به گزارش اکوایران، بیش از دو دهه است که دانشگاه تگزاس ای اند ام (Texas A&M) در قطر یک پردیس داشته است. نمای بیرونی ساختمان اصلی این پردیس نشانه‌هایی از رنگ قرمز مرون معروف به «اگی» را دارد و دانشجویان آن طبق سنت دانشگاهی می‌گویند «هاودی» (Howdy). اما به زودی این دانشگاه از دوحه خداحافظی خواهد کرد، جدایی که ظاهراً ناشی از سیاست‌های عجیب در روابط ایالات متحده و قطر است.

به گزارش پولتیکو، هیئت امنای دانشگاه ای اند ام در ماه فوریه رأی به تعطیلی تدریجی پردیس دوحه داد. این تصمیم صدها دانشجوی این پردیس، به همراه اساتید و سایر افراد در دوحه را شگفت‌زده کرد، زیرا به گفته آنها بدون هیچ هشدار یا مشورتی اتخاذ شده بود. مدیران ارشد دانشگاه اعلام کردند که این تصمیم به این دلیل گرفته شده که دانشگاه باید منابع خود را به مناطق نزدیک‌تر به خانه متمرکز کند و همچنین به دلیل بی‌ثباتی در خاورمیانه.

بنیاد فوق‌العاده ثروتمند قطر، یک سازمان غیرانتفاعی تحت حمایت دولت، هزینه‌های عملیاتی پردیس ای اند ام و سایر پردیس‌های آمریکایی را در یک محله مدرن به نام شهر آموزش (Education City) تأمین می‌کند. علاوه بر این، خاورمیانه با بی‌ثباتی غریبه نیست. پردیس ای اند ام در سال ۲۰۰۳ راه‌اندازی شد، همان سالی که ایالات متحده به عراق حمله کرد. خود قطر نیز در منطقه‌ای پرآشوب یک منطقه امن به شمار می‌آید.

بسیاری در اینجا بر این باورند که سیاستمداران آمریکایی، به ویژه جمهوری‌خواهانی که بر دانشگاه‌های عمومی تگزاس کنترل دارند، به دلیل سوءظن و اطلاعات نادرست درباره قطر، این تعطیلی را پیش برده‌اند. چند هفته پیش، یک گروه تحقیقاتی در زمینه یهودستیزی گزارشی منتشر کرد که ادعا می‌کرد قطر ممکن است از پردیس ای اند ام برای دسترسی به تحقیقات امنیت ملی ایالات متحده استفاده کند. رئیس دانشگاه این گزارش را «نادرست و غیرمسئولانه» خواند و ای اند ام اصرار دارد که هیچ ارتباطی بین تصمیم به تعطیلی پردیس و این گزارش وجود ندارد. اما زمان‌بندی این اتفاق باعث شگفتی شد.

فرانسیسکو مارمولخو، یکی از مقامات ارشد بنیاد قطر، درباره دلایل این تعطیلی گفت: «در نهایت، این موضوع به سیاست و عدم آگاهی درباره این مکان مربوط می‌شود.»

برخی از متحدان ترامپ مدتهاست که روایت‌های ضدقطریی را مطرح کرده‌اند. با این حال، از شنیدن خبر خروج ای اند ام که تقریباً توسط رسانه‌های ملی آمریکا نادیده گرفته شده بود، متعجب شدم. به نظر این تصمیم نمونه‌ای از پیامدهای منفی رویکرد قطر به جهان است.

به طور ساده، قطر مایل است (تقریباً) دوست همه باشد. این کشور در کنار سفارت ایالات متحده و یک پایگاه نظامی آمریکایی، میزبان نمایندگان حماس و طالبان است، و حتی گاهی مقامات اسرائیلی نیز به اینجا سر می‌زنند. سیاست درهای باز قطر، این کشور را به یک میانجی محبوب در بسیاری از درگیری‌های جهانی تبدیل کرده است؛ در واقع، میانجیگری یکی از ارکان سیاست خارجی قطر است و به این کشور نفوذی فراتر از اندازه‌اش بخشیده است.

اما این رویکرد همچنین قطر را در معرض سوالاتی در ایالات متحده و فراتر از آن قرار داده که آیا واقعاً دوست کسی هست یا خیر. برخی معتقدند که ایالات متحده نباید به قطر به عنوان یک شریک یا میانجی اعتماد کند.

کشوری که تحت رهبری سلطنتی اداره می‌شود، به بررسی‌های شدید درباره مسائل مختلف از جمله سابقه حقوق بشری، تأمین مالی اندیشکده‌های آمریکایی و اقدامات شبکه رسانه‌ای الجزیره، خو گرفته است. اما طی سال گذشته، دوحه به دلیل تلاش‌هایش برای میانجی‌گری در پایان دادن به جنگ اسرائیل و حماس، زیر ذره‌بین بیشتری قرار گرفته است. 

طی سال گذشته، بسیاری از قانونگذاران آمریکایی نامه‌هایی به دولت بایدن ارسال کردند و ادعا کردند قطر برای فشار به حماس جهت پذیرش آتش‌بس و آزاد کردن اسرا کار کافی انجام نمی‌دهد. در یکی از این نامه‌ها نوشته شده بود: «لطفاً به قطر اعلام کنید که برای هر اسیری که به خانه بازگردانده نمی‌شود، پاسخگو خواهد بود.»

از جمله قانونگذارانی که چنین نامه‌هایی را امضا کرده‌اند، سناتور مارکو روبیو (جمهوری‌خواه از فلوریدا) است که ترامپ او را برای سمت وزیر خارجه معرفی کرده و نماینده مایک والتز (جمهوری‌خواه از فلوریدا) که مشاور امنیت ملی آینده ترامپ است. ترامپ همچنین چندین دستیار دیگر را انتخاب کرده که حامیان قوی اسرائیل هستند.

در حالی که دموکرات‌ها نیز نسبت به قطر شک و تردید دارند، بیشتر انتقادها در این اواخر از سوی جناح راست آمریکا مطرح شده است.

روابط قطر با جمهوری اسلامی ایران که با آن یک میدان گازی بزرگ مشترک دارد و اخوان‌المسلمین نیز به شهرت آن در غرب آسیب زده و روابطش با همسایگان عرب را که این نهادها را تهدیدی می‌دانند، تضعیف کرده است.

چندین کشور عربی در سال ۲۰۱۷ روابط خود را با قطر قطع کردند. این روابط در سال ۲۰۲۱ از سر گرفته شد، اما آن کشورها همچنان از قطر می‌پرسند که آیا این کشور سعی در تضعیف دولت‌های آنها دارد یا خیر.

مقامات قطری و حامیان آنها معمولاً به این انتقادها بی‌تفاوتی نشان می‌دهند. آنها می‌گویند که ایالات متحده سال‌ها حضور حماس در قطر را پذیرفته بود چون نیاز به راهی برای ارتباط با این گروه داشت. قطر همچنین در دوران کنترل حماس بر غزه، بودجه‌ای برای این منطقه ارسال کرد. قطر می‌گوید این پول که طی سال‌ها احتمالاً به میلیاردها دلار می‌رسد برای کمک به فلسطینی‌ها در غزه برای بقا بوده است، و گزارش‌های زیادی حاکی از آن است که نتانیاهو این پرداخت‌ها را به‌عنوان راهی برای حفظ آرامش در منطقه تأیید کرده است.

با این حال، منتقدان می‌گویند قطر به‌طور مؤثری تروریسم حماس را تأمین مالی کرده و فشار بر قطر را راهی برای محدود کردن حماس می‌دانند.

وقتی از مقامات قطری پرسیده می‌شود که آیا قصد دارند رویکرد خود را در دوران ترامپ تغییر دهند و موضعی آشکارتر به نفع ایالات متحده، اسرائیل، ضد حماس، ضد جمهوری اسلامی یا چیزی که انتقادها را کاهش دهد اتخاذ کنند، این احساس را وجود دارد که امیدوارند نیازی به این کار نداشته باشند. مقامات قطری، تحلیلگران و دیگران معتقد بودند که دستیاران ترامپ پس از ورود به قدرت و برخورد با پیچیدگی‌های خاورمیانه، احتمال کمتری دارد که به دوحه حمله کنند.

یکی از مقامات قطری گفت: «شرکا و دوستان ما به یک متحد در منطقه نیاز دارند که بتواند با بازیگران سیاسی که خودشان به‌طور مستقیم با آنها ارتباط ندارند، صحبت کند.» به او و تعدادی دیگر که درباره موضوعات حساس صحبت کردند، امکان ناشناس بودن داده شد تا بتوانند آزادانه‌تر صحبت کنند.

قطر حدود ۳ میلیون نفر جمعیت دارد، اما تنها حدود ۱۰ درصد آنها شهروند هستند و پنج نفر به‌طور کلی امور کشور را اداره می‌کنند. نشانه‌هایی وجود دارد که این افراد از روی کار آمدن ترامپ و سلطه جمهوری‌خواهان در واشنگتن احساس نگرانی کرده‌اند.

امیر و نخست‌وزیر قطر اطمینان حاصل کردند که حتی پیش از انتخابات با ترامپ دیدار کنند. گزارش‌ها حاکی از آن است که آنها با وجود اینکه ریاست جمهوری ترامپ هنوز آغاز نشده است، حداقل یکی از نمایندگان ترامپ را برای بحث در مورد مذاکرات اسرائیل و حماس به کشورشان دعوت کرده‌اند.

طارق یوسف، تحلیلگر خاورمیانه مستقر در دوحه، گفت: «مقامات قطری نگران هستند. آنها گمان می‌کنند که ممکن است واکنشی علیه نقش میانجی‌گری که قطر در سال گذشته ایفا کرد، ایجاد شود. همچنین پیش‌بینی می‌کنند که با کنترل کامل ساختار سیاسی توسط حزبی که بسیار نزدیک به اسرائیل است، این واکنش می‌تواند بسیار جدی‌تر و قابل توجه‌تر باشد.»

اما ماجد الانصاری، سخنگوی وزارت خارجه قطر، به من اطمینان داد که «تعامل قطر با تیم انتقالی ترامپ بسیار خوب پیش می‌رود.»او گفت: «هر بار که تعامل می‌کنیم، پرونده‌های فعال در مسائل مختلف را مورد بحث قرار می‌دهیم. زبان گفتگو بسیار مثبت است زیرا آنها کار ما را می‌بینند.»

آنچه جالب است این  که مقامات کنونی و سابق آمریکایی از هر دو حزب چقدر اغلب از قطر به خاطر ایفای نقش در موضوعات حساس که دیگران از آنها اجتناب می‌کردند، تمجید می‌کردند.

قطر به مذاکره برای پایان دادن به جنگ آمریکا در افغانستان کمک کرد، سعی کرد بحران ونزوئلا را حل کند و نقش‌های دیگری ایفا کرد که معمولاً در تیتر خبرها قرار نمی‌گیرند. پس از تسلط طالبان بر افغانستان، شهر آموزش قطر پذیرفت که دانشگاه آمریکایی افغانستان را میزبانی کند. دانشجویان هدف این مدرسه شامل دخترانی در داخل افغانستان می‌شود که به صورت آنلاین به آموزش دسترسی دارند اما توسط طالبان از تحصیل منع شده‌اند.

یکی از مقامات ارشد دولت بایدن گفت: «قطر کشوری پیچیده است، اما از برخی جهات، مستقیم‌ترین و بهترین متحد در منطقه است.»

یکی دیگر از مقامات آمریکایی آشنا با دینامیک خاورمیانه گفت قطری‌ها که هزاران نیروی آمریکایی را در پایگاه العدید میزبانی می‌کنند، شرکای دفاعی عالی هستند که به‌ندرت به درخواست‌های آمریکا پاسخ منفی می‌دهند.

با این حال، این مقام خاطرنشان کرد که وقتی صحبت از وادار کردن حماس به امضای توافق به میان می‌آید، مصری‌ها، نه قطری‌ها، تمایل بیشتری به فشار آوردن به این گروه دارند.

برخی منتقدان می‌گویند ایالات متحده باید قطر را کنار بگذارد و مستقیماً با گروه‌هایی مانند حماس وارد گفتگو شود. ایالات متحده معمولاً از چنین تعاملاتی اجتناب می‌کند زیرا از نظر سیاسی حساس است، اما منتقدان می‌گویند که اتکا به قطر فقط پیام را برای چنین گروه‌هایی مبهم می‌کند.

آریل ادمنی، یک استاد دانشگاه اسرائیلی که بر روی قطر تمرکز دارد، گفت: «اگر قطر تنها گزینه است، ایالات متحده بهتر است که به هیچ واسطه‌ای تکیه نکند.»

ترامپ ارزیابی‌های بسیار متفاوتی از قطر ارائه داده است، از جمله متهم کردن این کشور به تأمین مالی تروریسم. اما گزارش‌ها حاکی از آن است که داماد او، جرد کوشنر، روابط مالی قابل توجهی با قطر دارد، همان‌طور که برخی دیگر از افراد نزدیک به ترامپ نیز دارند. یکی از دستیاران سابق گفت که علی‌رغم «احساسات ضدقطری در میان برخی از افراد ترامپ»، امیر قطر احتمالاً هر سال که ترامپ در قدرت باشد، به کاخ سفید دعوت خواهد شد.

طارق یوسف، تحلیلگر مستقر در دوحه، گفت قطر در سال‌های پیش‌رو باید بیشتر در برابر آمریکا خود را ایمن کند. او افزود: «باید به سعودی‌ها نزدیک‌تر شوید. باید به اماراتی‌ها نزدیک‌تر شوید و باید آسیایی‌ها، از جمله چینی‌ها، را بسیار جدی‌تر بگیرید.»

اما دستیار سابق ترامپ هشدار داد که اگر چیزی بتواند ترامپ را نسبت به قطر خشمگین کند، نزدیک شدن بیش از حد این کشور به پکن است، به‌ویژه در زمینه‌های امنیت سایبری و فناوری.

قطر خطوطی دارد که از آنها عبور نمی‌کند. این کشور از معدود کشورهای عربی است که از برقراری رابطه با دیکتاتور سوریه، بشار اسد، امتناع کرد. قطر حتی وظایف سفارت در دوحه را به فعالان اپوزیسیون سوریه واگذار کرد. این ماه که اسد سقوط می‌کرد، قطر چندین قدرت خارجی با منافع در سوریه را گرد هم آورد.

مقامات قطری می‌گویند که آنها بخشی از تلاش‌های خود برای میانجی‌گری را با هدف کمک به تثبیت یک منطقه پرتنش انجام می‌دهند. اما عواقب منفی تمایل آنها به همکاری با بسیاری از طرف‌ها می‌تواند به دوردست‌ها برسد.

انتقاد از قطر، چه موجه باشد چه بی‌اساس، بعید است کاهش یابد. اما در نهایت، روی شکست دوحه شرط نمی‌بندم.

هیچ دولتی در ایالات متحده، چه به رهبری دموکرات‌ها و چه جمهوری‌خواهان، احتمالاً قطر را رها نخواهد کرد. ممکن است این کشور با بسیاری از بازیگران مشکوک دوست باشد، اما همین بازیگران مشکوک هستند که نیاز به تعامل دارند. در این مرحله، قطر بازیگری بسیار حیاتی در عرصه‌های متعدد است، به گونه‌ای که به‌راحتی نمی‌توان آن را جایگزین کرد.