نظم جهانی مستر ایکس چگونه خواهد بود؟ (بخش سوم و پایانی)
پایان نظم آمریکایی، آغاز جهان چینمحور؟
چین در حال حاضر جایگاه رفیعی را در نظام بینالملل اشغال کرده است؛ چین بزرگترین قدرت تجاری جهان و بزرگترین منبع وام جهانی است، دارای بزرگترین جمعیت و ارتش جهان بوده و به مرکز جهانی نوآوری تبدیل شده است. اکثر تحلیلگران پیش بینی میکنند که تولید ناخالص داخلی واقعی چین تا سال 2030 از تولید ناخالص داخلی ایالات متحده پیشی خواهد گرفت تا این کشور به بزرگترین اقتصاد جهان تبدیل شود. با این حال، بسیاری از ناظران همچنان به طرح این پرسش میپردازند که «آیا پکن می خواهد نظم بین المللی جدیدی را شکل دهد یا صرفاً برخی از تعدیل ها را در نظم کنونی اعمال کند و منافع و ترجیحات مجزای خود را بدون تغییر اساسی سیستم جهانی به پیش ببرد؟».
به گزارش اکوایران، دولت جو بایدن، رئیسجمهوری آمریکا بارها چین را به عنوان «مهمترین چالش سیاست خارجی ایالات متحده» معرفی کرده است؛ لوید آستین، وزیر دفاع آمریکا از چین به عنوان «اولویت اصلی پنتاگون» یاد کرده، آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه، چین را «بزرگترین آزمون ژئوپلیتیکی» قرن بیست و یکم توصیف کرده، و خود پرزیدنت بایدن اعلام کرد که یک «رقابت شدید» بین واشنگتن و پکن را متصور است.
تحلیل و تفسیر رقابت ایالات متحده و چین به عنوان یکی از ویژگیهای تعیین کننده جهان امروز، اکنون یکی از رایجترین بحثها میان نظریهپردازان، تحلیلگران و سیاست گذاران در سراسر طیفهای سیاسی در آمریکاست که به طور یکپارچه از شیفت دکترین چینی دولت ایالات متحده از تعامل به سمت رقابت حمایت می کنند. کنار گذاشتن راهبرد قبلی واشنگتن مبنی بر همکاری و ادغام که سالها با فرض تغییر نهایی رفتار چین پیگیری میشد، و حرکت به سمت رقابت تقابلجویانه و مهار چین، اکنون نقطه توافق نادری بین دولت ترامپ و بایدن است.
در این زمینه، اکوایران پیشتر مقاله مهم جان جی مرشایمر، نظریهپرداز شناخته شده روابط بینالملل با عنوان «نبرد اجتنابناپذیر» را در ۳ بخش منتشر کرده که لینکهای آن در ادامه آمده است.
آمریکا و چین در مسیر جنگ گرم (بخش اول مقاله مرشایمر)
چگونه آمریکا زمینهساز رشد چین شد؟ (بخش دوم مقاله مرشایمر)
سرانجام رقابت آمریکا و چین، جنگ است (بخش سوم مقاله مرشایمر)
این استادتمام علوم سیاسی دانشگاه شیکاگو در این مقاله که پربازدیدترین مطلب آخرین شماره سال ۲۰۲۱ نشریه معتبر فارن افرز (نوامبر و دسامبر) بوده است، ابتدا به تفصیل شکست تمامعیار «استراتژی تعامل» (Engagement)که کمابیش در طول دوران ریاستجمهوری ۴ رئیسجمهور (بوش پدر، کلینتون، بوش پسر و اوباما) در قبال چین پابرجا بود را به تصویر میکشد، رقابت ناگزیر ۲ ابر قدرت قرن ۲۱ را به عنوان «جنگ سرد دوم» توصیف و تفاوتهای آن با جنگ سرد قبلی را تبیین میکند.
این رئالیست برجسته نسبت به احتمال وقوع یک «جنگ گرم» هشدار میدهد و توصیه میکند: جهانبینی تاریکتر و کمتر توهم آمیز، بهترین شانس برای جلوگیری از فاجعه را ارائه می دهد.
نظم نوین جهانی مستر ایکس
در نخستین شماره سال ۲۰۲۲ مجله فارن افرز (ژانویه و فوریه) نیز مقاله مهمی درباره رقابت ۲ ابرقدرت عصر حاضر، ایالات متحده و چین منتشر شده است که نویسنده آن لیز اکونومی، مدیر مطالعات آسیا در شورای روابط خارجی، مشاور ارشد وزارت بازرگانی آمریکا در امور چین و عضو ارشد مؤسسه هوور در دانشگاه استنفورد است. خانم اکونومی در این مطلب تفصیلی با عنوان «نظم نوین جهانی شی جین پینگ» به این پرسش مهم میپردازد که «آیا چین میتواند سیستم بین المللی را بازسازی کند؟». اکوایران این مطلب مفصل را نیز در ۳ بخش تقدیم مخاطبان میکند.
هدف پنهان چین در نظام بینالمللی
در بخش نخست مطلب که پیشتر با عنوان «هدف پنهان چین در نظام بینالمللی» منتشر شد، الیزابت اکونومی با بررسی رویکردهای شی جینپینگ و حزب کمونیست، چشمانداز رهبر این کشور درباره یک چین احیاشده و نظم جهانی چینمحور را تشریح میکند. وی مینویسد: «در چشم انداز شی، چین متحد و احیاشده همتراز با ایالات متحده خواهد بود یا از آن پیشی می گیرد. این تغییر در چشمانداز ژئواستراتژیک بازتاب و تقویت یک دگرگونی عمیقتر است: ظهور نظم چین محور با هنجارها و ارزشهای خاص خود. به نظر می رسد مقامات و محققان چینی مطمئن هستند که بقیه جهان با دیدگاه شی مبنی بر اینکه عصر Pax Americana (عصر صلح آمریکایی یا نظم بینالمللی به رهبری ایالات متحده) رو به پایان است، همراه هستند، زیرا آنها با صدای بلند میگویند: شرق در حال صعود و غرب در حال افول است!»
وی در ادامه به رفتار منطقهای چین میپردازد و با یادآوری سخنرانی شی در اکتبر 2021 مبنی بر اینکه "وظیفه تاریخی اتحاد مجدد کامل سرزمین مادری باید انجام شود و قطعا محقق خواهد شد" میافزاید: «مسیر شی به سوی جهانی منظم شده بر مبنای ترسیم مجدد نقشه چین آغاز می شود. شی در مورد الحاق تایوان مکرر و با فوریت صحبت میکند ... اما تلاشهای شی برای ارعاب تایوان نتوانست این کشور جزیرهای را متقاعد کند که اتحاد را بپذیرد. در عوض، آنها هم در داخل تایوان و هم در خارج از کشور واکنشهای منفی ایجاد کردهاند. به نوبه خود، ایالات متحده از طیف گستردهای از قوانین جدید و فعالیتهای دیپلماتیک که برای تقویت روابط دوجانبه و گنجاندن تایوان در سازمانهای منطقهای و بینالمللی طراحی شده، حمایت کرده است».
اسرار طرح کمربند و جاده چین
در بخش دوم با عنوان «اسرار طرح کمربند و جاده چین» نویسنده جاهطلبی شی برای مرکزیت چین در صحنه جهانی را بهخوبی در قالب ابتکار کمربند و جاده (BRI) به تصویر کشیده و نوشته است: طرح کمربند و جاده، چین را با نفوذ فیزیکی، مالی، فرهنگی، تکنولوژیکی و سیاسیاش به سایر نقاط جهان در مرکز سیستم بین المللی قرار داده است. این کشور در حال ترسیم جزئیات دقیق نقشه جهان، با راهآهنها و پلهای جدید، کابلهای فیبر نوری و شبکههای 5G، و بنادری با پتانسیل برای اسکان پایگاههای نظامی چین است. بر اساس یک ارزیابی، BRI اکنون بیش از 60 کشور را تحت تأثیر قرار میدهد و از 200 میلیارد دلار سرمایهگذاری چین فراتر رفته است.
خانم اکونومی در ادامه به مسیر پر از دستانداز این طرح پرداخته و مینویسد: «اگرچه میتواند مزایای مدل توسعه سنگین زیرساختی چین را به همراه داشته باشد، اما تمام عوارض خارجی را نیز به همراه دارد: سطوح بالای بدهی، فساد، آلودگی و تخریب محیطزیست، و شیوههای ضعیف کار. یک مطالعه در سال 2018 نشان داد که 270 پروژه از 1814 پروژه BRI انجام شده از سال 2013 با مشکلات حاکمیتی مواجه شدهاند. این پروندههای مشکلدار 32درصد از ارزش کل پروژهها را تشکیل میدهند».
در ادامه بخش سوم و پایانی این مقاله را بخوانید.
خودزنی اقتصادی شی
مرکزیت چین در صحنه جهانی عمدتاً از امکانات اقتصادی آن نشأت می گیرد - موقعیت آن به عنوان محرک رشد و تجارت جهانی و فرصتی که برای سایر کشورها برای دسترسی به بازار وسیع خود فراهم می کند. با این حال، ابتکارات شی به طور فزاینده ای سؤالاتی را در مورد چگونگی تعامل اقتصاد چین با بقیه جهان ایجاد می کند. دوران تصدی او با مجموعه ای از سیاست ها، مانند ساخت چین 2025، مشخص شده است که کنترل دولت را تقویت می کند و تلاش می کند اقتصاد چین را از رقابت بیرونی محافظت کند.
در سال 2020، شی یک الگوی اقتصادی از «گردش دوگانه» را بیان کرد و یک چین عمدتاً خودکفا را متصور شد که میتواند در اقتصاد خود نوآوری، تولید و مصرف کند. این کشور به تعامل با اقتصاد بینالملل از طریق صادرات، زنجیره تامین حیاتی و واردات محدود سرمایه و دانش ادامه خواهد داد. در داخل چین، شی همچنین کنترل حزب کمونیست چین بر قدرت تصمیمگیری شرکتهای چینی را بهطور چشمگیری افزایش داده است.
این دور شدن از اصلاحات اقتصادی و گشایشهای بیشتر، مجموعه جدیدی از مسائل را در روابط پکن با بقیه جهان معرفی کرده است. بسیاری از کشورها دیگر به استقلال شرکتهای چینی از دولت اعتماد ندارند و اکنون دسترسی شرکتهای چینی به بازارهای خود را سختتر کرده و کنترل صادرات فناوریهای حساس را به شرکتهای چینی افزایش میدهند. استفاده اجباری پکن از PPE در اوایل همهگیری، زنگ خطر را در مورد وابستگی به زنجیرههای تامین چینی به صدا درآورد و کشورها را به تشویق شرکتهای خود برای بازگشت به خانه یا نقل مکان به سرزمینهای دوستانهتر و بازتر سوق داد. جذابیت اقتصاد چین بهعنوان یک اقتصاد بازاری و پیشرو در تجارت و سرمایهگذاری جهانی همچنان قوی است، اما سیاستهای شی جینپینگ به جای تقویت، نوع سازگاری و پیشبینیپذیریای را کاهش میدهد که بازیگران اقتصادی وقتی میخواهند تصمیم بگیرند زمان و پول خود را در کجا سرمایهگذاری کنند، مشتاق آن هستند. و بنابراین آنها مجموعه جدیدی از چالش ها را برای دیدگاه شی درباره مرکزیت چین ایجاد می کنند.
عزم شی برای برپایی نظم جهانی چینمحور
شی همچنین به دنبال اعمال کنترل بیشتر در ساختار بین المللی موجود نهادهای جهانی است. او آشکارا و مکرراً خواسته است تا چین اصلاح نظام حکمرانی جهانی را رهبری کند - برای تغییر ارزشها و هنجارهای بنیادین نظام بینالملل در راستای همسویی با چین.
او و دیگر مقامات چینی استدلال می کنند که نظم مبتنی بر قوانین فعلی به اندازه کافی منعکس کننده صدای چین یا جهان در حال توسعه نیست. در عوض، به نفع تعداد کمی از دموکراسیهای لیبرال ایجاد و تداوم یافته است. شی میخواهد ارزشها و هنجارهای تعبیهشده در این نهادها در عوض، ترجیحات چینیها را منعکس کنند، مانند بالا بردن حق اشراف بر حقوق فردی سیاسی و مدنی، و ایجاد استانداردهای فنی که امکان کنترل هرچه بیشتر دولت بر جریان اطلاعات را فراهم میکند.
رویکرد چین هم تاکتیکی و هم استراتژیک است. مقامات چینی تمایل دارند تا از منافع ملی چین دفاع کنند، حتی اگر در تضاد با منافع نهادهای بین المللی که در آن حضور دارند، باشد. به عنوان مثال، در سال 2020، حساب توییتر سازمان بین المللی هوانوردی غیرنظامی، کاربرانی را که از عضویت تایوان در ایکائو حمایت می کردند، مسدود کرد.
در نمونه ای دیگر، دالکن عیسی، یکی از فعالان برجسته اویغور در جهان، به طور فیزیکی از سخنرانی در مجمع دائمی سازمان ملل در مورد مسائل بومی در سال 2017 ممانعت به عمل آمد. وو هونگبو، مقام چینی که به عنوان معاون دبیرکل در وزارت اقتصادی و امور اجتماعی سازمان ملل فعالیت می کند، بعداً در تلویزیون چین ظاهر شد و مسئولیت جلوگیری از حضور عیسی را بر عهده گرفت و خاطرنشان کرد: "ما باید قویاً از منافع میهن دفاع کنیم." به همین ترتیب، در سال 2019، روزنامه فرانسوی لوموند گزارش داد که پکن تهدید کرده است در صورت عدم حمایت برزیل و اروگوئه از کاندیدای چینی برای مدیرکلی سازمان خواربار و کشاورزی، چین صادرات محصولات کشاورزی از این دو کشور را مسدود خواهد کرد.
شی همچنین متعهد به یک استراتژی بلندمدت برای تغییر هنجارهای جهانی گستردهتر در زمینههایی مانند حاکمیت اینترنت، حقوق بشر و استانداردهای فنی است تا کنترل دولت بر حقوق و آزادیهای فردی را افزایش دهد. در هر یک از این حوزهها، چین به دنبال تضمین موقعیتهای رهبری برای مقامات چینی یا سایر بازیگران همراه در نهادها و کمیتههای حمایتی مربوطه بوده است، جلساتی را با شرکتکنندگان چینی تشکیل داده و منابع مالی را برای شکلدهی به دستور کارها و نتایج بحثهای سیاستی اختصاص داده است. با گذشت زمان، این استراتژی نتیجه داده است. به عنوان مثال، پیشنهادات چین که از کنترل دولتی جریان اطلاعات برای هر دستگاه متصل به شبکه حمایت می کند، در حال توسعه و بررسی فعال در سازمان ملل است.
شی، علاوه بر این، قصد خود را برای رهبری در توسعه هنجارها در مناطقی که هنوز به طور کامل ایجاد نشدهاند، مانند فضا، حوزه دریایی و قطب شمال نشان داده است. در مورد قطب شمال، شی قبلاً به شدت برای تقویت نقش چین در تعیین آینده منطقه حرکت کرده است. چین علیرغم فاصله 900 مایلی از دایره قطب شمال، آموزش و حمایت مالی برای هزاران محقق چینی در مورد موضوعات مرتبط با قطب شمال ارائه کرده است، از تحقیقات و اکتشافات مشترک با کشورهای نزدیک قطب شمال حمایت کرده، ناوگانی از یخ شکن های پیشرفته ساخته است و بودجه ایستگاه های تحقیقاتی در چندین کشور نزدیک قطب شمال را تامین کرده است. در میان کشورهای ناظر شورای حاکم بر قطب شمال، چین با میزبانی کنفرانس های علمی، ارائه مقالات برای بررسی، و خدمات داوطلبانه در کمیته های علمی، به طور عمده فعال ترین است. شی تلاش کرده است تا از حقوق چین در فرآیند تصمیم گیری پیرامون قطب شمال با نام بردن از چین به عنوان یک "قدرت نزدیک به قطب شمال" و مجدداً چارچوب بندی قطب شمال به عنوان موضوع مشترکات جهانی دفاع کند که این امر مستلزم مذاکره میان طیف گسترده ای از کشورها است. اما مانند سایر حوزههای سیاست خارجی چین، قاطعیت در اینجا نیز بهایی دارد. اگرچه چین برای وارد کردن خود به توسعه هنجارها در اطراف قطب شمال گامهایی برداشته است، اما به دلیل نگرانی در مورد خطرات امنیتی احتمالی، کشورهای قطب شمال تمایل کمتری به پذیرش سرمایهگذاری چینی پیدا کردهاند.
رویکرد شی جینپینگ همچنین علاقه جدیدی را در میان بسیاری از کشورها برای تقویت نظم مبتنی بر قوانین موجود برانگیخته است. برای مثال، کشورها برای جلوگیری از حمایت خودکار آژانسها و برنامههای سازمان ملل از گنجاندن BRI در بیانیههای مأموریت یا ابتکارات خود، متحد شدهاند.
آنها در آژانسهای سازمان ملل متحد و سایر نهادهای چندجانبه ، برای حمایت از نامزدهای رهبری که تعهدی قوی به باز بودن، شفافیت و حاکمیت قانون دارند، گرد هم می آیند. و آنها توجه خود را به مواردی جلب میکنند که در آن به نظر میرسد چین بهترین روندها را بهطور ناروایی تحت تأثیر قرار داده یا تضعیف میکند، مانند بیمیلی اولیه سازمان بهداشت جهانی برای رسیدگی به عدم شفافیت چین در ماه اول همهگیری کووید-۱۹.
پایان Pax Ameriana، آغاز Pax China؟
تمایل چین برای تنظیم مجدد نظم جهانی یک آرزوی بلندپروازانه است. رهبری ایالات متحده در صحنه جهانی، سیستم اتحاد دموکراتیک آن و نظم بین المللی لیبرال پس از جنگ جهانی دوم عمیقاً ریشه دوانده است. با این حال، مقامات چینی استدلال می کنند که دو قرن گذشته، زمانی که چین اقتصاد مسلط جهانی نبود، یک انحراف تاریخی بود. آنها ادعا می کنند که رهبری ایالات متحده رو به زوال است. همانطور که هی یافعی، معاون سابق وزیر امور خارجه تاکید کرده است، "پایان Pax Americana یا قرن آمریکایی در دیدرس است."
رهبران چین و بسیاری از ناظران بین المللی ابراز اطمینان می کنند که پکن به خوبی در مسیر موفقیت قرار دارد. شن دینگلی، محقق مشهور دانشگاه فودان، چین را به عنوان اشغالگر «مقام اخلاقی عالی» در جامعه بینالمللی توصیف کرده که به عنوان «کشور پیشرو در عصر جدید» عمل میکند. خود شی احیای چین را "یک امر اجتنابناپذیر تاریخی" توصیف کرده است.
دلیلی برای خوش بینی شی وجود دارد. چین به وضوح در هر یک از ابعادی که او آنها را برای اصلاحات ضروری تشخیص داده است، پیشرفت کرده و شهرت و نفوذ ایالات متحده به دلیل اختلافات داخلی و فقدان رهبری در صحنه جهانی آسیب دیده است. با این حال، به همان اندازه (اگر نه بیشتر) که پیروزی چین در چند حوزه نبرد احتمالاً مسجل است، شکست آن در جنگ محتمل به نظر می رسد. ارزیابی شی از وضعیت بهبودیافته کشورش در پاندمی ممکن است در داخل کشور طنین انداز شود، اما جامعه بین المللی خاطرات روشنی از دیپلماسی قلدرمآبانه پکن، شیوه های اجباری حفاظت فردی، تهاجم نظامی، سرکوب در هنگ کنگ و سین کیانگ، و تداوم پنهانکاری در مورد تعیین منشاء ویروس را حفظ کرده است.
شی میخواهد چین از نظر جامعه بینالملل «معتبر، دوستداشتنی و قابل احترام» باشد، اما اقدامات او به نظرسنجیهای عمومی منجر شده است که نشاندهنده سطح کمسابقه اعتماد به او و تمایل اندک برای رهبری چین است. بسیاری از ابتکارات برای تحکیم مرکزیت چین و رهبری حکمرانی جهانی مانند طرح کمربند و جاده و مؤسسههای کنفوسیوس ، اکنون در حال فروپاشی یا متوقف شدن هستند، زیرا هزینههای کامل اقتصادی و سیاسی رضایت دادن به رهبری چین برای بقیه جهان مشخص شده است.
همچنین ممکن است جامعه بینالمللی به این فکر کند که شی فراتر از مرکزیت چه میخواهد. او به صراحت گفته است که میخواهد چین نقشی مسلط در تعیین قوانین حاکم بر نظام بینالملل ایفا کند. اما زمانی که ایالات متحده از رهبری جهانی در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ عقب نشینی کرد، شی نشان داد که نمی خواهد یا نمی تواند پا به پای ایالات متحده پاسخگوی جامعه بین المللی برای چالش های جهانی باشد یا به عنوان پلیس جهان خدمت کند. چین ممکن است صرفاً بخواهد از حقوقی برخوردار باشد، اما از مسئولیت های کامل که به طور سنتی بر عهده مهم ترین قدرت جهان است،شانه خالی کند.
جاه طلبی شی برای مرکزیت چین در صحنه جهانی جذابیت چندانی برای اکثر نقاط جهان ندارد و در شرایط کنونی که مخالفت های بین المللی در حال افزایش است، موفقیت ملموس او بعید به نظر می رسد. با این حال، اگر شی درک کند که استراتژی او در حال فروپاشی است، نتیجه برای جامعه بینالمللی میتواند به همان اندازه چالش برانگیز باشد که گویی او موفق میشود. در ماههای اخیر، شی جینپینگ با سرکوب بخش فناوری در کلاس جهانی چین، ریشهکن کردن آخرین بقایای دموکراسی در هنگکنگ، و تقویت عضلات نظامی چین از طریق آزمایش موشکی مافوق صوت، رهبران جهانی را نگران کرده است. و پتانسیل برای اقدامات بیشتر و حتی بیثباتکنندهتر، مانند توسل به استفاده از زور برای الحاق تایوان، بسیار زیاد است. شی یک مسیر مسالمت آمیز رو به جلو برای اتحاد با این کشور جزیره ای بیان نکرده است و او قبلاً تمایل خود برای مشارکت در رفتارهای نظامی مخاطره آمیز در دریاهای چین شرقی و جنوبی چین و در مرز با هند را نشان داده است.
شی جین پینگ که با مشکلات بین المللی قابل توجهی مواجه شد، با افزایش ریسک پاسخ داد. به نظر می رسد که او تمایلی به تعدیل جاه طلبی خود ندارد، مگر در زمینه هایی که اولویت های اصلی سیاسی و استراتژیک او را به خطر نمی اندازد، مانند تغییرات آب و هوا. یک نتیجه بهینه – اگرچه هنوز بعید – این است که شی در یک سری از مبادلات داخلی مداوم و ضمنی شرکت کند: ادعای رهبری اقتصادی منطقه ای داشته باشد اما از تهاجم نظامی در منطقه عقب نشینی کنید.
اینکه شی میتواند جاهطلبیاش را تحقق بخشد، به تأثیر متقابل عوامل زیادی بستگی دارد، مانند تداوم حیات اقتصاد و توانایی ارتش چین و حمایت دیگر رهبران ارشد و مردم چین، از یک سو، و توانایی جهان برای ادامه مقاومت در برابر اجبار چینی ها و ظرفیت دموکراسی های جهان و سایرین برای بیان و پیگیری دیدگاه قانع کننده خود از آینده جهان، از سوی دیگر.
با این حال، شاید مهمترین عامل موفقیت شی، توانایی او در تشخیص و رسیدگی به گسست گسترده بین آنچه میخواهد به جهان ارائه دهد و آنچه جهان از او میخواهد باشد، باشد.
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
دستور کار جدید کاخ سفید؛ ترامپ راه پوتین را از تهران جدا میکند؟
-
پیام موشکی پوتین به غرب: در جنگ دخالت نکنید!
-
توئیت جدید علی لاریجانی؛ شروط اصلی ایران برای مذاکره با آمریکا
-
عزل فرماندار بندر انزلی در پی توهین به اصحاب رسانه؛ ماجرا چه بود؟
-
پیش بینی بورس فردا 4 آذر ماه 1403/ بهار بازار بورس اوراق بهادار تهران در پاییز 1403
-
اعلام رسمی قیمت جدید محصولات سایپا/ بیشترین افزایش قیمت متعلق به کدام خودرو بود؟
-
پاس گل روسیه سوخت
-
پیامدهای پاسخ فوری تهران به قطعنامه آژانس
-
موج وحشت در اروپا؛ تصمیم بیسابقه پوتین و شکستن قواعد نانوشته جنگ سرد