مخاطرات بالا گرفتن چرخه تنش، فرصتی برای ایجاد یک چندقطبی منطقهای
دوام توافق ایران و عربستان به چه عواملی بستگی دارد؟
اکوایران: پایداری توافق ایران و عربستان به عواملی بستگی دارد که منجر به انعقاد آن شد: برنامه هستهای ایران و ناآرامیهای سیاسی، آینده جنگ روسیه در اوکراین، روابط آمریکا و چین، و اینکه آیا اینها به نظم جهانی جدید منجر میشوند یا خیر.
به گزارش اکوایران، پکن در ماه جاری میزبان اولین نشست رسمی وزرای خارجه ایران و عربستان سعودی طی بیش از هفت سال گذشته بود. این پیشرفت دیپلماتیک مطمئناً فرصتهایی را در منطقه ایجاد میکند. با این حال، این توافق بر بسیاری از تحولات ژئوپلیتیک غیرمنتظره اخیر استوار است که دیدگاههای استراتژیک و شرایطی را برای عربستان سعودی و ایران ایجاد کرده تا به این تصمیم برسند.
چشمانداز لرزان تداوم توافق
به نوشته المانیتور، پایداری این توافق به اندازه آینده شرایطی که راه را برای انعقادش هموار کرده، ناروشن است. محرکها و تصوراتی کلیدی وجود داشت که منجر به این تغییر استراتژیک در تهران و ریاض شد:
اول، عدم اطمینان فزاینده در مورد نقش ایالات متحده در منطقه -بالاخص با توجه به نحوه خروج از افغانستان و چرخش استراتژیک به سمت آسیا که این تصور پررنگ را شکل داده که نقش ایالات متحده در منطقه رو به افول است.
دوم، جنگ روسیه در اوکراین و این تصور که صرف نظر از نتایج جنگ، به چالش کشیدن نظم بینالمللی توسط روسیه میتواند منجر به تغییرات استراتژیک بزرگی شود.
سوم، آینده برنامه هستهای ایران بدون چشماندازی برای توافق در کوتاهمدت -که عمدتاً به دلیل اعتراضات داخلی و ادعای غرب مبنی بر حمایت تهران از جنگ روسیه در اوکراین رخ داده است.
و در آخر امکان دوباره آغاز ناآرامیهای سیاسی در کشور.
امکانات دوگانه گزینههای محدود روی میز
ترکیب این عوامل باعث شده که عربستان سعودی و ایران استراتژی خود را برای تعامل با یکدیگر و همچنین سایر بازیگران -از جمله ایالات متحده، روسیه و چین- بازنگری و تنظیم کنند.
گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مورد کشف اورانیوم غنی شده با خلوص 84 درصد در مجتمع و فردو نزدیک شدن به منطقه قرمز آمریکا، پیچیدگی بیشتری بر این داستان میافزاید.
با وجود گزینههای کم موجود برای حلوفصل دیپلماتیک این ماجرا، منطقه همچنان حامل پتانسیل افتادن در مسیری خطرناک قرار دارد. عدم اطمینان در منطقه از سویی خطر درگیری را افزایش میدهد و از سوی دیگر عربستان سعودی و ایران را به سمت کاستن از تنشها سوق میدهد.
چرخش به شرق و ساختن تصور ترک منطقه
ایالات متحده صراحتا به شرکای خود اطمینان داده که چرخش به آسیا به معنای ترک منطقه نیست. واشنگتن بر مقیاس و ظرفیت توانمندی خود برای حفظ تعهدات امنیتیاش در منطقه تاکید کرده است. با این حال، تصورات پررنگ نسبت به کاهش حضور و نفوذ ایالات متحده در منطقه گسترش یافته است.
همواره تصورات میتوانند قدرتمندتر از واقعیت باشند، زیرا تصمیمات مبتنی بر تصورات خطمشیها را شکل میدهند و میتوانند با ایجاد پویاییهای جدید بر واقعیتها اثر بگذارند.
دغدغه امنیت و خروج از مدار واشنگتن
در حال حاضر، روابط ریاض و واشنگتن تحت فشار فزایندهای قرار گرفته است. با کاهش حمایت ایالات متحده از جنگ در یمن و سوریه، رهبران سعودی نسبت به تضعیف شراکت امنیتیشان با واشنگتن نگران هستند.
واکنش خفیف آمریکا نسبت به حملات به تأسیسات نفتی آرامکو، این تصور را در میان سعودیها و اماراتیها تقویت کرد که ایالات متحده برای حفاظت از منافع حیاتی شرکای منطقهای خود، وارد عمل نخواهد شد. شکست کمپین فشار حداکثری دولت ترامپ علیه تهران در ایجاد هر گونه تغییر مثبتی از دیدگاه عربستان، این تصور را در داخل پادشاهی سعودی تقویت کرد که واشنگتن ممکن است نتواند مناقشه هستهای با ایران را حلوفصل کند. این پویاییها باعث شده تا ریاض احساس امنیت کمتری داشته باشد و نیاز به تنوع بخشیدن به مشارکت استراتژیک برای پیگیری منافع ملی خود داشته باشد -حتی اگر این امر بر روابط آنها با ایالات متحده تأثیر بگذارد. ریاض از طریق گسترش مشارکت خود با چین و روسیه و حمایت از استقلال اقتصادی خود، نشان داده است که متکی به منافع ایالات متحده نخواهد بود.
مخاطرات بالا گرفتن چرخه تنش
از منظر عربستان، یک چرخه تنش در گذشته باعث حمله به تاسیسات نفتی شد که نشان داد بالا رفتن تنشها ممکن است موجب متحمل شدن هزینههای قابل توجهی شود.
از آنجایی که تداوم این شرایط به شروع یک چرخه بالقوه افزایش تنش دلالت داشت، ریاض به طرز دردناکی از نیاز به کاهش تنش آگاه شد. یک مقام ارشد سعودی به ضرورت حرکت «از روابط خصمانه به روابط بهتر»، اذعان کرد. در داخل عربستان سعودی، این توافق همچنین از منظر گامی در جهت تحقق برنامه توسعه چشم انداز 2030 و به عنوان تحقق «خواستههای عربستان برای احترام به حاکمیت دولت و عدم مداخله» نگریسته میشود.
فرصتی برای ایجاد یک چندقطبی منطقهای
از سوی دیگر، مقامات ایران جنگ اوکراین و خیزش چین را به عنوان یک چالش مستقیم برای قدرت ایالات متحده و فرصتی برای ایجاد یک چندقطبی منطقهای فهم میکنند.
تهران در حال تعمیق روابط نظامی و اقتصادی با مسکو است. نخبگان سیاسی ایران در پی سرمایهگذاری روی رقابت استراتژیک قدرتهای بزرگ در راستای گذار از نظم بین المللی لیبرال به یک سیستم چند قطبی هستند.
انگیزههای اقتصادی مصالحه منطقهای
برای ایران، عدم لغو تحریمها و درگیری نظامی احتمالی، انگیزه برای همکاری با همسایگان برای کاهش تنشها را تقویت کرده است و این برنامه را با عربستان سعودی، امارات متحده عربی و عراق پیش بردهاند.
البته پای انگیزههای اقتصادی عمدهای هم در میان است که با نزدیک شدن رقبای منطقهای برای هر دو طرف همراه است. عادیسازی روابط منجر به کاهش ریسک و همچنین فرصتهای تجاری و سرمایهگذاری بیشتر میشود. به گفته محمد بن سلمان، ولیعهد و حاکم واقعی عربستان، ارزش سرمایهگذاری بالقوه عربستان در ایران تا 20 میلیارد دلار برآورد شده است. در حالی که هنوز چالش تحریمهای ایالات متحده وجود دارد، سرمایهگذاری و همکاری می تواند در صنایع غیر تحریمی و صنایع نوظهور - مانند ترانزیت و معدن - و در بخش انرژی آغاز شود.
آسِ نهایی ریاض
در واقع، دلیل موفقیتآمیز بودن این توافق این بود که عربستان سعودی و ایران توانستند مشوقهای امنیتی و اقتصادی متقابل و ارزشمندی برای یکدیگر ارائه دهند. پیشرفت در پکن پس از چندین دور گفتوگو که در آوریل 2021 آغاز شد، به دست آمد. چیزی که دورهای متعدد مذاکرات را به انجام رساند، کارتی بود که سعودیها فراتر از اقتصاد و ایالات متحده داشتند: نفوذ رسانهای آنها بر ناآرامیهای سیاسی در ایران.
در پنج دور گفتوگو، آتش بس در یمن در محور گفتگوها قرار داشت، اما خواستهها و پیشنهادات طرفین هرگز به اندازه کافی برای نهایی شدن این توافق هماهنگ نشدند. با این حال، با شروع اعتراضات در ایران در پاییز 2022، تهران چندین رسانه را به دامن زدن به ناآرامیها و راهاندازی «جنگ رسانهای» متهم کرد. از جمله مفاد این توافق تعهد عربستان سعودی به توقف کمک مالی به شبکه ایران اینترنشنال بود - امتیازی بسیار ارزشمند برای تهران. به نوبه خود، ایران موافقت کرد که حوثیها را در یمن را مجاب به مصالحه کند.
همسویی همهجانبه
نقش چین به عنوان میانجی، نشان دهنده گذار به شرایط چندقطبی منطقهای است. ریاض و تهران از پکن به عنوان یک شریک استراتژیک جدید -با تصور کاهش نقش آمریکا در منطقه- استقبال کردهاند. طی نزدیک به دو دهه، تهران و پکن روابط اقتصادی و سیاسی عمیقتری برقرار کردهاند -از جمله توافقنامه همکاری استراتژیک 25 ساله که در مارس 2021 امضا شد و الحاق ایران به سازمان همکاری شانگهای در سپتامبر 2022. پذیرش مفهوم «همسویی همهجانبه» به معنای تمرین حفظ روابط با چندین قدرت بزرگ، به جای انتخاب یک یا هیچ کدام است. در سناریویی که تعامل آمریکا و چین «نامشخص» و «بهطور فزایندهای نابسامان» است، «همسویی همهجانبه» یک ابزار محافظتی مهم است.
تعامل دیگر قدرتهای بزرگ در منطقه به دولتها اجازه میدهد تا مشارکتهای استراتژیک را متنوع کرده و خطر امنیتی ناشی از اتکای بیش از حد به هر یک از شرکای بزرگ را کاهش دهند. تحولات ژئوپلیتیکی اخیر باعث ایجاد نظم مجدد در محیط استراتژیک منطقهای شده و فرصت بیشتری برای چین و روسیه برای گسترش نفوذ و دسترسی خود در خاورمیانه ایجاد کرده است.
احتیاط در پیشبینی سرنوشت توافق
با این حال باید در تفسیر موفقیت این توافق محتاط بود، زیرا عربستان سعودی، ایران و سایرین به شرطبندی خود بین شرق و غرب در یک محیط پویا سیال ادامه خواهند داد. همسویی ایران و عربستان در درازمدت زمانی به نتیجه میرسد که در وهله اول عواملی که منجر به توافق شده، به نتیجه برسد: برنامه هستهای ایران، ناآرامیهای سیاسی، آینده جنگ روسیه در اوکراین، روابط آمریکا و چین و ... اینکه آیا اینها منجر به نظم نوین جهانی میشود یا خیر.
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
دستور کار جدید کاخ سفید؛ ترامپ راه پوتین را از تهران جدا میکند؟
-
پیام موشکی پوتین به غرب: در جنگ دخالت نکنید!
-
توئیت جدید علی لاریجانی؛ شروط اصلی ایران برای مذاکره با آمریکا
-
پیامدهای پاسخ فوری تهران به قطعنامه آژانس
-
عزل فرماندار بندر انزلی در پی توهین به اصحاب رسانه؛ ماجرا چه بود؟
-
پیش بینی بورس فردا 4 آذر ماه 1403/ بهار بازار بورس اوراق بهادار تهران در پاییز 1403
-
اعلام رسمی قیمت جدید محصولات سایپا/ بیشترین افزایش قیمت متعلق به کدام خودرو بود؟
-
پاس گل روسیه سوخت
-
معافیت مالیات دیگری برای کارگران