سرانجام فرصتطلبیهای منطقهای؛ چگونه آمریکا، چین و خلیج فارس همگی در زمین تهران بازی کردند؟
اکوایران: توافقنامه ابراهیم حول محور «چشم انداز صلح» دونالد ترامپ برای خاورمیانه شکل گرفت. با این حال، انگیزههای این توافق با آنچه که همواره نقطه اصلی اختلاف بین اسرائیل و کشورهای عربی بود- وجود و به رسمیت شناختن یک کشور فلسطینی- ارتباطی نداشت.
به گزارش اکوایران، کشورهای اروپایی- اسپانیا، ایرلند، نروژ- در حال فعال کردن مجدد دیپلماسی هستند. آنها مدعیند که به رسمیت شناختن فلسطین باید به عنوان اولین گام برای مذاکرات جدی برای حل مناقشه اسرائیل و فلسطین شناخته شود. آیا قرار است آنها از این لحظه دیپلماتیک به نفع خود استفاده کنند؟
ذینفع اصلی
به نوشته ستوننویس جرازولمپست، ایران ذینفع اصلی دیپلماسی آمریکا، چین و کشورهای عربی خلیج فارس (و همینطور اقدامات اسرائیل در غزه) بوده و مسئله فلسطین را از کشورهای عربی دور کرده است. ایالات متحده و حتی چین ممکن است از این موضوع ناامید شده باشند، اما هر دو این روند را تسهیل کردهاند. مسئله فلسطین هرگز از بین نرفته بود.
توافقنامه ابراهیم حول محور «چشم انداز [به اصطلاح] صلح» رئیس جمهور سابق ایالات متحده، دونالد ترامپ برای خاورمیانه شکل گرفت. ترامپ پیش از انتخابات 2020 یک پیروزی میخواست، و شاید جایزه نوبل. با این حال، انگیزههای این توافق با آنچه که همواره نقطه اصلی اختلاف بین اسرائیل و کشورهای عربی بود- وجود و به رسمیت شناختن یک کشور فلسطینی- ارتباطی نداشت.
انگیزه امارات در این توافقنامه چه بود؟ مایک پمپئو، وزیر امور خارجه وقت آمریکا، گفت که فروش جنگندههای اف-35 آمریکایی به امارات برای توافقنامه حیاتی است؛ نه فلسطین. در هر صورت، امارات و بحرین از قبل روابط نزدیکی با اسرائیل داشتند، و از دوره دولت اوباما تماسهای تلفنی مستقیمی بین رهبران، و تبادلات اطلاعاتی و تجاری وجود داشت. آنچه مراکش، یکی دیگر از امضاکنندگان این توافقنامه، به عنوان انگیزه عادیسازی دریافت کرد، به رسمیت شناخته شدن ادعاهای ارضیاش در صحرای غربی آفریقا بود. باز هم فلسطین در ذهن آنها نبود.
توافقنامه ابراهیم چند اشاره غیر الزامآور به ادامه «همکاری برای پایان دادن به مناقشه اسرائیل و فلسطین» داشت، اما هیچ تعهدی از طرف هیچکدام برای به رسمیت شناختن یک کشور فلسطینی یا حتی تعیین تاریخی برای مذاکرات جدید وجود نداشت. ایالات متحده پیشتر سفارت خود را به بیتالمقدس منتقل کرده بود، که همیشه یک نقطه اختلاف در همه گفتگوهای [به اصطلاح] صلح بود.
چگونه ایران از دیپلماسی خاورمیانه سود برده است؟
ایران به خواستهاش رسید. به نوشته این روزنامه، ایران در نهایت از لغو برجام توسط ترامپ دستاوردهایی داشت. ایران میدانست که اقدام ترامپ با مخالفت شرکای آمریکا در توافق هستهای- چین، روسیه، بریتانیا و فرانسه- مواجه خواهد شد. چین و روسیه در این صورت آزاد خواهند بود تا بیشتر با ایران همسو شوند.
اما چین چطور؟ چین در توافق هستهای ایران شریک بود، اما اکنون میخواهد ایران برای مشارکت کامل در طرح کمربند جاده (BRI) و سازمان بریکس آزادی داشته باشد. چین همچنین خواستار این بود که مسئله فلسطین بین کشورهای خلیج فارس و ایران شکاف ایجاد نکند. بنابراین آنها میانجی نزدیکی ایران و عربستان سعودی شدند. آنها میخواستند امارات و عربستان سعودی و همچنین ایران به بریکس بپیوندند. عربستان سعودی و قطر از امضای توافقنامه ابراهیم خودداری کرده بودند اما آماده همسویی با ایران در کمربند و جاده بودند. چین همچنین میخواست مانع از امضای توافقنامه دفاعی عربستان با ایالات متحده شود.
بنابراین ایران از سال 2020 تا 2023 یک سری هدایا گرفت. از زمان وقایع 7 اکتبر، دیپلماسی قدرتهای بزرگ شروع به کشف اشتباهاتی کرده است که منجر به بزرگترین بیثباتی دهههای اخیر در منطقه شده است.
پادشاه بحرین به تازگی از مسکو دیدن کرده است و میخواهد میزبان یک کنفرانس صلح خاورمیانه باشد که همه طرف ها در آن شرکت خواهند کرد. اما علیرغم میانجیگری توافق ایران و عربستان سعودی، چین نشان نداده است که میتواند تأثیر معناداری بر اقدامات ایران داشته باشد.
هم چین و هم آمریکا از فرصتطلبیهای دیپلماتیک اخیر خود درس گرفتهاند. دولت بایدن اکنون اقدامات جدید در مورد فلسطین را در اولویت قرار داده است زیرا عربستان سعودی بر چنین پیشرفتی برای امضای معامله بزرگ اصرار دارد.
در همین حال، چین شاهد ایجاد اختلال در اقتصادهای منطقهای در خاورمیانه است که با کمک متحد آن در بریکس ممکن شده است. حوثیها در یمن تجارت جهانی از طریق دریای سرخ را مختل کردهاند، در حالی که بسیاری از کشتیها حامل کالاهای صادراتی چین هستند و عملکرد تأسیسات بندری مصر در کانال سوئز- یکی دیگر از متحدان بریکس- دچار مشکل شده است. چین متوجه شده است که گرفتن طرف در خاورمیانه آسان نیست، اما تلاش برای راضی کردن همه اصلاً کار نمیکند.
هنگامی که دولتها درگیر دیپلماسی صلح میشوند، مهم است که انگیزههای آنها برای صلح صادقانه باشد، به جای منافع کشور یا رهبران خودشان. موضوع فلسطین-اسرائیل مدتهاست که در فهرست کارهای دیپلماتیکی قرار دارد که باید انجام شوند، اما همواره زیر فرش زده شده است. دیپلماسی ایالات متحده و چین قصد ایجاد درگیری ویرانگر بین اسرائیل و حماس را نداشت.با این حال شاید در نهایت این درگیری منجر به دیپلماسی مولدتری در مورد فلسطین شود که هدف صادقانهاش صلح باشد.
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
نبرد غولها در میانه بازی بزرگ؛ چگونه پوتین و بن سلمان جهان را به لرزه درآوردند؟
-
معاون سازمان انرژی اتمی: ایران ظرفیت غنی سازی را به شکل قابل ملاحظهای افزایش میدهد/ مجموعهای از سانتریفیوژهای پیشرفته را بکار میگیریم
-
پیام موشکی پوتین به غرب: در جنگ دخالت نکنید!
-
توئیت جدید علی لاریجانی؛ شروط اصلی ایران برای مذاکره با آمریکا
-
ایران وارد فاز مهاجرت عام شده است
-
عزل فرماندار بندر انزلی در پی توهین به اصحاب رسانه؛ ماجرا چه بود؟
-
تشخیص علم و غیرعلم در اقتصاد
-
اعلام رسمی قیمت جدید محصولات سایپا/ بیشترین افزایش قیمت متعلق به کدام خودرو بود؟
-
پیش بینی بورس فردا 4 آذر ماه 1403/ بهار بازار بورس اوراق بهادار تهران در پاییز 1403