به گزارش اکوایران، العربی الجدید مقاله‌ای با عنوان «آیا کمپین دریای سرخ ترامپ می‌تواند ضربه‌ای مهلک به حوثی‌های یمن وارد کند؟» منتشر کرده که به تحلیل حملات نظامی اخیر ایالات متحده علیه حوثی‌ها در یمن می‌پردازد. به ادعای آمریکایی‌ها این حملات با هدف بازدارندگی از حملات دریایی حوثی‌ها و افزایش فشار بر ایران انجام شده است. مقاله به بررسی تأثیر این استراتژی بر تضعیف حوثی‌ها و پیامدهای آن بر معادلات منطقه‌ای می‌پردازد.​ اکوایران این یادداشت را در دو بخش ترجمه کرده که قسمت اول آن پیشتر منتشر شد. در ادامه بخش دوم این یادداشت را می‌خوانید:

 

تعادل پرمخاطره برای پادشاهی‌های خلیج فارس

تصمیم دولت ترامپ برای انجام حملات هوایی علیه حوثی‌ها در یمن، معادلات دشواری را برای کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس (GCC) ایجاد کرده است. در شرایطی که این تنش‌ها با شدت گرفتن حملات ترامپ به مواضع حوثی‌ها در یمن ادامه دارد، اهمیت حفظ تعادل ظریف از سوی پادشاهی‌های عرب منطقه بسیار زیاد است. این کشورها در تلاش‌اند تهدید ناشی از انصارالله را مهار کنند - گروهی که عربستان سعودی و امارات آن را بسیار خطرناک می‌دانند - اما در عین حال، به‌شدت نگرانند که اوضاع از کنترل خارج شود، به‌ویژه با توجه به غیرقابل پیش‌بینی بودن ترامپ که لایه‌های پیچیده‌تری به این وضعیت بحرانی می‌افزاید.

عفراه ناصر، عضو اندیشکده مرکز عربی واشنگتن، در این باره توضیح می‌دهد: «برای عربستان سعودی و سایر کشورهای شورای همکاری، اقدامات نظامی آمریکا در یمن پیامدهای راهبردی مهمی دارد. آن‌ها امتیازاتی به حوثی‌ها داده‌اند، اما خواسته‌های این گروه فقط افزایش یافته است. در طی سال‌ها، نه مداخله نظامی و نه مذاکرات دیپلماتیک موفق به واداشتن حوثی‌ها به مصالحه نشده‌اند. در چنین بن‌بستی، برخی در شورای همکاری خلیج فارس ممکن است اقدامات نظامی آمریکا را راه‌حلی بالقوه ببینند. اما در عین حال باید نگران این هم باشند که در حالی که همچنان بر راه‌حل‌های دیپلماتیک برای ثبات منطقه تأکید دارند، بیش از حد متکی به واشنگتن جلوه کنند،.»

در حال حاضر، رهبران عرب خلیج فارس خواهان حاکم شدن ثبات در منطقه هستند تا بتوانند برنامه‌های توسعه اقتصادی و تنوع‌بخشی به منابع درآمدی خود را پیش ببرند. تحقق چنین اهدافی نیازمند جذب سرمایه، کسب‌وکار و گردشگری به کشورهایشان است. اما با توجه به این‌که درگیری‌های منطقه‌ای به‌سرعت گسترش می‌یابند، کشورهای عربی خلیج فارس به‌شدت نگران پیامدهای تحولات اخیر بر صلح و امنیت منطقه هستند. با فروپاشی اخیر آتش‌بس در غزه و از سرگیری خشونت‌ها در یمن، اعضای شورای همکاری با تهدیدات جدی مواجه‌اند. دریای سرخ به‌عنوان یک آبراه حیاتی برای کشورهای نفت‌خیز منطقه، از اهمیت بالایی برخوردار است و هیچ یک از این کشورها تمایلی به تشدید تنش‌های منطقه‌ای ندارد.

عربستان سعودی که سال‌ها درگیر باتلاقی پرهزینه در یمن بود و هدف حملات متعدد موشکی و پهپادی از سوی حوثی‌ها قرار گرفت، اکنون به‌شدت تلاش می‌کند از گرفتار شدن دوباره در آتش درگیری با انصارالله اجتناب کند. به‌جز بحرین، سایر کشورهای شورای همکاری در عملیات نظامی آمریکا و بریتانیا علیه حوثی‌ها مشارکت نکرده‌اند - اقدامی که بیشتر به دلیل درک رهبران خلیج از این واقعیت است که مشارکت مستقیم، آن‌ها را آماج حملات انصارالله قرار خواهد داد؛ چیزی که به‌شدت می‌خواهند از آن بپرهیزند. هدف اصلی این کشورها، جلوگیری از تشدید درگیری‌هاست.

بندر حدیده یمن

دکتر آندریاس کریگ، استاد مطالعات دفاعی در کالج کینگ لندن در این‌باره می‌گوید: «سعودی‌ها مطلقاً علاقه‌ای به تشدید تنش ندارند. شاید در زمینه اطلاعاتی کمک‌هایی بکنند، یا اجازه عبور پروازهای نیروهای آمریکایی را بدهند، اما در همین حد خواهد بود. آن‌ها نمی‌خواهند در این عملیات همدست تلقی شوند.»

سیاست محتاطانه

عربستان سعودی تاکنون هیچ بیانیه‌ای در حمایت از عملیات علیه حوثی‌ها صادر نکرده است. در عوض، به نظر می‌رسد ریاض همچنان به حفظ آتش‌بس شکننده‌ای که در آوریل ۲۰۲۲ برقرار شد پایبند است و اولویت خود را بر تعاملات دیپلماتیک با حوثی‌ها گذاشته است. با این حال، قرار دادن حوثی‌ها در فهرست سازمان‌های تروریستی خارجی و اجرای عملیات نظامی گسترده فعلی، می‌تواند این معادله حساس را پیچیده‌تر کند. به گفته محمد باشا، تحلیلگر امنیتی خاورمیانه، تاکنون هیچ نشانه‌ای مبنی بر اینکه عربستان اجازه استفاده از پایگاه‌هایش برای حملات آمریکا به یمن – حتی عملیات‌های سوخت‌رسانی هوایی – را داده باشد، دیده نمی‌شود.

با این حال، هرچه حملات آمریکا ادامه‌دارتر و شدیدتر شود، نگرانی مقامات ریاض درباره پیامدهای احتمالی این تشدید تنش‌ها بر سرنوشت عربستان و سایر اعضای شورای همکاری خلیج فارس بیشتر خواهد شد.

دکتر الیزابت کندال از دانشگاه کمبریج در این‌باره می‌گوید: «خطر برای عربستان و دیگر کشورهای شورای همکاری آن است که قدرت آتش حوثی‌ها ممکن است برای تنبیه آمریکا، به سوی متحدان منطقه‌ای آن نشانه گرفته شود - و حتی قیمت نفت را افزایش دهد. موفقیت و تداوم عملیات فعلی آمریکا علیه حوثی‌ها، تأثیر زیادی بر این وضعیت دارد.»

علی‌رغم همه این تحولات، عربستان سیاستی محتاطانه در پیش گرفته است. به گفته وینا علی‌خان، عضو اندیشکده بنیاد قرن : «عربستان تلاش می‌کند بی‌سر و صدا بماند، چرا که واقعاً دلیلی نمی‌بیند به خاطر منافع واشنگتن، امنیت خود را به خطر بیندازد. در نهایت، عربستان می‌تواند کنار بایستد و تماشا کند که آمریکا همان استراتژی‌های نظامی و تحریم‌هایی را اجرا می‌کند که سال‌ها ریاض خواستار آن‌ها بود اما در پیاده‌سازی‌شان ناکام مانده بود. این رویکرد که عملاً آمریکا را در نقش ‘پلیس بد’ قرار می‌دهد، فعلاً عربستان را از آتش درگیری‌ها دور نگه داشته است. با این حال، تصور نمی‌کنم این وضعیت برای همیشه ادامه یابد. اگر حملات آمریکا شدت بگیرد و حوثی‌ها به این باور برسند که ریاض اطلاعات نظامی در اختیار واشنگتن گذاشته، این استراتژی می‌تواند نتیجه معکوس بدهد و حوثی‌ها بار دیگر عربستان را هدف بگیرند.»

نباید فراموش کرد که ترامپ در گذشته چندان نگران امنیت متحدان عرب آمریکا نبوده است - موضوعی که برای رهبری عربستان جای نگرانی دارد. این مسئله در واکنش ترامپ به حمله به تأسیسات آرامکو در سال ۲۰۱۹ نمایان شد؛ واکنشی که ریاض را به‌شدت نگران کرد. همچنین اوایل سال جاری میلادی، ترامپ طرحی غیرواقع‌بینانه و خطرناک برای غزه ارائه داد که در صورت اجرا، به بی‌ثباتی دولت‌های مصر و اردن منجر می‌شد.

علی‌خان در ادامه تأکید کرد: «اولویت اصلی ریاض در حال حاضر این است که هدف حملات حوثی قرار نگیرد و می‌خواهد تا حد امکان از ریسک‌ها بکاهد. مدت زیادی از زمانی که حوثی‌ها به‌طور مستقیم موشک‌هایی را به داخل عربستان شلیک می‌کردند، نمی‌گذرد. تهدید به حمله به کشورهای خلیج فارس، مؤثرترین ابزاری است که حوثی‌ها برای رسیدن به خواسته‌هایشان به کار می‌برند. آن‌ها امیدوارند ترس کشورهای خلیج از درگیری، باعث شود آمریکا نیز به کاهش تنش روی بیاورد. این تاکتیک برای دولت بایدن مؤثر واقع می‌شد، اما نه برای ترامپ.»

طوفان موشک حوثی یمن

موضع امارات متحده عربی

جایگاه امارات در این معادله، شاید یکی از جالب‌ترین پرسش‌ها باشد.

اگرچه رهبران ابوظبی خواستار کاهش تنش‌ها هستند، برخی تحلیل‌گران بر این باورند که امارات مشتاق است آمریکا و گروه‌های یمنی با شدت بیشتری علیه انصارالله وارد عمل شوند. از نگاه این تحلیل‌گران، به نظر می‌رسد ابوظبی از رویکرد ترامپ در قبال حوثی‌ها تا حدی خرسند است.

دکتر کریگ در این‌باره می‌گوید: «امارات همیشه در حرف و عمل دوگانه رفتار می‌کند. آن‌ها نمی‌خواهند مستقیماً وارد درگیری شوند و مطمئناً نمی‌خواهند حامی اقدامات نظامی دیده شوند. اما از طریق شبکه‌ای از نیروهای نیابتی، به‌وضوح از حفظ فشار بر حوثی‌ها و تشویق به اقدامات نظامی بیشتر علیه آن‌ها استقبال می‌کنند.»

این موضع‌گیری ارتباط مستقیمی با بلندپروازی‌های امارات برای تبدیل شدن به یک قدرت دریایی در یمن، خلیج عدن، دریای سرخ و شاخ آفریقا دارد.

علی‌خان در این زمینه می‌گوید: «اماراتی‌ها به‌طور خاص بیش از دیگران مایل به انجام عملیات تهاجمی برای تصرف الحدیده از دست حوثی‌ها هستند - حرکتی که می‌تواند حوثی‌ها را از دریای سرخ بیرون براند. این یکی از اهداف دیرینه امارات بوده و با توجه به اینکه حوثی‌ها تجارت جهانی را مختل کرده‌اند، اکنون این هدف بیش از هر زمان دیگری دست‌یافتنی به نظر می‌رسد و شاید حمایت سیاسی لازم را هم به‌دست آورد.»

او در ادامه می‌افزاید: «با این حال، میزان و ثبات حمایت آمریکا از چنین ابتکاری همچنان نامشخص است. همچنین، خطر حملات موشکی حوثی‌ها به ابوظبی، همانند آنچه در سال ۲۰۲۲ رخ داد، به‌شدت زیاد است - مخصوصاً اگر نیروهای تحت حمایت امارات حمله‌ای را در زمین آغاز کنند.»

باشا نیز خاطرنشان می‌کند: «ممکن است حوثی‌ها ترجیح دهند به‌جای تشدید تنش با عربستان، مستقیماً ابوظبی را هدف بگیرند تا از این طریق امارات را وادار به اعمال فشار برای توقف درگیری‌ها کنند. با این حال، اگر درگیری‌ها روی زمین شدت بگیرد - چه در سواحل غربی، چه در جنوب یا شرق یمن - ممکن است حوثی‌ها تمرکز خود را به حمله به نیروهای مقاومت مشترک در غرب، شورای انتقالی جنوب (STC) و تیپ‌های غول در جنوب، یا نیروهای مستقر در مأرب معطوف کنند.»

او ادامه می‌دهد: «چنین اقداماتی می‌تواند به رویارویی‌های شدید با گروه‌های تحت حمایت امارات منجر شود و در نهایت، امارات را بیش از گذشته وارد این درگیری کند. اگر حوثی‌ها به سمت جنوب پیشروی کنند، امارات احتمالاً از موضع منفعلانه خود خارج خواهد شد، چرا که جنوب یمن خط قرمز مهمی برای آن‌ها محسوب می‌شود.»

آمریکا عربستان

نگاهی به آینده: امکان بروز تنش میان ریاض و ابوظبی؟

با ادامه‌ حملات نظامی آمریکا علیه حوثی‌ها و احتمال تشدید بیشتر خشونت‌ها، یکی از مواردی که باید به دقت زیر نظر گرفته شود، احتمال بروز تنش میان ریاض و ابوظبی است. با توجه به اینکه اهداف، تاکتیک‌ها و برنامه‌های عربستان سعودی و امارات متحده عربی ممکن است در مقطعی با یکدیگر تضاد پیدا کنند، این امکان وجود دارد که شاهد شکاف‌هایی در رویکرد این دو قدرت خلیج‌فارس نسبت به یمن باشیم.

از آنجا که محمد بن سلمان (ولیعهد سعودی) و محمد بن زاید (رئیس‌جمهور امارات) نفوذ قابل توجهی بر ترامپ و اطرافیان او دارند، احتمال دارد رقابت سعودی-اماراتی برای جهت‌دهی به سیاست‌های دولت آمریکا در قبال یمن در ماه‌های آینده شکل جدی‌تری به خود بگیرد.

این ماه مصادف است با دهمین سالگرد آغاز عملیات «طوفان قاطع» توسط ائتلاف نظامی به رهبری عربستان. اکنون، برخی در کشورهای خلیج‌فارس با احساس تلخی نسبت به رویکرد غرب در قبال حوثی‌ها در فاصله‌ی سال‌های ۲۰۱۴ تا ۲۰۲۲ نگاه می‌کنند و معتقدند که دولت‌های غربی هرگز تهدید انصارالله را به‌درستی درک نکردند.

فاریا مسلمی، کارشناس یمن در اندیشکده چتم هاوس، در این‌باره می‌گوید: «به‌نظرم نباید فراموش کرد که نگاه کلی خلیج فارسی‌ها به غرب درباره حوثی‌ها به‌نوعی این است: "ما از قبل هشدار داده بودیم." آن‌ها احساس می‌کنند که به‌مدت هشت سال به‌تنهایی وارد یک جنگ شدند، و آمریکا، بریتانیا و بقیه آن‌ها را رها کردند، ناامیدشان کردند و به حال خود گذاشتند. البته این‌ها احساسات است، و احساسات لزوماً واقعیات سیاسی نیستند.»

او ادامه می‌دهد: «به‌نوعی آن‌ها اکنون دیگر علاقه‌ای ندارند که به نیابت از آمریکا یا بریتانیا با حوثی‌ها بجنگند. همچنین واقعاً نمی‌خواهند درگیری‌ها در منطقه بیش از این تشدید شود - به‌ویژه برای عربستان و محمد بن سلمان. در واقع، امیدوارند که شاید این حملات آمریکایی بتواند کاری را انجام دهد که خودشان در آن ناکام ماندند، اما در عین حال نمی‌خواهند این وضعیت زیاد ادامه پیدا کند.»

آنل شیلاین، عضو پروژه خاورمیانه موسسه کویینسی هم دیدگاهی مشابه دارد. او گفت: «محمد بن سلمان احتمالاً اکنون احساس می‌کند که به آمریکایی‌ها گفته بود تهدید حوثی‌ها جدی است. شاید از تماشای شکست آمریکا در بازداشتن حوثی‌ها نوعی لذت تلخ ببرد. اما در عین حال، به‌هیچ‌وجه مایل نیست که این خشونت‌ها گسترش پیدا کند یا اهداف اقتصادی‌اش برای کشورش را به خطر بیندازد.»