به گزارش اکوایران، کامالا هریس در نخستین سخنرانی اقتصادی‌اش در مقام نامزد ریاست‌جمهوری حزب دموکرات در انتخابات 2024، به‌درستی از دونالد ترامپ بابت طرفداری از تعرفه‌های شدید انتقاد کرد و گفت رقیب جمهوری‌خواهش «می‌خواهد کاری را انجام دهد که عملاً به‌معنی مالیات بر فروش سراسری بر محصولات روزمره و کالاهای مورد نیاز بنیادینی است که از دیگر کشورها وارد می‌کنیم.» اما در همان سخنرانی، هریس ایدۀ خامی را مطرح کرد که از لحاظ اقتصادی به همان اندازه مشکوک است؛ وعدۀ سرکوب «افزایش قیمت» از جانب صنعت خواروبار.

به نوشته، جیکوب سالوم، در وبگاه ریزن، این پیشنهاد چنان اشتباه است باعث شد رسانه‌های جریان اصلی مانند سی‌ان‌ان، اسوشییتد پرس، نیویورک تایمز و واشنگتن پست هم صراحتاً از آن انتقاد کنند و باعث انتقاداتی از جانب اقتصاددانان دموکرات هم شد. این وعده نشان می‌دهد هریس هم مانند ترامپ به دنبال روش‌هایی پوپولیستی است که به نام حمله به شروران اقتصادی فرضی، به مصرف کنندگان آسیب می‌زنند.

کاترین رمپل، ستون‌نویس پست، گفت «اگر رقیب‌تان ادعا می‌کند شما "کمونیست" هستید، شاید بهتر باشد اول کار سراغ دستور العملی اقتصادی نروید که بشود آن را (به‌درستی) کنترل قیمت‌های فدرال نامید.» جیسون فرمن، اقتصاددان هاروارد و از مشاوران شورای اقتصادی باراک اوباما، هم به همین اندازه صریح بود.

فرمن به تایمز گفت «سیاست عاقلانه‌ای نیست و فکر می‌کنم بهتر است امیدوار باشیم صرفاً در حد حرف باشد نه واقعیت. هیچ نکتۀ مثبتی در آن نیست و نکات منفی هم دارد.»

هر تلاشی برای سرکوب علامت‌های بازار از طریق تجویز قیمت‌ها پیامدهایی منفی در پی خواهد داشت. قیمت‌های بالا، کالاها را به مصرف کنندگانی اختصاص می‌دهد که بیشترین ارزش را از آنها استخراج می‌کنند و این مسئله تولید کنندگان را تشویق می‌کند عرضه را افزایش دهند و رقابت‌هایی به وجود خواهد آمد که باعث کاهش قیمت‌ها می‌شوند.

بدون آن علامت‌ها، احتکار و قحطی اتفاق می‌افتد. این یک نظریۀ من‌درآوردی نیست؛ بازتاب تجربیات تلخی است که از زمان‌های باستان در اثر مداخلاتی مانند پیشنهاد هریس اتفاق افتاده‌اند.

به یاد بیاورید که وقتی رئیس‌جمهور ریچارد نیکسون در دهۀ 1970، کنترل دستمزد و قیمت را وضع کرد چه اتفاقی افتاد. دنیل یرگین و جوزف استانیسلا در کتاب سال 1998 خود دربارۀ ظهور بازارهای آزاد با اشاره به این ماجرا گفتند «دامداران دیگر دام‌هایشان را به بازار نفرستادند و کشاورزان جوجه‌هایشان را غرق کردند و مصرف کنندگان قفسه‌های سوپرمارکت‌ها را خالی کردند.»

یا ماجرای اخیر تخم مرغ را به یاد بیاورید. فرمن اشاره کرد که به لطف آنفلونزای مرغی «سال گذشته قیمت تخم مرغ بالا رفت» چون «تعداد تخم مرغ‌ها نسبت به گذشته کاهش یافت» اما قیمت‌های بالا مشوق «تولید تخم مرغ بیشتر» شد. اگر مقررات‌گذاران فدرال کوشیده بودند قیمت تخم مرغ را سرکوب کنند، واکنش بازار نابود می‌شد.

البته هریس می‌گوید فقط افزایش قیمت‌های ناموجهی را هدف می‌گیرد که در واقع «افزایش قیمت غیرقانونی» از طرف «شرکت‌های فرصت‌طلب» باشند. اما همانطور که خودش تأکید می‌کند، در حال حاضر چنین چیزی تحت قانون فدرال وجود ندارد و هر گونه تلاشی برای تعریف چنین چیزی، شدیداً تحت تأثیر نظرات شخصی و فقدان دانش مرتبط خواهد بود. 

این واقعیت که هریس مقصر تورم قیمت‌های چند سال اخیر خواروبار را طمع شرکت‌ها می‌داند نشان می‌دهد نمی شود به قضاوتش دربارۀ این مسائل اعتماد کرد. عموم اقتصاددانان عوامل دیگر -شامل جنگ در اوکراین و اختلال‌های ناشی از پاندمی در عرضه، تغییر تقاضای مصرف کننده و هزینه‌های محرک- را مهم‌تر می‌دانند.

در هر صورت، سودهای بالا علامت مهم دیگری هستند که باعث افزایش سرمایه‌گذاری و رقابت می‌شوند. سیاست قیمت‌گذاری پیشنهادی هریس، با ممنوع کردن «سودهای سرسام‌آور» باعث تضعیف انگیزه‌هایی می‌شود که این سودها به وجود می‌آورند.

بر اساس تازه‌ترین آمار منتشر شده، در ژوئیه، نرخ تورم سالانه به زیر سه درصد رسید. در حالی که تورم پایین می‌آید، شاید عجیب به نظر برسد که هریس به دنبال احیای ایده‌ای باشد که از هزاران سال پیش معلوم شده است که نتایج فاجعه‌باری خواهد داشت. اما همانطور که تایمز اشاره می‌کند، پیغامش «با نظرات رأی دهندگان چرخشی جور درمی‌آید.»

تعرفه‌های گسترده‌ای که ترامپ از آنها دفاع می‌کند و هریس آنها را به‌عنوان «مالیات بر فروش سراسری» محکوم می‌کند که «آمریکایی‌ها را از پای درمی‌آورند» هم در حالت انتزاعی رأی‌آورند. اما فقط تا زمانی محبوب هستند که رأی دهندگان به پیامدهایشان فکر نکنند. 

مثلاً، در نظرسنجی اخیر انستیتو کیتو 62 درصد از شرکت کنندگان موافق تعرفه بر «شلوارهای جین وارداتی» بودند اما وقتی از آنان خواستند به افزایش قیمت‌های ناشی از این سیاست فکر کنند، آن عدد کاهش یافت. هریس هم روی رأی دهندگانی حساب می‌کشد که حرفش را دوست دارند اما به این فکر نمی‌کنند که در عمل چه معنایی خواهد داشت.