پایان دکترین کارتر!
توافق تهران - ریاض، سیلی بزرگ به دیپلماسی آمریکایی؟
اکوایران: رسانههای چینی میگویند توافق تهرن - ریاض مدرکی دال بر این است که دیگر جهان تکقطبی معنا ندارد و ما در حال حاضر درگیر نظم جهانی چندقطبی هستیم. از همین رو خاورمیانه و حتی جهان نه فقط ناظر و درگیر نظم پساآمریکایی است، بلکه نظم پساغربی را هم تجربه میکند.
به گزارش اکوایران، با آغاز جنگ در اوکراین، بسیاری از تحلیلگران این فرضیه را مطرح کردند که آیا با وقوع این جنگ در قاره سبز، خروج ایالات متحده از خاورمیانه تسریع میشود یا نه؟ هنوز در باب این فرضیه گمانهزنیها بسیار است؛ با این همه گروهی از کشورها بر مبنای این پیشفرض سیاستورزی میکنند.
پایان دکترین کارتر
چین به سرعت برای پر کردن خلاء سیاسی حاصل از خروج احتمالی یا کمرنگ شدن حضور واشنگتن در خاورمیانه خیز برداشته است. شی جین پینگ دسامبر گذشته به عربستان سفر داشت و با اعضای شورای همکاری خلیج فارس دیدار کرد. فوریه نیز ابراهیم رئیسی عازم پکن شد. پس از آن، دهم مارس عربستان، ایران و چین بیانیهای سهجانبه منتشر کرده و از احیای روابط دیپلماتیک تهران و ریاض پس از هفت سال خبر دادند؛ بیانیهای که بر دو اصل احترام به حاکمیت ملی و عدم مداخله در امور داخلی دیگر کشورها تاکید دارد.
آنگونه که میدل ایست آی نوشته، ظاهرا دکترین کارتر 1980 که خلیج فارس را به حوزه نفوذ ایالات متحده تبدیل کرده بود، پایان یافته است. در شرایطی که واشنگتن و متحدانش امروز بیش از هر زمان دیگر بر جنگ در اوکراین تمرکز دارند، پویایی در خاورمیانه در حال افزایش است. این وضعیت یادآور آن شعار قدیمی است که میگوید: شما میتوانید خاورمیانه را نادیده بگیرید، اما باور کنید خاورمیانه رهایتان نخواهد کرد.
سیلی بزرگ به دیپلماسی آمریکایی
عربستان سعودی و ایران پیشتر از این با حمایتهای عراق و عمان رایزنیهای خود را از اوایل سال 2021 رقم زدند. بخشهای زیادی از توافق حاصل شده بود، ولی چین هوشمندانه از فرصت استفاده و توافق را حاصل کرد. طبیعتا احیای رابطه دیپلماتیک میان ایران و عربستان موفقیتی عریان برای پکن بود، آن هم در منطقهای پرتنش چون خاورمیانه. چین امروز در حال برنامهریزی برای برگزاری نشستی بیسابقه در سطوح عالی میان پادشاهان و رهبران عرب و مقامهای ایران در اواخر سال جاری است. این کنش را شاید بتوان چون سیلی بزرگ به دیپلماسی خاورمیانه آمریکا قلمداد کرد.
رسانههای چینی میگویند که این توافق مدرکی دال بر این است که دیگر جهان تکقطبی معنا ندارد و ما در حال حاضر درگیر نظم جهانی چندقطبی هستیم. از همین رو خاورمیانه و حتی جهان نه فقط ناظر و درگیر نظم پسا آمریکایی است، بلکه نظم پسا غربی را هم تجربه میکند.
اهرم چین؛ اروپا را به حاشیه راند
توافق احیای روابط ریاض و تهران جایگاه چین در جهان را افزایش داد، اما همین توافق برای تامین امنیت انرژی پکن نیز با اهمیت است. خلیج فارس منبع تامینکننده نفت چین است، از همین رو رهبری پکن منافع قابل درکی برای تعریف ثبات در منطقه دارد. اساسا چین قدرت نرم را جایگزین کرده است؛ رویکردی که اتحادیه اروپا برای تحققش چندین دهه تلاشی بیهوده کرد. حالا شاهد به حاشیه رانده شدن اروپا هستیم.
امروز استقبال ایالات متحده از توافق عادیسازی رابطه دیپلماتیک تهران و ریاض نشان از فرصتسازی آمریکا دارد؛ هرچند تنشزدایی در منطقه با سیاستهای منطقهای واشنگتن هماهنگ است؛ چراکه تنش در خاورمیانه آخرین چیزی است که ایالات متحده میخواهد؛ آنهم درست در شرایطی درگیر جنگ در اوکراین است و تنشها در جزیره تایوان.
دیپلماسی چینی و گزینههای آن
به گفته تحلیلگران، توافق ایران و عربستان به کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و جهان نشان داد که دنیای دیگری با گزینههای مختلف هم وجود دارد. چین خود را به عنوان قدرتی بزرگ نشان داده که رفتار و رویکردی متفاوت از ایالات متحده دارد و جایگزینهایی در ژئوپلتیک ارائه میدهد. از همین رو جهان باید مدل جدید دیپلماسی چین را مورد توجه قرار دهد. دیپلماسی فاقد گرههای کور ایدئولوژیک، بدون تحریمهای اقتصادی، بدون سلاحهای ارزی، بدون گزینه نظامی؛ دیپلماسیای که صرفا بر محور صبر، رایزنی و واقعیتها روی زمین و شناخت متقابل تعریف شده است.
به نظر میرسد پکن هوشمندانه از اشتباهات محاسباتی واشنگتن استفاده میکند. انفعال ایالات متحده پس از حمله به تاسیسات نفتی عربستان در سال 2019 و تنشها در باب سطح تولید نفت در پاییزی که گذشت، برای ریاض سیگنال مهمی را ارسال کرد و موجب شد تا این بازیگر اولویتهای خود را تغییر دهد. همین مقوله برای چین فرصتساز شد تا با توسل به اهرمهای خود چون بورس نفت و گاز شانگهای، یوان را وارد معاملاتش با کشورهای حاشیه خلیج فارس کند.
در این میان اگر گزارشها در باب کاهش تولید نفت توسط عربستان و توقف فروش طلای سیاه به هر کشوری که محدودیت قیمتی بر عرضه اعمال کند، تایید شود، این رخداد میتواند پیامدهای سیاسی قابل توجهی را بر روابط ریاض با ایالات متحده و همچنین بر بازارهای انرژی بگذارد.
فرصتسوزی بایدن
دولت بایدن فرصتهایی را برای تعدیل سیاست خود داشت، اما فرصتسوزی کرد. در چنین شرایطی ماحصل آزمون مهم توافق ایران و عربستان را میتوان در میانه روابط پرتنش آمریکا و اسرائیل از یک طرف و آمریکا و ایران در باب برنامه هستهای تهران از منظری دیگر، جستوجو کرد. امروز ایران غنیسازی اورانیوم خود را افزایش داده و اسرائیل خط و نشان میکشد؛ حال باید دید آیا عربستان برای ماجراجوییهای احتمالی و ادعایی تلآویو نقش تسهیلکننده را ایفا خواهد کرد یا نه.
از منظری دیگر، نزدیکی عربستان و ایران انتظارها مبنی بر کاهش تنش در یمن و پایان این جنگ را افزایش داده است. این رخداد همچنین میتواند تاثیر مثبتی بر جنگ در سوریه گذاشته و پایانی دهد بر فروپاشی و بنبست حاکم بر اقتصاد لبنان. ناظران با اشاره به تحول اخیر میگویند نظم جهانی، خواه بخواهیم یا نه، در حال تغییر است و خاورمیانه به کانون اصلی این تغییر و روایت از آن تبدیل شده است.
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
فوری؛ آغاز دوباره مذاکرات هستهای ایران و غرب از روز جمعه در ژنو
-
پیش بینی بورس فردا 5 آذر ماه 1403/ شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران کمی بالاتر از سقف اردیبهشت ماه
-
اضافه شدن یک آیتم جدید به قبوض برق
-
چالش نابهنگام کرملین؛ بنسلمان رویاهای پوتین را بر باد میدهد؟
-
آمریکا آس رو کرد؛ 3 تصمیم حیاتی واشنگتن برای سبقت از اروپا/ چرا قاره سبز در بهرهوری از ایالات متحده جا ماند؟
-
بازار مسکن همچنان بی خریدار؛ این فروشندگان تخفیف های طلایی می دهند
-
ایران، ارشتبد و سپهبد ندارد؟
-
همسان سازی حقوق بازنشستگان در خوان آخر/ زمان اصلاح احکام مشخص شد
-
شرق و غرب بار دیگر علیه برنامه هستهای ایران متحد میشوند؟