به گزارش اکوایران، تغییر رادیکال در سیاست خاورمیانه‌ای بریتانیا در دولت تازه منتخب کارگر بعید است، اگرچه شکاف‌های درون حزبی بر سر جنگ غزه به این معنی است که این حزب متفاوت از محافظه‌کاران با منطقه برخورد خواهد کرد.

به نوشته المانیتور، صبح روز جمعه، محافظه‌کاران حاکم که 14 سال در قدرت بودند، بزرگترین شکست خود در تاریخ انتخابات را متحمل شدند و حزب کارگر 412 کرسی در مقایسه با 121 حزب محافظه‌‌کار به دست آورد. رای‌دهندگان بر سر یک سری مسائل، از جمله سرزنش برای مدیریت نادرست پاندمی کووید-19 و بدتر شدن سلامت اقتصاد، که با افزایش تورم و افزایش قیمت انرژی همراه بود، حمایت خود را از حزب محافظه‌کار از دست داده بودند.

نخست‌وزیر جدید، کیر استارمر، رویکرد محتاطانه‌ای را برای رقابت رهبری در پیش گرفت تا حزب را حول سیاست‌های میانه‌روتر نسبت به سلف خود، جرمی کوربین، متحد کند. در حالی که سیاست کوربین در خاورمیانه به شدت با سیاست رهبران محافظه‌کار در تضاد بود، به نظر می‌رسد که استارمر با آن‌ها همپوشانی دارد.

لینا خطیب، مدیر موسسه خاورمیانه SOAS، گفت که تغییر اساسی در سیاست خاورمیانه در زمان استارمر بعید است، اما تغییرات مهمی رخ خواهد داد.

او به المانیتور گفت: «حزب کارگر در مانیفست انتخاباتی خود بر اهمیت حل و فصل مناقشه اسرائیل و فلسطین تاکید کرد، موضوعی که برای بخش‌های بزرگی از تشکیلات این حزب اهمیت دارد. حزب کارگر باید توازن را در برآورده کردن انتظارات این حزب در خصوص به رسمیت شناختن کشور فلسطین برقرار کند و در عین حال با سیاست ایالات متحده در این زمینه همگام باشد.»

گاردین گزارش داد که حزب کارگر چهار کرسی را برای نامزدهای طرفدار فلسطین از دست داد، زیرا رای‌دهندگان از اینکه استارمر خط مشی‌ای مشابه ایالات متحده را در پیش گرفته است و در ابتدا خواستار توقف بشردوستانه در جنگ قبل از حمایت از آتش‌‌بس کامل و به رسمیت شناختن کشور مستقل فلسطین، چیزی که بسیاری معتقدند پیش شرط صلح پایدار است، شده ناامید هستند.

کلی پتیلو، مدیر برنامه خاورمیانه و شمال آفریقا در شورای روابط خارجی اروپا، با خطیب موافق است که هیچ تغییر اساسی در سیاست خاورمیانه تحت رهبری استارمر رخ نخواهد داد.

او گفت که سیاست محافظه‌کاران در قبال خاورمیانه در سال‌های اخیر نسبتاً محدود بوده است و عمدتاً از منظر باریک مهاجرت، افراط‌گرایی و کاهش بودجه‌های کمکی به آن نگاه می‌شود. او گفت که از نظر تاریخی، حزب کارگر یک حزب طرفدار فلسطین است، به این معنی که می‌تواند فضایی برای دولت جدید برای گسترش رویکرد خود در منطقه وجود داشته باشد.

اما اشتراکات قابل توجهی وجود دارد. از زمان آغاز جنگ در غزه در اکتبر گذشته، قانونگذاران ارشد حزب محافظه کار بیشتر درباره سیاست خاورمیانه‌ای بریتانیا صحبت کرده و خواستار به رسمیت شناختن یک کشور مستقل فلسطینی شده‌اند.

به گفته پتیلو «دیوید کامرون، وزیر خارجه سابق بریتانیا، چند ماه پیش در مراسم گالا شورای محافظه‌کاران خاورمیانه سخنرانی کرد و اساساً چشم‌اندازی را بیان کرد که حتی شامل به رسمیت شناختن کشور فلسطین می‌شد، که دقیقاً همان چیزی است که دولت کارگر در مانیفست خود در مجلس پیشنهاد می‌کند.»

پتیلو افزود: «دولت کارگر واقعاً به صورت جدی سوناک را در این کمپین در مورد سیاست خارجی خود به چالش نکشیده است. آنها بیشتر آن را در مأموریت‌های اصلی مانیفست خود به چالش کشیده‌داند.»

در پاسخ، استارمر رویکردی بدون تساهل در مورد یهودستیزی اتخاذ کرده و بسیاری از اعضای ارشد چپ کارگر، از جمله خود کوربین را اخراج کرده است. بسیاری از اخراج شدگان سرسخت طرفدار فلسطین بودند و این تنشی است که در حزب کارگر باقی خواهد ماند. استارمر باید بر روی خط باریک تلاش برای راضی کردن رای‌دهندگان و جناح‌های طرفدار فلسطین و در عین حال اطمینان از تحمل نکردن یهودی ستیزی حرکت کند.

حزب کارگر امیدوار بود که در شرق لندن یعنی چینگفورد و وودفورد گرین پیروز شود، اما این کرسی توسط فایزه شاهین از دست رفت. او به دلیل یک سری پست در پلتفرم ایکس که اتهامات یهودستیزی را کم اهمیت جلوه می‌داد، از سمت خود تعلیق شد. در نتیجه، ایین دانکن اسمیت، قانونگذار کهنه‌کار حزب محافظه‌کار، روی صندلی خود در آنجا ماندگار شد.

پتیلو گفت که پویایی مشابهی برای دموکرات‌ها در ایالات متحده وجود دارد که رهبر آن به دلیل عدم اتخاذ مواضع سخت در مورد اسرائیل در مورد حمله به غزه، محبوبیت خود را از دست می‌دهد.

تعامل در خلیج فارس، پرونده ایران

خطیب گفت که در آینده، حزب کارگر باید تعامل بریتانیا با کشورهای حوزه خلیج فارس، به ویژه عربستان سعودی و امارات را افزایش دهد.

این شامل افزایش همسویی در مناقشه اسرائیل و فلسطین و فعالیت‌های منطقه‌ای  جمهوری اسلامی ایران در خاورمیانه و احیای پیوندهای اقتصادی به شیوه‌هایی است که به جای تمرکز بر خلیج فارس به‌عنوان بازاری برای تجارت تسلیحات بریتانیا، از رشد چندبخشی برای همه بازیگران درگیر یا به عنوان منبعی برای تامین مالی شرکت‌های مستقر در بریتانیا، حمایت می‌کند. 

حزب کارگر همچنین سیاست‌های مربوط به سیاست‌های منطقه‌ای تهران را به طور فعال بازنگری خواهد کرد و احتمالاً سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و حوثی‌ها را به عنوان سازمان‌های تروریستی معرفی خواهد کرد و بریتانیا را در تعیین هر دو گروه با واشنگتن همسو خواهد کرد. استارمر علناً حمایت خود را از هر دو سیاست ابراز کرده و گفته که اگر حوثی‌ها با حملات خود به مختل کردن حمل و نقل تجاری در دریای سرخ ادامه دهند، به حملات هماهنگ با ایالات متحده ادامه خواهد داد.

پتیلو گفت برای استارمر دشوار خواهد بود که بین اولویت‌های واشنگتن و جناح مترقی‌تر کارگر در اولویت‌های مسائل خاورمیانه مانند غزه تعادل برقرار کند. شبح فزاینده بازگشت دونالد ترامپ برای دور دوم به کاخ سفید تنها بر عدم اطمینان می‌افزاید. به اعتقاد او: «این یک چالش بزرگ برای کیر استارمر خواهد بود، اما من فکر می‌کنم در عین حال، هم لامی و هم استارمر تمایل به همکاری با ایالات متحده در مورد این مسائل دارند، و می‌بینید که در سراسر جهان، از جمله کشورهای عربی، آن‌ها تا حدی از عمل‌گرایی در این جبهه نشان می‌دهند.»

کاهش کمک‌های خارجی

هزینه‌های کمک‌های بریتانیا، که بیشتر آن به خاورمیانه می‌رود، در دوران محافظه‌کاران کاهش یافته است. در سال 2021، نخست وزیر بوریس جانسون سیاستی را برای کاهش کمک‌های خارجی به میزان 4 میلیارد پوند (5.1 میلیارد دلار)، از 0.7٪ به 0.5٪ از درآمد ناخالص ملی ارائه کرد. پتیلو گفت که حزب کارگر متعهد شده است که آن را به 0.7 درصد بازگرداند، اما گفته است که تنها زمانی این کار را انجام خواهند داد که شرایط اقتصادی اجازه دهد. او افزود که وقتی صحبت از کمک‌های خارجی به میان می‌آید، به نظر می‌رسد حزب کارگر نسبت به محافظه‌کاران در دوران سوناک که مسائل داخلی اولویت دستور کار بود، دیدگاه منسجم‌تری برای خاورمیانه دارد.

استارمر همچنین مهاجرت را متفاوت از سوناک مطرح خواهد کرد، اگرچه هنوز در دوران نخست‌وزیری‌اش برای دانستن این موضوع خیلی زود است. یکی از سیاست‌هایی که استارمر گفت به پایان خواهد رسید، طرح بحث برانگیز رواندا است که توسط سوناک برای فرستادن مهاجران غیرقانونی به رواندا وضع شده است. اگرچه حامیان استدلال می‌کنند که این سیاست بازدارنده مؤثری برای عبور قایق‌های کوچک از کانال مانش بوده است، اما منتقدان آن می‌گویند که این سیاست غیرانسانی، غیرقانونی، گران‌قیمت است و کمک چندانی به جلوگیری از مهاجرت نمی‌کند.

اگرچه بسیاری از اصول سیاست خاورمیانه بریتانیا احتمالاً در دوران استارمر یکسان باقی می‌مانند، اما شکی نیست که روابط بریتانیا با منطقه کمی تغییر خواهد کرد.