کییفِ از پیش بازنده ریسک میکند
راهبرد جنگی جدید اوکراین: درهم شکستن تابوی بزرگ عصر اتمی!
اکوایران: بخشی از اهمیت عملیات اخیر در قلمرو روسیه در این است که اوکراین موفق شده است یکی از بزرگترین تابوهای عصر اتمی را زیر پا بگذارد.
به گزارش اکوایران، جنگ ولادیمیر پوتین در اوکراین بزرگترین درگیری اروپا از سال 1945 به بعد بوده است. در حال حاضر، این درگیری وارد قلمروی جدیدی میشود و با تشدید حملات هوایی طرفین تنشها افزایش مییابد و شکافهای حاضر در ائتلاف غربیِ حامی اوکراین را عمیقتر میکند. ماجرا از این هم پیچیدهتر میشود. در حالی که حملۀ اوکراین در شمال گسترش مییابد و روسیه تسلطش بر پوکرووسک را بیشتر میکند، دنبال کردن این درگیری تراژیک و غیرضروری برای ناظران عادی دشوار است.
به نوشته والتر راسل مید در والاستریت ژورنال، تازهترین تحول این ماجرا، حملۀ موفق اوکراین به منطق مرزی روسیه، کورسک، است. از لحاظ جغرافیایی، مقدار قلمرو روسی که اوکراین در حملهاش فتح کرده است بزرگ نیست. حدود 800 کیلومتر مربع، تقریباً به اندازۀ لس آنجلس. این فقط 1 درصد از بیش از 65 هزار کیلومتر مربع از قلمرو اوکراینی در اشغال روسیه و 0076/0 درصد یا کمتر از یک دههزارم ده هزار کیلومتر از فدراسیون روسیه است.
در منطقۀ روسی تحت اشغال اوکراین، هیچ شهر یا جادۀ ترانزیتی مهمی وجود ندارد. هیچ معدن یا کارخانه یا نیروگاه مهمی نیست. از لحاظ نظامی، این منطقه بیاهمیت است. از دست دادن آن، جلوی جنگافروزی پوتین را نمیگیرد، منابع یا موضع استراتژیکی را هم در اختیار اوکراین قرار نمیدهد که به این کشور کمک کند جنگ را ببرد.
حتی با این حال، باز هم مهم است.
بخشی از اهمیتش در این است که اوکراین موفق شده است یکی از بزرگترین تابوهای عصر اتمی را زیر پا بگذارد. این نخستین باری است که کشوری غیرهستهای به قلمروی قدرتی هستهای حمله کرده و بخشی از آن را به اشغال خود درآورده است. مدتهاست که نظریهپردازان بازدارندگی باور دارند که یکی از مزایای داشتن سلاحهای هستهای این است که کسی جرأت حمله به کشوری دارای سلاحهای هستهای را ندارد. استفاده نکردن روسیه از سلاحهای هستهای علیه نیروهای متجاوز، پژوهشگران و سیاستگذاران را به فکر فرو برده است.
قوانین جدید کدامند و خط قرمزهای پوتین کجایند؟ اگر اوکراین مناطق اشغالیاش را دو برابر کند چه اتفاقی میافتد؟ اگر ارتشهای اوکراین، مانند نیروهای واگنر یوگنی پریگوژین، از خطوط روسی بگذرند و به طرف مسکو بروند چطور؟ آیا تیم بایدن و دیگر متحدان غربی اوکراین تلاشی خواهند کرد تا جلوی اوکراین را بگیرند تا مسیری را دنبال نکند که ممکن است به جنگ هستهای شود؟ یا ایالات متحده با باور به اینکه آقای پوتین علیه اوکراین از سلاح هستهای استفاده نخواهد کرد، حمایتش از سرزمین اوکراین و حملات هوایی به قلمرو روسیه را تشدید خواهد کرد؟
پیروزی اوکراین در کورسک از جنبۀ دیگری هم مهم است چون نشان دهندۀ راهبرد جنگی جدید اوکراین است. حمله به کورسک -که آمادگیسازیهایش از متحدان اوکراین در واشنگتن و همینطور از مسکو پنهان نگه داشته شده بود- حرکتی پرخطر بود. در اوکراین، هم رئیسجمهور ولودیمیر زلنسکی و هم فرماندۀ ارشدش، ژنرال اولکسندر سیرسکی، بابت منحرف کردن نیروها از جبهۀ شدیداً تحت فشار شرقی برای حمله در شمال مورد انتقاد قرار گرفتهاند. این نقد تازه زمانی تشدید خواهد شد که همانطور که ظاهراً انتظار میرود، شهر پوکرووسک به دست نیروهای روسی بیفتد.
آقای زلسنکی و ژنرال سیرسکی به این دلیل این راهبرد جدید را اتخاذ کردهاند که باور دارند اوکراین طرف از پیش بازندۀ جنگی وجودی است. در حالی که همکاران غربی اوکراین روی کاغذ میتوانند کاری کنند که اوکراین دست بالاتر را به دست بیاورد، به نظر میرسد که کییف حالا باور دارد که آنها چنین کاری نخواهند کرد. تیم بایدن هم از تهدیدهای روسیه میترسد، اتحادیۀ اروپا طبق معمول متفرق و ناکارآمد است و به صورت کلی، غرب به این توهم باور دارد که آقای پوتین مایل به مذاکره دربارۀ صلحی است که اوکراین را آزاد میگذارد به ناتو و اتحادیۀ اروپا بپیوندد.
از پیش بازندهها باید ریسک کنند و در حالی که اوکراین نیازمند حمایت غرب است، آقای زلنسکی و ژنرال سیرسکی باور دارند که اگر کییف به فکر بقای خودش است، باید توصیۀ راهبردی محتاطانۀ غرب را کنار بگذارد. احتمالاً حق با آنها باشد. جنگیدن در یک جنگ موضعی بیپایان و شکست خورده در شرق و دو دلی حامیان غربی مردد اوکراین، تضمین کنندۀ شکست این کشور است.
کییف امیدوار است که این حمله روحیۀ اوکراینیها را بالا ببرد، ترس از روسیه را در غرب کاهش دهد، آقای پوتین را مجبور به جابجایی نیروهایش کند و در بهترین حالت، باعث کاهش حمایت از جنگ در روسیه شود.
اینکه موفقیت تاکتیکی کییف در کورسک را میتوان به موفقیتی راهبردی تبدیل کرد که مسیر جنگ را تغییر میدهد، به توانایی اوکراین برای انجام حملات بیشتر به آن سوی مرز بستگی دارد. تا به حال، روسیه در اکثر مرز بلند بین دو کشور نیروهای دفاعی اندکی قرار داده است، امری که به آقای پوتین اجازه میدهد نیروهایش را در حملهای که میخواهد متمرکز کند. اگر کییف بتواند آقای پوتین را مجبور کند نیروهایش را نه تنها راهی کورسک، بلکه راهی تمام منطقۀ مرزی کند، برتری قدرت انسانی روسیه و تواناییاش برای حفظ عملیاتهای نظامی به میزان قابل توجهی کاهش خواهد یافت.
منطق نظامی میگوید که کییف نیروهای ذخیره را آماده میکند تا وقتی موقعیت تازهای پیدا شد، حملات جدیدی را آغاز کند.
دولت ناکارآمد بایدن تأثیر چندانی بر رویدادها ندارد. اوکراین توصیهاش را رد میکند و روسیه تحقیرش میکند. رئیسجمهور بعدی آمریکا باید سیاست تازهای برای جنگی به وجود بیاورد که روز به روز خطرناکتر میشود؛ جنگی که رئیسجمهور بایدن در ابتدا نتوانست مانعش شود و سپس نتوانست آن را شکل دهد.
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
فوری؛ شورای حکام آژانس قطعنامه ضدایرانی را تصویب کرد
-
فوری؛ ممکن است امشب قطعنامه صادر نشود
-
از قطع روابط تا دیدار ژنرالها؛ واکاوی تلاشهای ریاض برای نزدیکی به تهران
-
قیمت جدید محصولات ایران خودرو رسما اعلام شد / توضیحات وزیر صمت درباره افزایش قیمت خودروها
-
واکنش فوری تهران به قطعنامه شورای حکام آژانس
-
معمای ترامپ در مواجهه با تهران/ چه چیزهایی میتواند مانع از مذاکره شود؟
-
توصیه مولوی عبدالحمید به گفتوگو با آمریکا و اروپا/ گام اهل سنت برای وفاق
-
پشت پرده معامله قرن بن سلمان با پوتین
-
چرا غرب از گروسی ناامید شد؟/ واکنش تهران به صدور قطعنامه احتمالی چه خواهد بود؟