسته‌ای را کنار بگذارد» - که البته مشخص نیست دقیقاً منظور او چیست.

در مجموع، با توجه به وضعیت منطقه‌ای آسیب‌دیده ایران و اشتیاق ترامپ برای دستیابی به توافق، امکان موفقیت وجود دارد. با این حال، توافق نهایی - اگر حاصل شود - احتمالاً شباهت زیادی به برجام خواهد داشت؛ همان توافقی که ترامپ بارها آن را «بدترین توافق تاریخ» خوانده بود، و نه توافق سخت‌گیرانه‌تری که بسیاری از منتقدان (عمدتاً جمهوری‌خواه) انتظارش را دارند.

اکنون سیاست آمریکا از سال ۲۰۱۵ تاکنون تغییر کرده است. و احتمالاً همان کسانی که در آن زمان باراک اوباما، رئیس‌جمهور وقت آمریکا، را بابت امضای توافق مورد انتقاد قرار دادند، این بار ترامپ را بابت رسیدن به توافقی مشابه تحسین خواهند کرد.

شاید این هنر واقعی معامله باشد.