فروپاشی عقلانیت هستهای جنگ سرد/ چرا روسیه جنگ روانی اتمی به راه انداخت؟
اکوایران: ایالات متحده و روسیه در این جنگ وحشتناک روی یک چیز توافق دارند: آنها نمیخواهند خطر یک آخرالزمان هستهای را ایجاد کنند. پس چرا روسها مدام ادعا میکنند که جهان با چنین سناریویی روبروست؟
به گزارش اکوایران، دستور ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه برای برگزاری مانورهای هستهای در 6 مه علنی شد. این رزمایشها حملات هستهای «منطقهای» را شبیهسازی میکنند، برخلاف تمرینهای هستهای «استراتژیک» که شبیهسازی جنگ با ایالات متحده است.
این رزمایشها در منطقه نظامی جنوبی روسیه متمرکز خواهند بود و پیام آن احتمالا نه تنها برای اوکراین، بلکه برای اعضای ناتو، رومانی، بلغارستان و ترکیه نیز خواهد بود. پیامی که از مسکو میآید این است که این تمرینها در پاسخ به صحبتهای امانوئل ماکرون، رئیسجمهور فرانسه و دیگر رهبران ناتو در مورد اعزام احتمالی نیروهای ائتلاف برای جنگ در اوکراین است.
خطوط قرمز مشترک
به نوشته فارن پالیسی، به نظر میرسد کرملین در حال تقویت خط قرمز خود در برابر حضور نیروهای ناتو در اوکراین است. خوشبختانه، این خط قرمزی است که اکثر رهبران ناتو، از جمله جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده، در آن اشتراک دارند. از همان ابتدای حمله پوتین به اوکراین در فوریه 2022، بایدن به صراحت اعلام کرد که ایالات متحده و متحدانش به اوکراین کمک نظامی خواهند فرستاد اما در جنگ شرکت نخواهند کرد. هدف او کاملاً واضح بود و همچنان هست: اجتناب از درگیری مستقیم بین روسیه و ناتو در اروپا که میتواند به جنگ جهانی سوم و درگیری هستهای گسترش یابد.
پوتین نیز میخواهد از درگیری مستقیم بین روسیه و ناتو اجتناب کند. برای او، این به معنای اجتناب از حملات علیه قلمرو ناتو یا هواپیماهای شناسایی در حال گشتزنی بر فراز دریای سیاه است. محمولههای ناتو پس از رسیدن به خاک اوکراین، اهدافی منصفانه برای حمله هستند، اما نه زمانی که هنوز در حال عبور از خاک ناتو هستند.
بنابراین، ایالات متحده و روسیه در این جنگ وحشتناک روی یک چیز توافق دارند: آنها نمیخواهند خطر یک آخرالزمان هستهای را ایجاد کنند. پس چرا روسها مدام ادعا میکنند که جهان با چنین سناریویی روبروست؟
بخشی از آن آشکارا تلاش کرملین برای بهرهبرداری از همین خطر است-الگوی رفتاری که از زمان بحران موشکی کوبا در سال 1962 به ندرت دیده شده است، آخرین باری که جهان در آستانه تقابل هستهای قرار گرفت. در طول جنگ سرد، ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی در بسیاری از نقاط، از آنگولا تا ویتنام، جنگهای نیابتی داشتند، اما تهدید استفاده از تسلیحات هستهای به ندرت مطرح میشد. هیچ یک از طرفین از چنین تهدیدهایی برای دستیابی به اهداف متعارف میدان نبرد استفاده نکردند، کاری که مقامات برجسته روسیه در طول جنگ در اوکراین انجام دادهاند.
فروپاشی عقلانیت هستهای جنگ سرد
در عوض، واشنگتن و مسکو ابتدا زرادخانههای استراتژیک خود را گسترش دادند -سلاحهای هستهای دوربردی که به وسیله آن مستقیماً یکدیگر را تهدید میکنند- و در طول زمان برابری نسبی را حفظ کردند. تا زمانی که هیچ یک از طرفین به طور قابل توجهی بمبهای بیشتری از طرف دیگر نسازند، و تا زمانی که هر دو سطح بالایی از آمادگی را حفظ کنند، دو ابرقدرت بازدارندگی هستهای دارند که برای هر دو آنها پایدار است.
این ثبات آنقدر خسته کننده و قابل اعتماد شد که مردم کم و بیش امکان نابودی در اثر جنگ هستهای را فراموش کردند. در دهه 1970، هنگامی که سیاستگذاران در واشنگتن و مسکو شروع به کنترل و محدود کردن زرادخانههای هستهای خود کردند –پس از اولین تنشزدایی آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی و معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای- بقیه جهان خوشحال بودند. هیچ کس نمیخواست به این فکر کند که اگر ابرقدرتهای هستهای «دکمه را فشار دهند» چه اتفاقی میافتد. و دیگر مجبور نبودند: ابرقدرتها در مسیر دیگری حرکت میکردند و اتکای خود را به سلاحهای هستهای کاهش میدادند.
جنگ در اوکراین این تفاهم را به آشوب کشانده است، زیرا پوتین و یارانش در طول تهاجم بر تهدیدهای هستهای اصرار داشتهاند. اکنون بقیه جهان باید دوباره درباره تسلیحات هستهای فکر کند، و اینکه روسیه با آنها چه خواهد کرد.
بازی عجیب روسیه
این بازی عجیبِ «به تسلیحات هستهای من نگاه کنید» با ادعای عجیبتر کرملین در ارتباط است، مبنی بر این که حمله به اوکراین تهدیدی وجودی برای روسیه ایجاد کرده است. بر اساس این روایت، هدف حمایت ناتو از اوکراین، شکست استراتژیک روسیه است. آن طور که مفسران در مسکو ادعا میکنند، روسیه بهترینها را برای اوکراین میخواست –رهاییدن این کشور از یک رژیم «نازی» و ایده یک کشور ساختگی. با این حال، هنگامی که ناتو شروع به کمک به کیف کرد، هدف این بلوک کمک به اوکراین نبود، بلکه نابود کردن و تجزیه روسیه بود.
البته برخی از مقامات برجسته در کشورهای عضو ناتو، شکست استراتژیک روسیه را به عنوان هدفی برای برای کمک به اوکراین در نظر میگیرند. اما باز هم بایدن به وضوح گفته است که این بلوک هدف محدودی دارد که خود روسیه را تهدید نمیکند. او در ماه می 2022 گفت: «ما به دنبال جنگ بین ناتو و روسیه نیستیم. با وجود این که من با آقای پوتین مخالفم و اقدامات او را شنیع میدانم، ایالات متحده تلاشی برای برکناری او در مسکو نخواهد کرد. تا زمانی که ایالات متحده یا متحدان ما مورد حمله قرار نگیرند، ما مستقیماً درگیر این درگیری نخواهیم شد، چه با اعزام نیروهای آمریکایی برای جنگ در اوکراین و چه با حمله به نیروهای روسی.»
اما پوتین و وزرای ارشد او آرام نشدهاند. آنها همچنان به این صحبتها ادامه میدهند که چگونه ایالات متحده و ناتو به دنبال شکست استراتژیک روسیه و نابودی آن به عنوان یک کشور هستند. انگیزه آنها واضح است: اگر مردم روسیه باور داشته باشند که کشورشان در معرض نابودی کامل است، برای بقا خواهند جنگید.
استراتژی حرکت روی مرز جنگ هستهای
بنابراین در اینجا درسی برای رهبران، نه تنها در ایالات متحده، بلکه در اروپا و آسیا وجود دارد: ساختار بازدارندگی هستهای در حال تغییر است و بازیهای روانی در حال تطبیق یافتن با عصر جدیدی از حرکت روی مرز جنگ هستهای است. تا کنون، پوتین و اطرافیانش در استفاده از این استراتژی فعالترین بودهاند، اما کیم جونگ اون کرهشمالی، که ظرفیت هستهای آن اکنون فراتر از همسایگان منطقهایاش است، چندان عقب نمانده است. پکن، اگرچه با سیاست عدم استفاده اولیه از یک چهره هستهای خوب برخوردار است، با گسترش جاهطلبیهایش در سراسر آسیا، میتواند وسوسه شود که از الگوی پوتین پیروی کند.
با همه این سخنپراکنیهای هستهای، ایالات متحده و متحدانش باید در مورد چگونگی حفظ بازدارندگی پایدار و قوی سخت فکر کنند.
اولین قانون باید حفظ نظم و انضباط در استفاده از عباراتی مانند «شکست استراتژیک» باشد، تا ادعاهایی مبنی بر اینکه واشنگتن و متحدانش تهدیدی وجودی برای روسیه هستند را تقویت نکنند. اگر آمریکا به دنبال نابودی رژیمهای متجاوز و تجزیه کشورهای آنها نیست، باید این را بگوید.
قانون دوم باید حفظ اثربخشی بازدارندگی هستهای متقابل آمریکا باشد. این به معنای ادامه آموزش و تمرینهای هستهای است. این اقدامات نباید به شکلی تهدیدآمیز اعلام شود - ایالات متحده نباید کسی باشد که شمشیر هستهای را در هوا میچرخاند.
سوم، واشنگتن باید پیشبینی پذیری متقابل ناشی از کنترل و محدود کردن تسلیحات هستهای را در میز مذاکره دنبال کند. البته روسیه، چین و کره شمالی امروز علاقه چندانی به حضور در آن میز ندارند، اما ایالات متحده نباید طرفی باشد که از آن خارج میشود. عموم مردم جهان میخواهند شاهد پیشرفت مداوم در زمینه خلع سلاح هستهای و عدم اشاعه باشند، نه سقوط به سمت یک مسابقه تسلیحات هستهای جدید.
در نهایت و مهمتر از همه، ایالات متحده و متحدانش باید پیشرفت ثابتی در کمک نظامی به اوکراین داشته باشند. جدیترین پیامد تأخیر در تأمین مالی در کنگره آمریکا نشان دادن این بود که میتوان با قلدری هستهای واشنگتن را متوقف کرد. رهبران ایالات متحده باید به بازدارندگی هستهای خود اعتماد داشته باشند و به وعدههای خود به اوکراین عمل کنند. این دو عنصر با هم پیام مهمی را تشکیل میدهند که باید به دیگرانی برسد که ممکن است به دنبال استفاده از تهدیدات هستهای برای رسیدن به اهداف خود باشند.
با همکاری با متحدان، ایالات متحده میتواند مفاهیم حکمرانی هستهای را به گونهای پیش ببرد که پیشبینیپذیری هستهای را حفظ کند و در عین حال بازدارندگی را تقویت کند. ساختار بازدارندگی هستهای ممکن است در حال تغییر باشد، اما تعیین آینده آن نباید به متجاوزان واگذار شود.
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
دستور کار جدید کاخ سفید؛ ترامپ راه پوتین را از تهران جدا میکند؟
-
پیام موشکی پوتین به غرب: در جنگ دخالت نکنید!
-
توئیت جدید علی لاریجانی؛ شروط اصلی ایران برای مذاکره با آمریکا
-
عزل فرماندار بندر انزلی در پی توهین به اصحاب رسانه؛ ماجرا چه بود؟
-
پیش بینی بورس فردا 4 آذر ماه 1403/ بهار بازار بورس اوراق بهادار تهران در پاییز 1403
-
اعلام رسمی قیمت جدید محصولات سایپا/ بیشترین افزایش قیمت متعلق به کدام خودرو بود؟
-
پاس گل روسیه سوخت
-
پیامدهای پاسخ فوری تهران به قطعنامه آژانس
-
موج وحشت در اروپا؛ تصمیم بیسابقه پوتین و شکستن قواعد نانوشته جنگ سرد