یک‌طرف معتقد است که بازتوزیع نامتعادل منابع باعث بی‌عدالتی و گسترش فقر شده و باید با تحصیل رشد اقتصادی و بهبود روابط خارجی به سمت مبارزه با آن رفت. طرف دیگر می گوید فقر چند بعدی و گره خوردن زنجیروار آنها باعث فشار بر خانوارهای فقیر شده و البته معتقد است بدون نگاه خارجی، می‌توان با استفاده از مبارزه با فساد و پولشویی، منابع لازم برای مبارزه با فقر را تامین کرد.