صعود به قله اورست با لباس شنا؛ چگونه تهران با واقعیات جدید منطقه کنار میآید؟
اکوایران: اگرچه محور مقاومت بهشدت آسیب دیده، اما ادعای اینکه این محور «از بین رفته» است، نادرست خواهد بود.
به گزارش اکوایران، در نیمه دوم سال جاری میلادی، محور مقاومت به رهبری ایران با ضربات جدی مواجه شد. امروز، این ائتلاف که شامل بازیگران دولتی و غیردولتی است، از چند ماه پیش آسیبدیدهتر است. آسیب به زرادخانه و اعتبار حزبالله، همراه با سقوط حکومت سوریه که به اتحاد چهلساله دمشق و تهران پایان داد، بهطور چشمگیری به موقعیت تهران در منطقه آسیب زده است. احتمالاً برای سالها، سیاست خارجی ایران بازتابدهنده این واقعیت جدید خواهد بود.
با این حال، اگرچه محور مقاومت بهشدت آسیب دیده، اما ادعای اینکه این محور «از بین رفته»، نادرست خواهد بود. این ائتلاف هنوز بازیگران قدرتمندی مانند حشد الشعبی (PMU) در عراق و انصارالله (حوثیها) در یمن را دارد. شاید مهمتر از همه، این است که ایدئولوژی مقاومت همچنان زنده است. در آینده، تا زمانی که سیاستهای خارجی آمریکا و اسرائیل به مردم منطقه انگیزهای برای مقاومت بدهد، بخشهای قابلتوجهی از این جوامع همچنان از اصول، ارزشها و چشمانداز «محور مقاومت» حمایت خواهند کرد.
ایران با «سوریه جدید» روبهرو است
به نوشته جورجیو کافیرو، تحلیلگر مسائل منطقهای، برای مجله مغربی، صحنههایی که اوایل این ماه از دمشق منتشر شد، پیام قدرتمندی درباره نظم سیاسی جدید سوریه ارسال کرد. حمله به سفارت ایران، که طی آن پوسترها از جمله تصاویر حسن نصرالله، دبیرکل فقید حزبالله، پاره شدند، نشاندهنده احساسات نیروهایی است که در ۸ دسامبر با یک حمله برقآسا به رهبری هیئت تحریر الشام (HTS)، به ۶۳ سال حاکمیت بعثیها در سوریه پایان دادند. ضربه دیگر به ایران این بود که نیروهای مهاجم اسرائیلی مدت کوتاهی پس از سرنگونی اسد، در تنها ۲۵ کیلومتر پایتخت سوریه مستقر شدند.
در پاسخ به این پرسش که سقوط دولت سوریه تا چه اندازه ضربهای به منافع سیاست خارجی تهران است، دکتر روزبه پارسی، رئیس برنامه خاورمیانه و شمال آفریقا در مؤسسه امور بینالملل سوئد، به سرمایهگذاری عظیم سیاسی، مالی و نظامی ایران در روابط خود با دولت اسد از سال ۲۰۱۱ اشاره کرد. به گفته او، از دیدگاه تهران، سقوط دولت اسد معادل «ویتنام، عراق و افغانستان برای آمریکا» بوده است.
او توضیح داد: «احتمالاً آنها تلاش کردند [اسد] را تشویق کنند تا در نوعی بازسازی جامعه سرمایهگذاری کند، اما به نظر میرسد که او علاقهای به این کار نداشت. بنابراین، همهچیز فروپاشید - شاید در هر صورت این اتفاق در نهایت رخ میداد، اما با توجه به سایر وقایعی که در سال گذشته در منطقه رخ داد، سقوط او زودتر از انتظار اتفاق افتاد. اکنون تهران، بهطور طعنهآمیزی، همان کاری را انجام خواهد داد که واشنگتن در سال ۱۳۵۷ انجام داد: تلاش برای ایجاد پلهایی به یک دولت انقلابی که به دلیل روابط نزدیک شما با آزارگرانشان از شما دلزده است.»
دکتر جوزف ای. کیچیچیان، پژوهشگر ارشد مرکز ملک فیصل در ریاض گفت سقوط دولت اسد باید مقامات ایرانی را به یک «بازنگری جدی» وادارد، زیرا این اتفاق در «حوزه نفوذ» آنها رخ داده و بهوضوح نشان داده که استراتژی منطقهای دنبالشده توسط ایران چندان حساب شده نبوده است.
با اعلام علنی احمد الشرع (معروف به ابومحمد الجولانی)، رهبر هیئت تحریر الشام (HTS) و رهبر فعلی سوریه، درباره مخالفت شدید خود با ایران و حزبالله، احتمالاً تهران در دوران پس از اسد نقش قابلتوجهی در سوریه نخواهد داشت.
دکتر کیچیچیان افزود: « به نظر میرسد الشرع اولویتهای کاملاً متفاوتی دارد؛ از جمله تأسیس یک دولت مبتنی بر اراده عمومی (با ترجیحات سنی) همراه با بازسازی برنامهریزیشدهای که احتمالاً بهجای درگیری با همسایگان بر وحدت ملی تأکید خواهد داشت. در نتیجه، در حالی که محافظهکاران و اصلاحطلبان در ایران مشغول بحث بر سر اشتباهات خود هستند، ایران اکنون در حاشیه قرار خواهد گرفت. احتمالا عرصه استراتژیک آنها دیگر جهان عرب نخواهد بود. البته، تهران تلاش خواهد کرد تا در دوره پس از اسد در سوریه اقدامی کند، اما این امر به واکنشهای رهبران هیئت تحریر الشام بستگی دارد که حداقل در آینده نزدیک، سیاستهای گذشته تهران را طرد خواهند کرد».
آینده حزبالله در دوره پس از اسد
تا زمان سقوط اسد، در حزبالله لبنان نارضایتی زیادی نسبت به رویکرد غیرتهاجمی دمشق در برابر اسرائیل از سپتامبر تا نوامبر وجود داشت؛ دورهای که تلآویو بیروت را با موشک هدف قرار میداد و رهبران حزبالله را ترور میکرد.
به گفته دکتر کریم امیل بیطار، استاد روابط بینالملل در دانشگاه سنت جوزف بیروت، با توجه به تاریخچه فداکاریهای بزرگ حزبالله برای حمایت از دولت سوریه، که از نبرد قصیر در سال ۲۰۱۳ آغاز شد، برخی اعضای این گروه لبنانی از عدم اقدام دمشق در حالی که ارتش اسرائیل بخشهایی از لبنان را ویران میکرد و ضربات سنگینی به حزبالله وارد میکرد، ناراضی بودند.
او اندکی پیش از فرار اسد به مسکو، اظهار داشت: «به نظر من، یکی از درسهای بزرگ چند ماه اخیر، آنچه بهویژه مهم بود، سکوت کامل بشار اسد بود. او حتی حداقل وظیفه خود را انجام نداد. او حداقل مسئولیت خود را در قبال حزبالله انجام نداد، بهویژه پس از اینکه حزبالله بیش از ۵,۰۰۰ نفر از نیروهای خود را برای نجات بشار از دست داد... قبل از اینکه روسیه در سال ۲۰۱۵ وارد ماجرا شود.»
با این وجود، حتی با این که سوریه از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ به بعد هیچ گلولهای به سمت اسرائیل شلیک نکرده بود، این کشور بهعنوان یک مسیر حیاتی برای انتقال تدارکات از ایران به لبنان عمل میکرد. اکنون که اسد سقوط کرده است، حزبالله باید با چالشهای جدیدی در این دوره پیش رو مواجه شود. نگرانی از وقوع چنین سناریویی، یکی از انگیزههای اصلی دخالت گسترده این گروه در بحران سوریه در دهه ۲۰۱۰ بود.
دکتر جوزف کیچیچیان در این باره گفت: «ایران میتواند حزبالله را در لبنان مجدداً تقویت کند، اما این کار از نظر لجستیکی بسیار دشوار خواهد بود، چیزی شبیه به صعود به قله اورست با لباس شنا. اگرچه هیچ چیز غیرممکن نیست، اما بازسازی حزبالله فرآیندی بسیار، بسیار طولانیمدت خواهد بود و این نیز به تحولات سوریه در چند سال آینده بستگی دارد.»
دکتر مارینا کالکولی، پژوهشگر دانشگاه کلمبیا، در مصاحبهای با مجله مغربی توضیح داد: «انتقال تدارکات ایران به حزبالله احتمالاً ادامه خواهد یافت، اما این کار بسیار پرهزینهتر خواهد بود، زیرا موانع بیشتری برای عبور وجود خواهد داشت.»
دکتر ساموئل رمانی، پژوهشگر مؤسسه خدمات متحد سلطنتی در لندن، معتقد است که ایران تا «حدی»، قادر خواهند بود حتی در صورتی که دولت جدید دمشق شریک تهران یا حزبالله نباشد، به ارسال لجستیک به حزبالله ادامه دهد. او گفت: «در بخشهایی از سوریه، حکمرانی بسیار ضعیف است، بهویژه با ادامه درگیریهای [نیروهای دموکراتیک سوریه] و [دولت اسلامی] با هیئت تحریر الشام. این ضعف در حکمرانی نهتنها به قاچاق مواد مخدر و تجارت کاپتاگون اجازه بقا میدهد - اگرچه به نظر میرسد شورشیان در حال سرکوب آن هستند - بلکه احتمالاً این شبکهها را یکشبه از بین نخواهند برد. این وضعیت همچنین امکان عبور کامیونها، کاروانها از مرزها به شیوههایی غیرقابل پیشبینی را فراهم میکند.»
با اشاره به گروههای عراقی همسو با ایران، دکتر رمانی تأکید کرد که این بازیگران میتوانند نقش مؤثری در انتقال زمینی تدارکات از طریق خاک سوریه ایفا کنند. او همچنین افزود: «اگر و زمانی که بازسازی سوریه آغاز شود و ما شاهد عادیسازی ترافیک زمینی، دریایی و هوایی باشیم، این امکان وجود دارد که کشتیهای غیرنظامی، ناوگانهای زمینی و هواپیماهای غیرنظامی نیز بهعنوان مجراهایی برای انتقال لجستیک به سمت حزبالله مورد استفاده قرار گیرند.»
با توجه به مشکلات داخلی سوریه و احتمال افزایش نقض حاکمیت سوریه توسط اسرائیل در آینده، دکتر رمانی درباره توانایی یا اراده دولت تحت رهبری هیئت تحریر الشام برای مقابله با انتقال لجستیک ایران به لبنان ابراز تردید کرد. او اظهار داشت: «اگر مشخص شود که تصرف سرزمینی توسط اسرائیل در ارتفاعات جولان چیزی عمیقتر و بلندمدتتر از آن چیزی است که اسرائیلیها ادعا کردهاند، و صحبتهای اولیه هیئت تحریر الشام درباره کاهش تنش با اسرائیل تاثیر خود را از دست بدهد، احتمالاً این دولت تمایلی یا توانی برای مقابله با این مسئله نخواهد داشت.»
تضعیف شده، اما همچنان زنده
تهران اکنون سال ۲۰۲۴ را در حالی به پایان میرساند که در حال ترمیم زخمهای خود است. کارزارهای نظامی اسرائیل بدون شک ضربات قابلتوجهی به «محور مقاومت» وارد کرده است، محوری که ایران دههها برای تقویت آن تلاش کرده بود. در سال ۲۰۲۵، مقامات ایرانی باید تصمیمات مهمی درباره چگونگی بازسازی این ائتلاف بگیرند.
دکتر کیچیچیان اظهار داشت: «سال آینده سال عزاداری خواهد بود، محور مقاومت شهیدان خود را گرامی خواهد داشت و نسل جدیدی از رهبران را آماده خواهد کرد که شاید از شکستها درس بگیرند.»
با این حال، فراتر از این واقعیت که نیروهای حشدالشعبی عراق و انصارالله یمن همچنان نیروهای قدرتمندی هستند که در برابر هژمونی اسرائیل و آمریکا مقاومت میکنند، باید توجه داشت که اسرائیل نتوانست پیروزی قاطع و همهجانبهای بر دشمن لبنانی خود به دست آورد. دکتر مارینا کالکولی تأکید کرد: «حزبالله در لبنان همچنان پابرجاست. این موضوع همچنین نشاندهنده محدودیتهای قدرت اسرائیل است، زیرا اسرائیل در سپتامبر ۲۰۲۴ حمله خود به لبنان را با اعلام شروع 'دوران پساحزبالله' آغاز کرد، اما این دوران هنوز محقق نشده است.»
دکتر کالکولی با تأکید بر اینکه ایده «محور مقاومت» همچنان «زنده و پویا» است، توضیح داد که باید به «نیروی واقعی محرک این ائتلاف و آنچه همچنان مردم منطقه و حتی فراتر از آن را جذب میکند» توجه کرد.
آیا حزبالله با وجود درگذشت حسن نصرالله، همچنان از دیگر گروههای خاورمیانهای حمایت دریافت میکند؟
دکتر کالکولی در این باره گفت: «حتی کسانی که ایران، حزبالله یا انصارالله را به دلیل سیاستهای داخلیشان مورد انتقاد قرار میدهند، نقش آنها را در دفاع از چشماندازی برای خاورمیانه که میتواند احترام، استقلال از سلطه خارجی و اعمال حق تعیین سرنوشت را تجربه کند، به رسمیت میشناسند.»
او افزود: «این چشماندازی است که کاملاً مخالف چشمانداز آمریکا و اسرائیل از منطقه است؛ منطقهای که کاملاً تحت سلطه آنها قرار دارد. گسترشطلبی اسرائیل با حمایت آمریکا در خاورمیانه، که اکنون سوریه و حتی اردن را تهدید میکند، پس از اینکه اسرائیل کنترل بستر رودخانه یرموک و سد الوحدة سوریه را به دست گرفت، ممکن است حمایت مردمی از مقاومت را دوباره شعلهور کند.»
دکتر غنچه تضمینی، نویسنده کتاب «زوج قدرت: همگرایی روسیه و ایران در خاورمیانه (۲۰۲۳)»، نیز به عوامل ایدئولوژیک مهمی اشاره کرد که برای نفوذ ایران در خاورمیانه حیاتی هستند. او گفت: «ایران نظامیگری غرب، حمایت بیقید و شرط از اسرائیل، و تلاشها برای تغییر در تهران را تهدیداتی وجودی میداند. بنابراین، از سیاست امنیتی برونمرزی خود برای گسترش محیط دفاعیاش استفاده میکند. علاوه بر این، تهران قدرت سخت (تکنولوژی پهپادها و حمایت نظامی از نیروهای همپیمان) را با قدرت نرم (نفوذ فرهنگی، ایدئولوژیک و دیپلماتیک) ترکیب میکند تا استراتژی منطقهای خود را پایدار نگه دارد.»
او افزود: «در رابطه با آسیب به نفوذ ایران بهدلیل ضربهای که به محور مقاومت وارد شده است، ممکن است قدرت سخت ایران فرسایش یافته باشد، اما قدرت نرم آن همچنان در منطقه باقی مانده است و همین عامل، نفوذ ایران را حفظ کرده است. ایران مدتهاست که خود را در منطقه تثبیت کرده و از طریق منابع قدرت نرم با استفاده از ابزارهای غیراجباری تأثیر خود را اعمال کرده و شراکتهای پایداری در سراسر منطقه ایجاد کرده است. در بلندمدت، ایران میتواند همواره بر این پایه بازسازی و تجدید قوا کند.»
دکتر روزبه پارسی توضیح داد که این ائتلاف تحت رهبری تهران «تضعیف شده و باید رویکردهای سیاسی، استراتژیک و تاکتیکی خود را مورد بازنگری قرار دهد.اما هر یک از این گروهها بهصورت مستقل بخشی از محیطی هستند که بهطور ارگانیک به آن تعلق دارند - صرفنظر از رابطهشان با تهران. بنابراین، از دیدگاه نظامی و استراتژیک، عناصر تشکیلدهنده این ائتلاف همچنان وجود دارند. اینکه تا چه اندازه مایل و قادر به هماهنگی در مسائل مختلف خواهند بود، نیازمند گذشت زمان است.»
در نهایت، ادعاهایی مبنی بر اینکه «محور مقاومت» مرده است، شتابزده و ناپخته به نظر میرسد. همانطور که اسرائیل در سال ۱۹۶۷ ضربهای سنگین به ارتش مصر وارد کرد، اما تا سال ۱۹۷۳ این کشور بزرگ عربی توانست ارتش خود را در زمانی کوتاه بهطور چشمگیری بازسازی کند. هیچ دلیلی وجود ندارد که فرض کنیم ایران و «محور مقاومت» نتوانند در آینده دست به اقدامی مشابه بزنند.
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
سالی پر مخاطره برای خاورمیانه؛ در انتظار تصمیمات بزرگ تهران و مسیرهایی که منطقه میتواند در پیش بگیرد
-
پوتین برای بشار اسد جایگزین پیدا کرد؛ رمزگشایی از رد پای کرملین در لیبی/ باج روسیه به خلیفه حفتر با تحویل اس-400
-
وزیر اقتصاد: شرایط سخت و فشار زیاد است؛ اما میتوان مشکلات را برطرف کرد
-
طلای جهانی کریسمس را جشن گرفت / فلز زرد وارد فاز صعودی شد
-
بیانیه گستاخانه اتحادیه عرب علیه ایران با محوریت سوریه
-
رقابت نفسگیر بر سر بازار مرغ ایران؛ سبقت امارات از برزیل+ نمودار
-
واریز ریالی صرافیهای رمزارزی مسدود شد/ ماجرای اختلال چیست؟
-
اولین واکنش کرملین به ادعای سقوط هواپیمای آذربایجانی با موشک روسی
-
صعود به قله اورست با لباس شنا؛ چگونه تهران با واقعیات جدید منطقه کنار میآید؟