پس از چندین سال منازعه برای تصاحب فضا توسط گروه‌های مختلف، در مرکز شهر تهران دربارۀ ساخت یا عدم ساخت حصار پیرامون ساختمان تئاتر شهر، بالاخره در دوم دی ماه سال 1402 از طرح حصار، برای فضای پیرامون تئاترشهر رونمایی شد. هرچند دست‌اندرکاران طرح مدعی هستند که با این حصار، می‌توانند حدود فضا برای هر گروه، مشخصاً دستفروشان و هنرمندان تئاتر مشخص کنند، اما باید توجه داشت که نزاع برای تصاحب فضا به شکل‌های گوناگون درون‌ماندگار و اصل جدایی‌ناپذیر از فضای شهری است. گروه‌های مختلف، اعم از مجموعه‌ای از شهروندان و حاکمیت هریک میل به از آن خود کردن فضا برای نیل به اهداف خود داشته و خود را مالکان حقیقی فضا می‌دانند و برای توجیه حقانیت، روایت خود را از فضا ارائه می‌دهند.

این نزاع هنگامی پررنگ‌تر خواهد شد که توجه کنیم، فضای مدنظر ما یعنی پلازای تئاتر شهر درست در مرکز پایتخت یک کشور 80 میلیونی با اقوام و اقلیت‌ها و نژادهای مختلف قرار دارد. به‌عبارت دیگر هر میزان که منفعت اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در یک فضا بیشتر باشد (عمدۀ فضاهای مرکز شهری واجد این ویژگی‌ها هستند)، نزاع بر سر تصاحب آن و از آن خود کردن فضا افزایش می‌یابد.

این نزاع در مرکز شهر تهران در طی سال‌های اخیر میدان نیرویی ساخته که نیروها و گروه‌های گوناگون همچون ذرات مختلف با یکدیگر در حال برخورد، سایش، اتصال و جدا شدن هستند و به فراخور جهت‌گیری و حرکت هر ذره و حرکت آن در میدان، وقایع مختلفی امکان بروز و ظهور دارند. هرچند این گروه‌ها از وضعیت یکسانی در فضا برخوردار نبوده و توان آن‌ها برای تأثیرگذاری در یک میدان نیرو به هیچ وجه یکسان نیست؛ خاصه در فضای چهارراه ولیعصر و احتمالاً تمام فضاهای شهری در ایران حاکمیت و مدیریت شهری که در این نوشتار به طور کلی دولت نامیده می‌شوند، به‌عنوان یک گروه ذی‌نفع، اثرگذارترین نیرو در تعیین مناسبات میدان است.

اما باید توجه داشت که دولت یک نیرو درون میدان نیست، بلکه بر فضا حضور دارد و عمدتاً تنظیم‌کنندۀ مناسبات میدان است و اتحاد آن با هر ذره و گروه می‌تواند موقعیت نسبتاً متوازن میدان را به نفع گروه متحد برهم زند و آن گروه را پیروز عرصۀ منازعه نشان داده و از این رَه موجب تغییر و دگردیسی فضاهای شهری شود. اما اگر دولت نقشی بر فضا دارد و بازیگر درونی فضای شهری تئاترشهر نیست، این بازیگران و استفاده‌کنندگان از فضا دقیقا چه کسانی هستند؟

این میدان نیرو واجد چه نیروهایی است و بازیگران اصلی میدان چه گروه‌هایی هستند؟ شاید برخورداری از یک ساختمان رسمی و بنای تئاترشهر، هنرمندان تئاتر را به جدی‌ترین نیروی درون فضا تبدیل می‌کنند؛ آن‌ها به سبب تاریخ 50 سالۀ تئاتر در فضا، جنس فعالیت که در نظرشان برتری خاصی به سایر فعالیت‌های گروه‌های مختلف دارد و نیز مقاومتی که برای حفظ تئاتر و بنا کردند خود را محق‌ترین بازیگر این میدان می‌دانند. اقلیت‌های جنسی، گروه‌ دیگری هستند که در فضا حاضرند، آن‌ها نیز، بر قدمت تاریخی حضور خود در فضا تأکید دارند و آن را هم‌عرض حضور هنرمندان تئاتر قلمداد می‌کنند و از این طریق خود را نیروی مهم و تأثیرگذار در فضا نشان می‌دهند. برای آن‌ها این فضا «باغ پدری» بوده و بسیاری از آن‌ها حتی از حضور سایر شهروندان در فضا اعلام نارضایتی می‌کنند.

دستفروشان گروه‌ دیگری هستند که عمدتاً سال‌های اخیر، حضور پررنگ‌تری در فضا داشته‌اند و بر استدلال‌هایی نظیر حق استفادۀ خود از فضای عمومی و نیز شرایط نابسامان اقتصادی برای محق نشان دادن خود استفاده می‌کنند. اما این تمام گروه‌های حاضر در فضا نیستند، هرچند که شاید نزاع اصلی در شرایط امروز بین این گروه‌ها برای از آن خود کردن فضا است اما گروه‌های دیگری نیز در فضا حاضرند و بازیگر تأثیرگذار فضا هستند. فارغ از دانشجویان، هنردوستان، هنرمندان خیابانی و سایر گروه‌هایی که در فضا حضور دارند، یکی از این گروه‌ها که امروزه کمتر به آن پرداخته می‌شود، گروهی هستند که پیش‌تر در فضای کنونی مسجد ولیعصر به برگزاری مراسم مذهبی و فعالیت‌های مشابه مشغول بودند. این گروه و هم‌قطاران آن‌ها در دهۀ 1380 زمینه‌های ساخت مسجد عظیم ولیعصر را مهیا کردند که در نهایت با اعتراض هنرمندان تئاتر و کنش‌گران شهری فرم مسجد تغییر و سعی شد مسجدی در همراهی با زمینه، در فضا طراحی و ساخته شود، با این حال به دلیل فاصلۀ کم، بین این مسجد و ساختمان تئاتر شهر، آسیب‌هایی به ساختمان تئاتر در هنگام گودبرداری مسجد وارد شد.

طبیعتاً این گروه حالا با برخورداری از این فضای رسمی یک رقیب جدی برای هنرمندان تئاتر برای تصاحب فضا محسوب می‌شوند، اما دلایل مختلفی نظیر عدم اقبال به استفاده از این فضا و نارضایتی مذهبیون از فرم مسجد سبب شد این گروه در سال‌های اخیر به جز در هنگام برگزاری مراسم مذهبی، نقش پررنگی در فضا نداشته باشند. فارغ از این به نظر می‌رسد آن‌ها به تخصیص همین زمین و ساختمان به فعالیت خود بسنده کرده و حالا خود را در موقعیتی برابر به لحاظ برخورداری از عناصر شهری در مرکز شهر تهران با هنرمندان تئاتر می‌دیدند.

در سال‌های اخیر نزاع اصلی بین بساط‌گستران و هنرمندان تئاتر بوده است. به‌ نظر می‌رسد هنرمندان تئاتر، دستفروشان را به دلیل مرئی بودن بیشتر در فضا، نسبت به سایر گروه‌ها خطر بالقوه‌تری به شمار می‌آورند. در واقع دستفروشان به طور کلی همراهی بیشتری را توسط جامعه به خود اختصاص دادند و زمزمه‌هایی از رسمی شدن فعالیتشان نیز در سال‌های گذشته به گوش می‌رسد. آن‌ها گروهی هستند که بر خلاف اقلیت‌های جنسی که بیشتر ترجیح می‌دهند حضوری در سایه داشته باشند، در آینده با بحرانی شدن وضعیت اقتصادی می‌توانند به بازیگر اصلی فضا بدل شوند. اما نقش دولت در این میان بسیار حائز اهمیت است. دولت به ویژه در کشورهای جنوب جهانی به دنبال از آن‌خود کردن فضا، تغییر مدام، ایجاد شکاف بین گروه‌ها و حفظ نزاع موجود در فضا به نفع خود است. ثبات، اتحاد و کاهش سطح منازعه در یک فضا آن هم با اهمیت فضای مرکز شهر تهران می‌تواند به هم‌افزایی نیروهایی که پیش‌تر به صورت مجزا قدرت چندانی در فضا نداشتند منجر شود و جهت نیروی منازعه را تغییر داده و به توازن قوا بین نیروهای در فضا و نیروی بر فضا (دولت) منجر شود. اتفاقی که می‌تواند باعث تغییرات ساخت نیروهای اجتماعی-سیاسی فضا شود.

لذا دولت‌ ترجیح می‌دهد با اتحادهای مقطعی با گروه‌های مختلف فضا سطح منازعۀ نیروها را همواره در حالت بحرانی و تکانشی حفظ کند؛ و برای این هدف گاه هم‌دستی با طیف مذهبیون حاضر در فضا برای ساخت مسجد و تضعیف نقش عملکرد تئاتر شهر را در دستور کار خود قرار داده و گاه سیاست هم‌دستی با همان هنرمندان تئاتر برای تغییر فرم فضا با محصور کردن ساختمان تئاتر شهر با نرده را دنبال می‌کند. حتی در اوایل دهۀ 1390 دولت با توسل به موضوع ایمنی شهروندان و رهگذران اقدام به نرده‌گذاری و ایجاد زیرگذر و متعاقباً نقشه‌نگاری حرکت شهروندان در محدوده کرد. در واقع دولت در ایران و به‌طور کلی دولت‌ها در کشوهای جنوب جهانی در حد توان قصد از آن خود کردن فضا برای کنترل هرچه بیشتر آن را دارند (برای مثال بنگرید به تغییرات ایجاد شده در میدان توپخانه، میدان لولو بحرین، پارک گزی استانبول، میدان تقسیم استانبول، میدان کاتاماندو در شهر تاندیخال[1] و میدان تیان‌آن‌من شهر پکن) و در صورت عدم توفیق در فتح فضا، سیاست‌های انضباطی را در فضا حاکم می‌کند که عمدتاً در نهایت به مرگ فضای شهری منجر می‌شود.  موضوعی که به نظر می‌رسد در آینده‌ای نه‌چندان دور سرنوشت محتوم این فضا نیز خواهد بود. بنابراین تغییرات در فضای شهری تئاترشهر را می‌بایست در یک کل بزرگ‌تر و در چهارچوب یک نزاع دائمی بین گروه‌ها جست‌وجو کرد.

هنرمندان تئاتری که در دهۀ 1380 مغموم دولت بودند و موقعیت آن‌ها با اقدامات دولت تهدید شده بود، حالا به واسطة اتحاد با دولت، سعی در از آن‌ خود کردن فضا از طریق تحدید حضور بساط‌گستران را دارند. اما دولت همواره اهداف خود را پی می‌گیرد و با اتحادهای مقطعی با گروه‌های مختلف و حفظ سطح منازعه در فضا موقعیت خود را به‌عنوان قدرتمندترین نیروی موجود در فضا حفظ کرده و در صورت عدم توفق بر فضا، آن را تغییر می‌دهد و حتی در صورت لزوم فضا را به یک لامکان تبدیل، حیات اجتماعی آن را از بین برده و آن را قطعه‌قطعه می‌کند.

------------------------------

[1] واقع در کشور نپال و یکی از بزرگترین فضاهای شهری آسیا که نقش پررنگی در تغییرات سیاسی-اجتماعی کشور نپال داشته است.