درسهای روسی شی جینپینگ-۱
اتحاد جنگ سردی مسکو و پکن باز گشته است؟
اکوایران: طی جنگ سرد، ایدئولوژی کمونیستی نهایتاً دو کشور را از هم جدا کرد، در حالی که حالا با نگرشهای محافظهکارانه، ضدغرب و دولتگرایانه متحد شدهاند.
به گزارش اکوایران، نزدیکی فزاینده مسکو و پکن بالاخص پس از جنگ اوکراین، نگرانیهایی را در غرب از بابت این شراکت و بازگشت دوباره فضای جنگ سرد به محیط بینالملل برانگیخته است. جوزف توریگیان، تحلیلگر امور بینالملل با انتشار یادداشتی با عنوان «درسهای روسی شی جینپینگ» در مجله فارن افیرز، این موضوع را مورد بررسی قرار داده است. اکوایران این یادداشت بلند را در سه قسمت ترجمه کرده که در ادامه بخش اول آن ارائه میشود:
شراکت بیحدومرز
در 4 فوریۀ 2022، درست پیش از حملۀ روسیه به اوکراین، رئیسجمهور روسیه، ولادیمیر پوتین، به پکن سفر کرد، جایی که او و رهبر چین، شی جینپینگ سندی را امضا کردند که از همکاری «بی حد و مرز» میگفت. بیش از دو و نیم سال از آن موقع میگذرد و چین حاضر نشده است این حمله را محکوم کند و به روسیه کمک کرده چیزهای مورد نیاز و ضروری برای جنگ، از دستگاه تا موتور تا پهپاد، را به دست بیاورد. همکاری فزایندۀ بین شی و پوتین سؤالات مهمی را در پایتختهای غربی برانگیخته است. آیا اتحادی که مسکو و پکن را در اوایل جنگ سرد به هم متصل میکرد، برگشته است؟ روسها و چینیها بارها چنین حرفی را رد کردهاند اما این را هم گفتهاند که همکاری فعلیشان مصممتر از زمانی است که همراه هم جهان کمونیستی را رهبری میکردند.
شی این را میداند. پدرش، شی ژونگشوان، یکی از مسئولان عالی رتبۀ حزب کمونیست چین بود که کارنامۀ کاریاش جهان کوچکی از روابط بین پکن و مسکو طی قرن بیستم است، از اولین روزهای انقلاب در دهههای 1920 و 1930 تا کمکهای گهگاهی طی دهۀ 1940 و نمونهبرداری کلی از مدل شوروی در دهۀ 1950 و از شکاف باز دهههای 1960 و 1970 تا نزدیک شدن مجدد در دهۀ 1980. روابط شیِ پدر با مسکو نشان دهندۀ خطرات نزدیکی و دشمنی است، چگونه نزدیکی زیاد باعث تنشهای غیرقابل مدیریتی شد که دشمنی پرهزینهای را به وجود آورد. شی جوان، ظاهراً با فهم آن تاریخچه باور دارند که رابطۀ فعلی بین مسکو و پکن قویتر از دهۀ 1950 است و میتواند از مسائلی که باعث شکاف قبلی شد جلوگیری کند.
طی جنگ سرد، ایدئولوژی کمونیستی نهایتاً دو کشور را از هم جدا کرد، در حالی که حالا با نگرشهای محافظهکارانه، ضدغرب و دولتگرایانه متحد شدهاند. در زمان قدیم، روابط ضعیف بین رهبران به این رابطه آسیب زد، در حالی که امروز، شی و پوتین روابط شخصیشان را به ویژگی این همکاری استراتژیک تبدیل کردهاند. سپس، ضروریات اتحاد جنگ سرد که طرفین را ملزم میکرد منافع خود را به سود دیگری قربانی کنند، باعث زوال رابطه شدند در حالی که محور راحتی کنونی انعطافپذیری بیشتری دارد. چین و روسیه دیگر مانند نخستین سالهای پس از انقلاب چین به هم نزدیک نمیشوند اما به زودی هم از یکدیگر جدا نمیشوند.
روابط خطرناک
شی جینپینگ در سال 1953 به دنیا آمد، در اوج کپیبرداری شدید از شوروی. محبوبترین شعار آن سال چین این بود: «شوروی امروز، چین فرداست.» شی ژونگشون تازه از شمال غرب، جایی که اکثر چهار دهۀ مبارزۀ الهام گرفته شدهاش از بولشویکهای 1917 برای انقلاب را در آنجا گذرانده بود، به پکن رفته بود. شی، علیرغم بعضی عقبگردها و فداکاریهای شخصی، سرسپردۀ انقلاب بود -سرسپردگی که با محاکمه و محبوس شدنش توسط همقطارانش در حزب کمونیست چین در سال 1935 به دلیل عدم پایبندی کافی به راستکیشی کمونیستی از بین نرفت.
پیروزی بلشویکها رادیکالهای اولیۀ چینی را تحت تأثیر قرار داد و در نخستین سالهای پس از تأسیس حزب کمونیست چین، مسکو بود که آنها را هدایت و حمایت میکرد. اما استقلال فزایندۀ کمونیستهای چینی با ظهور مائو تسهتونگ همراه شد -و سرنوشت شی ژونگشون را به سرنوشت مائو گره زد. در روایت مائو، رادیکالهایی که در شوروی آموزش دیدند، به دلیل نفهمیدن شرایط ویژه چین، تقریباً انقلاب چین را دفن کرده بودند. مائو گفت این جزماندیشان، همانطوری که با خود مائو در اوایل دهۀ 1930 بدرفتاری کرده بودند، شی را هم در سال 1935 محاکمه کرده بودند؛ در آن زمان، رهبران نزدیک به شوروی، حزب کمونیست چین مائو را کنار گذاشته بودند.
با این حال، مائو مدافع جدایی از مسکو نبود. شی ژونگشون تا پایان عمرش خارجیهای کمشماری را دیده بود اما این مسئله در اواخر دهۀ 1940 تغییر کرد، یعنی زمانی که طی جنگ داخلی چین، کمونیستها سرتاسر این کشور را گرفتند. او در مقام رئیس دایرۀ بزرگ شمال غربی، سازمانی حزبی که بر منطقۀ سینکیانگ نظارت داشت، دیدارهای پیوستهای با نیروهای شوروی داشت. شوروی به حزب کمونیست چین کمک کرده بود نیروی نظامیاش را در آنجا تقویت کند و در دسامبر 1949، پس از اینکه کمونیستها جنگ را برده و قدرت خود را در سرزمین اصلی چین تثبیت کرده بودند، شی با موفقیت به رهبران حزب پیشنهاد داد که سینکیانگ و شوروی برای توسعۀ منابع در آن استان همکاری داشته باشند. یک سال بعد، شی رئیس انجمن دوستی شمال غرب چین و شوروی شد.
درست در حوالی تولد شی جینپینگ، حزب کمونیست چین نخستین پاکسازی بزرگش را انجام داد -اتفاقی که ارتباط نزدیکی با شوروی و خانوادۀ شی داشت. گائو گانگ، مسئول عالی رتبهای که او را جانشین بالقوۀ مائو میدانستند، در گفتوگوهای خصوصی در انتقاد از دیگر رهبران زیاده روی کرده بود. مائو به مخالفت با مریدش پرداخت و گائو نهایتاً خودکشی کرد. گائو به مسکو نزدیک شده بود و اگرچه در آن زمان کسی را بابت چنین چیزی پاکسازی نمیکردند، مائو از وجود چنین ارتباطاتی نگران بود و نتیجه گرفت که معادل خیانت هستند. خطر روابط نزدیک با قدرتی خارجی، حتی اگر متحد بودند، چیزی نبود که مطرح شدنش دربارۀ شی ژونگشونی که در سال 1935 همراه با گائو در شمال غرب خدمت کرده بود عجیب باشد. نزدیک بود شی هم با او سقوط کند.
اگرچه کارنامۀ شی ژونگشون بابت بدشانسی گائو لکهدار شد، او بعداً مسئول مدیریت دهها هزار نفر از کارشناسان شوروی شد که برای کمک به چین برای بازسازی پس از سالهای جنگ به آنجا فرستاده شده بودند. وظیفۀ سادهای نبود. همانطور که شی در سخنرانی سال 1956 خود گفت، این کارشناسان برای سازگاری با چین با دشواری مواجه بودند و بعضیشان «مردند، مسموم، مصدوم و بیمار شدند یا از آنها دزدی شد» -حتی با مشکل خودکشی هم مواجه شدند. هنگامی که در آن سال، مائو به این نتیجه رسید که ساختار سیاسی چین زیادی «شورویآنه» بود و زیادی بر قدرت در پکن تمرکز داشت، شی هم مسئول طراحی یک برنامۀ بازسازی دولت شد.
جدایی
در اوت و سپتامبر 1959، شی که آن وقت معاون نخست وزیر قدرتمندی بود، رئیس هیئت اعزامی به شوروی بود. زمانبندیاش مناسب نبود. در ماه ژوئن، شورویها وعدۀ حمایت از برنامۀ سلاحهای هستهای چین را نادیده گرفته بودند. قرار بود شی در تابستان آن سال از شوروی دیدن کند اما پنلوم حزب کمونیست چین در لوشان -جایی که وزیر دفاع، پنگ دِهوآی پاکسازی شد- آن برنامهها را به هم ریخت. پنگ نامهای به مائو نوشته بود و در آن جهش بزرگ به جلو را نقد کرد و مائو عمل پنگ را نه تنها حملهای شخصی دانست، بلکه به اشتباه مظنون شد که رهبر شوروی، نیکیتا خروشچف، او را به این کار وا داشته است. پنگ و شی در شمال غرب چین پیوندهایی کاری داشتند. دومین پاکسازی بزرگ حزب کمونیست چین، درست مانند پاکسازی اول، هم به خانوادۀ شی نزدیک بود و هم به نیتهای بد شوروی. و یک بار دیگر، خطر از بیخ گوش شی گذشت.
از سال 1956 به بعد، تنشهای چین و شوروی در پشت پرده کم کم بیشتر شدند اما طی سفر شی بهصورت علنی قطع شدند. در 25 اوت، همان روزی که سفارت شوروی در پکن شی را دعوت کرد، سربازان چینی در مرز چین و هند یک سرباز هندی را کشتند و یکی دیگر را مصدوم کردند. اگرچه چینیها نتیجه گرفتند که این وقایع تصادفی بودند، شورویها برافروخته شدند چون باور داشتند این خشونت هندیها را از بلوک کمونیستی دور خواهد کرد و تلاشهای خروشچف برای تنشزدایی با غرب طی سفر پیش رویش به واشنگتن را هم ناکام خواهد گذاشت.
شی که دو روز پس از ماجرای خشونتبار مرزی به مسکو رسید، تمام تلاشش را برای تأکید بر اتحادشان کرد. در دیداری خصوصی با معاون نخست وزیر شوروی، کوشید تصویر خوبی از جهش بزرگ به جلو مائو ارائه دهد که یک سال از آغازش میگذشت. او از نمایشگاه دستآوردهای اقتصاد ملی دیدار کرد که نمایشگاهی از پیروزیهای فنی شوروی بود و دسته گلی را در یادمان دو رهبر نخست شوروی، ولادیمیر لنین و جوزف استالین، گذاشت. شی پس از چند روز حضور در اوکراین و چکاسلواکی به مسکو برگشت، جایی که هیئتش از دفتر و آپارتمان قدیمی لنین و در کاخ بزرگ کرملین دیدار کرد. ظاهراً دربارۀ این لحظه با پسرش صحبت کرده بود: در سال 2010، هنگامی که شی جینپینگ در مقام معاون رئیسجمهور از مسکو دیدن کرد، از معاون رئیسجمهور روسیه، دیمیتری مدودف، خواست او را به همان اتاق ببرد. به گفتۀ یک کارشناس مطلع از امور روسیه، شی در آنجا ماند و به مدودف گفت آنجا مهد بلشویسم است. شی گفت پدرش گفته بود روسیه و چین همیشه باید با هم دوست باشند.
اما در سال 1959، شی ژونگشون در میانۀ بحرانی در این رابطه بود. در 9 سپتامبر، دیپلماتهای شوروی در چین به چینیها گفتند قرار است بیانیهای در تاس، آژانس خبری دولتی، منتشر شود که موضعی خنثی دربارۀ درگیری مرزی چین و هند میگرفت. چینیها خشمگین بودند و از شوروی خواستند این مطلب را تغییر دهد یا به تعویق بیندازد. شوروی نه تنها این درخواست را رد کرد ، بلکه همان شب بیانیه را منتشر کرد. روز بعد، شی به پکن برگشت -حتی با اینکه قرار بود تا 18 سپتامبر در آنجا باشد. هنگامی که در ماه بعد مائو و خروشچف با هم دیدار کردند، مائو دربارۀ این ماجرا گلایه کرد و گفت «بیانیۀ تاس همۀ امپریالیستها را خوشحال کرد.»
این مناقشه، نخستین شکاف رسمی در اتحاد بین دو کشور بود. در تابستان سال 1960، خروشچف تمام کارشناسان شوروی را از چین برگرداند و شی مسئول مدیریت خروج آنان شد. درسی که پسرش از این قسمت گرفت این بود که چینیها باید روی پای خودشان بمانند. به گفتۀ یک دیپلمات ارشد ایالات متحده، در دیداری در نوامبر 2022 در بالی، شی جینپینگ به رئیسجمهور ایالات متحده، جو بایدن، گفت محدودیتهای ایالات متحده بر فناوری شکست خواهد خورد و به توقف همکاری شوروی در زمینۀ فناوری اشاره کرد که نتوانست مانع ساخت سلاحهای هستهای چین شود.
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
سقوط سکه به کانالهای پایینتر/ آغاز حراج جدید سکه از ساعت 12
-
عارف: تکمیل آزادراه تهران-شمال، تحولی در کاهش زمان سفر و صرفهجویی سوخت
-
پیش بینی بورس فردا 6 آذر ماه 1403 / کانال 2.4 میلیون واحدی فردا فتح میشود؟
-
جنگ اوکراین در نقطه حیاتی؛ کدام طرف در نبرد کورسک پیروز میشود؟
-
معجزه اصلاحات بنسلمان: حضور زنان در بازارکار، کیک اقتصادی عربستان را ۱۲ درصد بزرگتر کرد
-
دوچرخه در ایران سیاسی شده است؟
-
اکونومیست: اقتصاد هند آماده سبقت از ژاپن
-
کف حقوق کارمندان در سال 1404 چقدر میشود؟
-
چگونه اردوغان شریک جاهطلبیهای بن سلمان شد؟