به گزارش اکوایران، در حال حاضر هیچ نشانه‌ای مبنی بر اینکه ایران در آستانه گریز هسته‌ای قرار گرفته، وجود ندارد، اما درگیری‌های ادامه‌دار در خاورمیانه این نگرانی را ایجاد کرده که تهران در نهایت ممکن است دکترین هسته‌ای‌اش را بازتعریف کند. فارین پالسی با استناد به چنین فرضیه ادعایی چند سناریو مطرح کرده است.

سناریوها درباره دکترین هسته‌ای ایران

به نوشته اقتصادنیوز، به نقل از فارین پالیسی، برنارد لوئیس، مورخ برجسته خاورمیانه در 8 اوت 2006 ادعا کرد که ایران می‌تواند اسرائیل را هدف اولین حمله اتمی ادعایی‌اش قرار دهد. کنت ان. والتز، دانشمند علوم سیاسی، سال 2012 با انتشار یادداشتی در فارین افرز مدعی شد که درباره دستیابی تهران به بمب هسته‌ای ایران "به شدت" اغراق شده، به ادعای او حتی اگر تهران از آستانه گریز هسته‌ای عبور کند نیز، محتاطانه‌تر عمل خواهد کرد. از دیدگاه والتز، مقام‌های ایران بازیگرانی منطقی هستند از همین رو ایران مجهز به سلاح هسته‌ای ادعایی با ایجاد امنیت بیشتر، ثبات را در خاورمیانه به ارمغان می‌آورد.

در حالی که پیش‌بینی‌های آخرالزمانی لوئیس هشدار دهنده بود و اساساً ایران چنین فرضیه‌ای را نادرست می‌داند، دیدگاه والتز خوش‌بینانه است. به ادعای فارین پالسی، واقعیت (ادعایی) جایی بین خوش بینی والتز و نگاه بدبینانه لوئیس قرار دارد. با گذشت زمان، مقام‌های ایران الگوی ثابتی از محاسبات منطقی را در مورد تصمیمات استراتژیک خود از جمله برنامه هسته‌ای ارائه کرده‌اند. به عنوان مثال، زمانی که ایالات متحده در سال 2003 به عراق حمله کرد، تهران به درستی به این نتیجه دست یافت که اشاعه تسلیحاتی می‌تواند ایران را در فهرست اهداف ایالات متحده قرار دهد. عمل‌گرایی تهران در گزارش آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در سال 2011 منعکس شد؛ نهاد پادمانی بدین نتیجه رسیده که «ایران به دلیل نگرانی‌های فزاینده در مورد وضعیت امنیت بین‌المللی در عراق و کشورهای همسایه در آن بازه زمانی، اواخر سال 2003 پیشرفت‌ها در برنامه هسته‌ای‌اش را متوقف کرد.»‌ به ادعای بسیاری از ناظران، ایران مجهز به سلاح هسته‌ای با اطمینان بیشتری در صحنه بین‌المللی عمل می‌کند، هرچند می‌تواند برای رقبای خود چالش‌هایی ایجاد کند.

508037

تلاش ایران برای بازتعریف نظم خلیج فارس

فارین پالسی در ادامه ادعا کرد، عبور ایران از آستانه گریز هسته‌ای موجب خواهد شد تا این کشور  به طور چشمگیری توانایی و قدرت خود را در خلیج فارس افزایش دهد.  این آبراه که هم برای ایران اهمیت دارد و هم برای پادشاهی‌های خلیج فارس، برای امنیت ملی ایران حیاتی است. پس از خروج نیروی دریایی بریتانیا در سال 1971، شاه وقت به سرعت کنترل ایران بر جزایر کلیدی تنب بزرگ و کوچک و همچنین ابوموسی را اعلام کرد. او در سال 1976 گفت: «خلیج فارس و تنگه هرمز در حقیقت شاهرگ حیات ایران است. اگر این منطقه به هر نحوی تهدید شود، جان ما به خطر می‌افتاد.» از دیدگاه او، نیروهای خارجی در خلیج فارس تهدیدی مستقیم برای امنیت ایران بودند.

جمهوری اسلامی ایران از منظر استراتژیک دیدگاه مشابهی دارد. محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه پیشین ایران، تاکید داشت که خلیج فارس «رگ حیاتی و در نتیجه اولویت اول امنیت ملی برای ایران است. از همین رو هرگونه حضور فرامنطقه‌ای بنا به تعریف منبع ناامنی است.» نیروهای ایرانی کشتی‌های نیروی دریایی ایالات متحده را در جایی که آن‌ها حیاط خلوت خود می‌دانند هدف قرار می دهند و این امر تأکیدی بر مخالفت مداوم تهران با هرگونه حضور نظامی خارجی در منطقه است.

ایران مسلح به بازدارنده هسته‌ای، قادر است با قاطعیت بیشتری ادعاهای ارضی خود را مطرح کرده و بازیگری چون امارات متحده عربی را وادار کند تا از مناقشه بر سر جزایر سه گانه ایرانی دست بردارد. علاوه بر این، توان هسته‌ای به ایران این امکان را می‌دهد که با اعتماد به نفس بیشتری با ایالات متحده و سایر نیروهای خارجی در خلیج فارس مقابله کند، زیرا تهدید تشدید تنش هسته‌ای می‌تواند از رویارویی نظامی جلوگیری کند. علاوه بر این، ایران مجهز به بازدارندگی  هسته‌ای فعال به طور قابل توجهی می‌توان در برابر اسرائیل پویایی‌های حاکم را تغییر دهد. افزایش توان بازدارندگی هسته‌ای ایران جایگاه این کشور در منطقه را برجسته‌تر کرده و اسرائیل را محصور و منزوی خواهد کرد. به ادعای ناظران، بازدارندگی فعال هسته‌ای ایران شاید زمینه‌ساز رویارویی کم رنگ میان تهران و تل آویو شود، چرا که دو بازیگر به دکترین فعال بازدارنگی‌شان برای محافظت از خود در برابر تشدید متعارف تنش‌ها، پویایی که به طور گسترده به عنوان پارادوکس -ثبات بی‌ثباتی- شناخته می‌شود، متوسل خواهند شد.

d41586-020-00254-7_17612692

اهرم چانه‌زنی ایران

فارین پالسی مدعی است، در همین راستا، بازدارندگی فعالیت هسته‌ای تاثیر تقویت‌کننده‌ای بر روابط ایران با محور مقاومت،خواهد داشت. سلاح‌های هسته‌ای می‌تواند خطرات و هزینه‌های مرتبط با حمایت از این گروه‌ها را کاهش دهد، زیرا قدرت‌های خارجی از تلاش‌ها جهت جلوگیری از حمایت ایران از مقاومت دست بر می‌دارند. در کنار این مقوله می‌توان گفت بازدارندگی فعالیت هسته‌ای به طور قابل توجهی اهرم دیپلماتیک تهران را افزایش می‌دهد و به ایران اجازه می‌دهد تا امتیازات امنیتی، سیاسی و اقتصادی را به دست آورد. محمود احمدی‌نژاد، رئیس جمهوری پیشین ایران زمانی که در سال 2006 اعلام کرد که ایران پس از تسلط موفقیت آمیز بر چرخه سوخت غنی سازی به "باشگاه هسته ای" جهان پیوسته، چنین سیگنالی را ارسال کرد. از زمان سال 2003، ایران به طور سیستماتیک برای به دست آوردن امتیازهای مورد نظر خود در برنامه هسته‌ای‌اش پیشرفت‌هایی داشته است. اینها شامل تجارت، ادغام تجاری و همکاری ایمنی هسته‌ای است که در متن توافق هسته‌ای ایران موسوم به برنامه جامع اقدام مشترک گنجانده شده است. در واقع، توسعه برنامه هسته‌ای ایران در این دوره نه توسط عوامل امنیتی بلکه به عنوان یک مکانیسم اهرمی انجام شد.

بازدارندگی فعال هسته‌ای همچنین ایران را قادر می‌سازد تا مستقل‌تر از متحدان قدرتمند حامی خود – یعنی روسیه که به طور فزاینده‌ای ایران را به حوزه نفوذ خود وارد می‌کند- عمل کند. در این زمینه، تسلیحات هسته‌ای مشارکت با روسیه را کم ارزش جلوه خواهد داد زیرا ایران به حمایت کمتری از جانب مسکو نیاز دارد. سلاح‌های هسته‌ای هزینه‌های ایران برای اقدام مستقل از روسیه و حتی بهبود روابط با غرب را کاهش می‌دهد. در مارس 2022 یک مفسر روسی چنین اظهارنظری را مطرح کرد و تاکید داشت که «یک ایران مجهز به سلاح هسته‌ای بسیار کمتر از یک ایران حامی غرب خطرناک است.» روسیه در گذشته در مسیر مذاکرات هسته‌ای ایران با غرب برای جلوگیری از عادی سازی روابط سنگ اندازی کرده است. (ادعایی) امروز نیز ادعاها مربوط به همکاری موشکی میان دو کشور پرحاشیه شده است. ایران تاکید دارد که در محاصره کشورهای متخاصمی است که در صورت داشتن فرصت، رفتار خوبی با این کشور ندارند. از دیدگاه ایران، گزینه هسته‌ای نه تنها ضمانتی برای بقای ملی است، بلکه ابزاری استراتژیک برای وادار کردن قدرت‌های جهانی به شناسایی منافع مشروع این کشور است. از این نظر، سلاح هسته‌ای برای ایران به عنوان دفاع نهایی عمل می‌کند. زمانی که چین زرادخانه هسته‌ای خود را در دهه 1960 توسعه داد، این کشور نیز به عنوان یک کشور "سرکش" تلقی می‌شد، کشوری که قبلاً با ایالات متحده جنگیده بود و به طور فعال سیاست‌های ایالات متحده را در منطقه خود تضعیف می‌کرد. با این حال، با گذشت زمان، واشنگتن راهی برای همزیستی با چین مجهز به سلاح هسته‌ای پیدا کرد و در نهایت روابط دیپلماتیک احیا شد. تاریخ نشان می‌دهد که حتی دولت‌های هسته‌ای متخاصم نیز می‌توانند در نظم جهانی ادغام شوند، البته با احتیاط و تعامل استراتژیک قابل توجه.