لکه ننگ کرملین؛ تکرار وقایع روزمره اوکراین در قلمرو پوتین
اکوایران: اجساد در حال تجزیه در خیابان، خودروهای غیرنظامی با رد گلوله در کنار جاده. نیمی از صورت مجسمه لنین در وسط میدان منفجر شده است. خیابانها پر از ترکش. مردم محلی در یک پناهگاه جمع شدهاند. بوی مرگ، در ساختمانهای منفجر شده. اینها صحنههایی است که به شدت برای اوکراین آشناست، اما تاکنون برای روسیه بیگانه بوده است.
به گزارش اکوایران، اجساد در حال تجزیه در خیابان، خودروهای غیرنظامی با رد گلوله در کنار جاده. نیمی از صورت مجسمه لنین در وسط میدان منفجر شده است. خیابانها پر از ترکش. مردم محلی در یک پناهگاه جمع شدهاند. بوی مرگ، در ساختمانهای منفجر شده. اینها صحنههایی است که به شدت برای اوکراین آشناست، اما تاکنون برای روسیه بیگانه بوده است.
اما شهر مرزی سودژا یازده روز پیش توسط اوکراین مورد حمله قرار گرفت و رئیس جمهور ولادیمیر زلنسکی روز پنجشنبه ادعا کرد که تحت کنترل آنها است. زمانی که ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه دو سال پیش جنگ خود را آغاز کرد، روسیه انتظار نداشت که دوباره مورد تهاجم قرار گیرد.
سیانان با همراهی ارتش اوکراین وارد روسیه شده و از پاسگاه مرزی عبور کرد که در اولین حمله اوکراین تکه تکه شده بود. در حالی که خط افق پیش رو گهگاه با دود سیاه ناشی از انفجار تیره میشد، خود جاده واقعاً آرام بود. در دو طرف، مزارع آرامی دیده میشد که زمانی توسط یک ابرقدرت جنگ سرد محافظت میشد که از زمان نازیها تهاجمی به خاک خود ندیده بود.
مسیر ورود به سودژا با یک صلیب بزرگ مسیحی ارتدکس مشخص شده بود که روی آن نوشته شده بود «خدایا ما را حفظ کن.» چند متر دورتر، بقایای دو تانک و زرهپوشهای دیگر از نبردهای شدید روزهای قبل وجود داشت.
خیابانهای شهر عمدتاً خالی بودند، اما صدای طوفانی که در اطراف آنها موج میزد طنینانداز میشد. آتش اسلحههای کوچک و توپخانههای خروجی سکوت را میشکست، اما از فاصله دور.
اسکورت اوکراینی ما گفت که پهپادهای تهاجمی روسیه که در ماههای گذشته پیشرفت اوکراین را در خط مقدم با مشکل مواجه کرده بودند، در نبردهای خط مقدم برای آزار و اذیت نیروهای کییف در مرز و سودژا درگیر بودند. غیبت آشکار آنها و نیروی هوایی روسیه، حاکی از بهبود احتمالی قابلیتهای اوکراین برای این حمله غافلگیرانه بود. حضور همزمان خودروهای زرهی عرضه شده توسط غرب در جادههای روسیه نشان میداد که اوکراین منابعی را که مدتها ادعا میکرد فاقد آن بود را وارد این مبارزه کرده است.
سودژا کاملاً متروکه نبود. در یکی از ساختمانهای بزرگ، بیرون ورودی زیرزمین، یک تابلوی دستنوشته مقوایی بزرگ نوشته بود: «اینجا مردم صلحجو در زیرزمین هستند، نه نظامی.» اینا، 68 ساله بیرون نشسته بود. او گفت که 60 غیرنظامی دیگر در طبقه پایین هستند. او درباره نیروهای اوکراینی گفت: «آنها جعبههای زیادی آوردند، غذای خود را آوردند.»
در زیرزمین صحنهای بود که در دو سال گذشته در دهها شهر اوکراین شاهد آن بودیم و مشاهده آن در روسیه هم به همان اندازه غمانگیز است.
در ورودی پناهگاه، استانیسلاو ایستاده بود که وقتی از او پرسیدند زندگی چگونه است، ریش خاکستری خود را نوازش کرد. «ببین، این زندگی نیست. این فقط وجود داشتن است. این زندگی نیست.»
در تاریکی زیرزمین، افراد ناتوان، منزوی و گیج بودند. یک زن مسن، که هنوز کلاه گیس و لباس تابستانی قرمز روشن خود را به تن داشت، در حالی که کمی تکان میخورد گفت: «حالا نمیدانم آخرش چه خواهد بود. حداقل یک آتشبس که بتوانیم با آرامش زندگی کنیم. ما به چیزی نیاز نداریم. این عصای زیر بغل من است، نمیتوانم راه بروم. خیلی سخت است.» در تاریکی مرطوب مگسها دور صورتش وزوز میکردند.
در اتاق بعدی، نور روی یک خانواده شش نفره سوسو میزد. مرد گفت: «یک هفته. بدون هیچ خبری. ما نمیدانیم در اطرافمان چه میگذرد.» پسرش ساکت کنارش نشسته بود و صورت سفیدش سنگی بود.
در انتهای راهرو، یفیموف با یکی از اسکورتهای اوکراینی ما صحبت میکرد. او گفت 90 ساله است. دختر، خواهرزاده و نوههای او با مردان اوکراینی ازدواج کردهاند و در اوکراین زندگی میکنند، اما او نمیتواند به آنها دسترسی پیدا کند.
وقتی از او پرسیدند که کجا میخواهد فرار کند، گفت: «به اوکراین». ایده تخلیه برای بسیاری از اینجا در زمان صلح دشوار خواهد بود.
بیرون در خیابان، نینا 74 ساله به دنبال داروهایش میگردد. مغازهها فرو ریخته و داروخانهها بستهاند. او تاکید میکند که نمیخواهد آنجا را ترک کند، با همان دفاع پرشور بسیاری از زنان اوکراینی هم سنش، در شهرهای جنگزده مشابه، از حق خود برای زندگی در جایی که همیشه در آن زندگی کرده است.
«اگر میخواستم، میرفتم. چرا باید جایی که 50 سال زندگی کردم را ترک کنم؟ دختر و مادرم در قبرستان هستند و پسرم اینجا به دنیا آمد، نوههایم... من در سرزمینم زندگی میکنم. نمی دانم کجا زندگی میکنم. من نمیدانم این سرزمین کیست، من چیزی نمیفهمم.»
مشخص نیست که این حمله سریع، موفقیتآمیز و غافلگیرکننده چگونه و کجا به پایان میرسد یا نیروهای روسی چه زمانی میرسند.
با این حال، رسیدن آنها برای پاک کردن لکه دیگری بر غرور روسیه، از زمانی که در فوریه 2022 جنگی که قرار بود فقط چند روز طول بکشد را آغاز کرد، بسیار دیر خواهد بود.
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
قیمت جدید محصولات ایران خودرو رسما اعلام شد / توضیحات وزیر صمت درباره افزایش قیمت خودروها
-
معاون سازمان انرژی اتمی: ایران ظرفیت غنی سازی را به شکل قابل ملاحظهای افزایش میدهد/ مجموعهای از سانتریفیوژهای پیشرفته را بکار میگیریم
-
نبرد غولها در میانه بازی بزرگ؛ چگونه پوتین و بن سلمان جهان را به لرزه درآوردند؟
-
هشدار اکونومیست درباره درباره ورود «ماسک» به سیاست: خطر ظهور الیگارشی فاسد در آمریکا
-
از قطع روابط تا دیدار ژنرالها؛ واکاوی تلاشهای ریاض برای نزدیکی به تهران
-
ایران وارد فاز مهاجرت عام شده است
-
پاسخ قاطع ایران به قطعنامه شورای حکام/ راهاندازی سانتریفیوژهای پیشرفته
-
بازار سهام این هفته مثبت خواهد بود؟
-
لحظه تعیین کننده جنگ؛ چگونه پوتین از خط قرمز دکترین بازدارندگی جنگ سرد عبور کرد؟