به گزارش اکوایران، به سنت ادوار پیشین، گروه بین‌المللی بحران با آغاز سال نوی میلادی پیش‌بینی خود را از ۱۰ درگیری بین‌المللی که جهان در سال ۲۰۲۵ شاهد آن خواهد بود را ارائه کرده است.

اکوایران این گزارش مفصل را در پنج بخش ترجمه کرده که بخش اول آن پیش از این منتشر شده و در ادامه بخش دوم آن را می‌خوانید.

۱. سوریه

حکومت بشار اسد سقوط کرده است و سوریه می‌تواند پس از یکی از خونین‌ترین جنگ‌های اخیر جهان دوباره روی پای خود بایستد. اما هنوز خطرات بسیاری در کمین است.

برای چندین سال، وضعیت در سوریه در یک بن‌بست قرار داشت. در سال ۲۰۲۰، ترکیه نیروهای خود را وارد سوریه کرد و با روسیه که از نفوذ خود بر اسد استفاده کرد، توافقی انجام داد تا حمله به شمال غرب سوریه را متوقف کند؛ حمله‌ای که آنکارا می‌ترسید میلیون‌ها پناهجوی دیگر را روانه ترکیه کند. این آتش‌بس، استان ادلب را در کنترل گروه هیئت تحریر الشام که از جنبش جهانی جهادی جدا شده بود، باقی گذاشت. نیروهای دموکراتیک سوریه به رهبری کردها نیز شمال شرق را در اختیار داشتند. جهان عمدتاً تصور می‌کرد که جنگ به پایان رسیده و اسد پیروز شده است.

اما در ۲۷ نوامبر، هیئت تحریر الشام دست به حمله زد و، ظاهراً در کمال ناباوری خودشان، با کمترین مقاومت، شهر حلب، دومین شهر بزرگ سوریه را تصرف کردند. از آنجا، آنها به سمت جنوب حرکت کردند و در ۸ دسامبر وارد دمشق شدند. حکومتی که توسط پدر اسد تأسیس شده بود و به مدت ۵۴ سال بر سوریه حکمرانی کرده بود، در کمتر از دو هفته سقوط کرد.

سوریه

شکست ارتش سوریه تا حدی به دلیل نیروی منظم و آموزش‌دیده‌ای بود که هیئت تحریر الشام تشکیل داده بود و تا حدی نیز به دلیل فساد و ضعف رژیم. اسد، با اتکا به حمایت حزب‌الله، جمهوری اسلامی ایران و روسیه، از نیروهای خود غافل شده بود و به سربازان وظیفه، نیروهای ذخیره کم‌درآمد و شبه‌نظامیان غارتگر متکی بود.

با مشاهده این ضعف، حامیان خارجی اسد نیز در برابر پیشروی نیروهای مسلح مخالف دولت سکوت کردند. بیشتر نیروهای حزب‌الله که از اسد دفاع می‌کردند، به لبنان بازگشته بودند تا علیه اسرائیل بجنگند و در آنجا متحمل تلفات سنگینی شدند. روسیه، که نیروی هوایی آن نزدیک به یک دهه پیش ورق جنگ را به نفع اسد برگردانده بود، در جنگ اوکراین گرفتار شده بود. با فروپاشی دفاع دولت اسد، مسکو و تهران ظاهراً ضمانت‌های هیئت تحریر الشام را پذیرفتند که جمهوری اسلامی ایران بتواند دارایی‌های خود را خارج کند و روسیه نیز به بندر مدیترانه‌ای طرطوس یا پایگاه هوایی خود در لاذقیه عقب‌نشینی کند (هنوز مشخص نیست که آیا روسیه این بندر و پایگاه را که به‌عنوان مرکز عملیات در آفریقا استفاده می‌شود، حفظ خواهد کرد یا نه).

اما هیئت تحریر الشام به رهبری احمد الشرع (که با ورود به دمشق، نام جنگی خود، ابومحمد الجولانی را کنار گذاشت)، با چالش‌های بزرگی روبرو است.

ابومحمد الجولانی

خطر فوری، هرج‌ومرج، به‌ویژه در مناطق روستایی مرکزی و غربی سوریه است. هیئت تحریر الشام تا حد زیادی شهرهای بزرگ را امن کرده، برخی از افرادی را که متهم به تحریک نفرت فرقه‌ای بوده‌اند، مجازات کرده و اعلام کرده است که قصد دارد شاخه نظامی و سایر شبه‌نظامیان را منحل کرده و یک ارتش مرکزی تشکیل دهد. الشرع، که هنگام حکمرانی بر ادلب به سختی انتقاد را تحمل می‌کرد، به‌تدریج از حقوق مسیحیان و دروزی‌ها محافظت کرد و قول داد که از اقلیت‌ها در سراسر کشور محافظت کند.

اما نیروهای هیئت تحریر الشام که عموماً منظم تلقی می‌شوند، تنها حدود ۳۰,۰۰۰ نفر هستند و تحت فشار بیش‌ازحد هستند. سایر شورشیان سابق، از جمله برخی در ارتش ملی سوریه تحت حمایت ترکیه، بسیار بی‌نظم‌تر هستند. در حما، حمص و لاذقیه، افراد مسلح اقدام به غارت، کشتار تصادفی اعضای گروه‌های اقلیت متهم به حمایت از رژیم اسد و اعدام‌های سریع برخی از همکاران او کرده‌اند.

یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های حکومت جدید سوریه، مدیریت تنوع جمعیتی و فرهنگی کشور است. بسیاری از سوری‌ها به دلیل ریشه‌های جهادی هیئت تحریر الشام، از فرمان‌های اسلامی آن‌ها هراس دارند. علوی‌ها، که اغلب (به‌طور ناعادلانه) به‌عنوان پایگاه رژیم اسد شناخته می‌شوند، دلیل ویژه‌ای برای ترس از نظم فرقه‌ای دارند. اما اضطراب تنها به آن‌ها محدود نمی‌شود؛ اقلیت‌های دیگر، بسیاری از سنی‌های سکولار، جناح‌های سیاسی که از نقش آینده خود مطمئن نیستند، و همچنین بسیاری از زنان نیز نگران هستند.

دمشق سوریه

انتظار می‌رود سوری‌هایی که از بافت متفاوت دینی، قومی و فرهنگی کشور آمده‌اند، نقشی در دولت جدید داشته باشند. با این حال، تحریر الشام هنوز چشم‌اندازی برای تحقق این خواسته‌ها ارائه نداده است. بی‌توجهی به جوامع نگران، که ممکن است در حاکمان جدید سوریه تهدید وجودی ببینند که اسد برای مدت‌ها از آن سخن می‌گفت، می‌تواند خطرناک باشد؛ به‌ویژه با توجه به وجود تسلیحات گسترده و هزاران سرباز سابق رژیم که در مناطق تحت سلطه اقلیت‌ها متمرکز هستند.

خطرات خارجی

با سقوط اسد، حملات هوایی اسرائیل پایگاه‌های نیروی هوایی سوریه، تأسیسات دریایی و انبارهای تسلیحات را نابود کرد. اسرائیل، که در سال ۱۹۸۱ بخشی از بلندی‌های جولان را ضمیمه کرده بود، نیروهایی را به منطقه غیرنظامی مجاور و موقعیت‌های مشرف بر مرز سوریه فرستاد؛ گام‌هایی که بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، آن‌ها را موقتی و دفاعی خواند. احمد الشرع ضمن انتقاد از این حملات، تعهد داده است که به توافقات موجود با اسرائیل پایبند باشد.

در شمال شرق، ارتش ملی سوریه تحت حمایت ترکیه، نیروهای دموکراتیک سوریه را از چندین شهر بیرون رانده و هزاران نفر را آواره کرده است. آن‌ها اکنون کوبانی، شهری با اکثریت کرد در مرز ترکیه، را تهدید می‌کنند. آنکارا نیروهای دموکراتیک را شاخه‌ای از حزب کارگران کردستان (PKK) می‌داند که دهه‌هاست با آن در ترکیه و شمال عراق درگیر است. درگیری‌های بیشتر می‌تواند هزاران نفر دیگر را آواره کند و روند انتقال قدرت سوریه را مختل سازد. نیروهای دموکراتیک هزاران جنگجوی سابق داعش را نگهداری می‌کند، و فرار آن‌ها می‌تواند بقایای این گروه را که در حال تجدید قوا در صحرا هستند، تقویت کند. ایالات متحده، که حضور کوچکی در شرق سوریه دارد، حملات علیه داعش و گشت‌زنی در اطراف کوبانی را افزایش داده است. خروج ناگهانی نیروهای آمریکا از سوریه، اگر رئیس‌جمهور دونالد ترامپ چنین دستوری بدهد، می‌تواند وضعیت را بی‌ثبات‌تر کند.

ترکیه، که بیش از هر کشور همسایه دیگری از سقوط اسد بهره‌مند می‌شود، باید اجازه دهد مقامات جدید سوریه با نیروهای دموکراتیک بر سر بازگشت شمال شرق به دولت مرکزی، مذاکره کنند.

ترکیه سوریه

در نهایت، تحریم‌های غرب و سازمان ملل که مانع امدادرسانی و سرمایه‌گذاری در سوریه پس از سال‌ها جنگ شده است، باید کاهش یابد. پایتخت‌های غربی باید به سرعت مجوزهای عمومی صادر کنند تا امکان جریان کمک‌ها و فعالیت‌های اقتصادی فراهم شود، و همزمان با پایتخت‌های منطقه‌ای برای روشن کردن انتظارات از دمشق در راستای رفع تحریم‌ها همکاری کنند.

۲. سودان

جنگ سودان به دلیل تعداد بی‌سابقه آوارگان و گرسنگان، ویرانگرترین جنگ جهان است. حدود ۱۲ میلیون سودانی یعنی بیش از یک‌سوم جمعیت پیش از جنگ، خانه‌های خود را ترک کرده‌اند. بیش از نیمی از آن‌ها با کمبود شدید غذا مواجه‌اند و بخش‌هایی از منطقه دارفور دچار قحطی شده‌اند. مقامات سازمان ملل نرخ خشونت جنسی علیه زنان و دختران را «تکان‌دهنده» توصیف کرده‌اند. کشور به‌طور فزاینده‌ای به سمت تجزیه خشونت‌آمیز پیش می‌رود.

درگیری‌ها بخش‌های گسترده‌تری از کشور را فرا گرفته است. این جنگ میان نیروهای پشتیبانی سریع، شبه‌نظامیانی به رهبری محمد حمدان داگلو (معروف به حمیدتی) و ارتش سودان، به رهبری عبدالفتاح البرهان، و مجموعه‌ای از شبه‌نظامیان و گروه‌های مسلح دارفوری هم‌پیمان ارتش در جریان است. پس از سرنگونی عمر البشیر، دیکتاتور قدیمی سودان، در سال ۲۰۱۹، حمیدتی و برهان ابتدا قدرت را با سیاستمداران غیرنظامی تقسیم کردند، اما سپس آن‌ها را کنار زدند و به جنگ با یکدیگر پرداختند.

سودان

ارتش سودان و جنگ داخلی

ارتش سودان، که فاقد نیروی پیاده‌نظام کافی است، به نیروی هوایی، از جمله پهپادهای تأمین‌شده توسط کشورهای خارجی، و بمباران بی‌هدف مناطق تحت کنترل نیروهای پشتیبانی سریع متکی است. این ارتش همچنین از شبه‌نظامیان، به‌ویژه آن‌هایی که توسط اسلام‌گرایان نزدیک به عمر البشیر بسیج شده‌اند، استفاده می‌کند. شورشیان سابق دارفور نیز به عقب راندن حملات نیروهای پشتیبانی سریع به پایتخت شمال دارفور، الفاشر، کمک کرده‌اند.

نیروهای نیروهای پشتیبانی سریع برای نگه‌داشتن سرزمین‌های خارج از پایگاه‌های غربی خود با مشکل مواجه‌اند، اما در حملات سریع که با سبک جنگی آن‌ها همخوانی دارد، همچنان قدرتمند هستند. پیشروی این نیروها اغلب با ویرانی همراه است. درگیری میان طرفین بارها به نفع یکی یا دیگری تغییر کرده، اما هیچ‌کدام به پیروزی قطعی نزدیک نیستند.

سودان

تأثیر جنگ بر همسایگان سودان

جنگ سودان خطر بی‌ثباتی در کشورهای همسایه را نیز به همراه دارد. درآمدهای نفتی سودان جنوبی که بودجه آن کشور و صلح شکننده‌اش را تأمین می‌کند، از زمان بسته شدن خط لوله اصلی عبوری از سودان کاهش یافته است. در شرق چاد، نزدیک به یک میلیون پناهجو حضور دارند. تصمیم محمد دبی، رئیس‌جمهور چاد، برای اجازه عبور تسلیحات اماراتی به نیروهای حمیدتی (به نظر در ازای سرمایه‌گذاری امارات در چاد) خشم قبیله قدرتمند زغاوه، که دبی به آن تعلق دارد، را برانگیخته است.

دخالت کشورهای خارجی، شاخ آفریقا را به میدان رقابت قدرت‌ها تبدیل کرده است. حمایت امارات از نیروهای پشتیبانی سریع، که ابوظبی (با وجود مستندات سازمان ملل) آن را انکار می‌کند، بیانگر تلاش این کشور برای نفوذ و کسب سود در حوزه دریای سرخ است.

اتیوپی، که روابط نزدیکی با امارات دارد، سعی کرده بی‌طرف بماند، زیرا می‌ترسد ارتش سودان به مخالفان مسلح اتیوپی کمک کند، اما ممکن است در نهایت به درگیری کشیده شود.

ارتش سودان از حمایت مصر برخوردار است، چراکه قاهره ارتش را، باوجود پیوندهای آن با اسلام‌گرایان، گزینه بهتری نسبت به شبه‌نظامیان نیروهای پشتیبانی سریع می‌داند. اریتره، که به امارات مشکوک است و خواهان ایجاد حائل در مرز غربی خود است، گروه‌های هم‌پیمان ارتش سودان را آموزش می‌دهد.

عربستان سعودی، که با هر دو طرف روابط دارد، میزبان مذاکراتی در جده بود که تاکنون موفقیت‌آمیز نبوده است. ایالات متحده، پس از بیش از یک سال جنگ، بالاخره نماینده‌ای ویژه برای سودان تعیین کرد که اقدامی مثبت است. حمیدتی برای مذاکره تمایل نشان داده اما خواستار تشکیل یک ارتش جدید است که وفاداران به او نقش مهمی در آن داشته باشند؛ خواسته‌ای که رهبران نظامی، اسلام‌گرایان و شورشیان سابق دارفور به شدت با آن مخالف‌اند.

نگرانی‌ها درباره تجزیه سودان نیز افزایش یافته است. برخی از نزدیکان رژیم بشیر استدلال می‌کنند که خشونت‌های نیروهای پشتیبانی سریع امکان همزیستی را منتفی کرده و خواستار تقسیم کشور هستند. آن‌ها پیشنهاد می‌دهند که ارتش کنترل شمال و شرق، از جمله خارطوم، را به دست گیرد و نیروهای پشتیبانی سریع غرب و مناطقی پراکنده را حفظ کند.

سودان

راه‌حل بحران

پایان دادن به این جنگ باید اولویتی بالاتر پیدا کند. ابوظبی و قاهره، با توجه به نفوذشان بر طرفین، باید مذاکراتی را که در ژانویه ۲۰۲۴ در بحرین آغاز کردند، احیا کنند. آن‌ها باید چشم‌اندازی برای تقسیم قدرت، حتی به‌صورت موقت، ارائه دهند. بسیاری از سودانی‌ها با نقش‌آفرینی برهان و حمیدتی، که کشور را به پرتگاه کشانده‌اند، در آینده سودان مخالف‌اند، اما بدون توافقی که برای این دو قابل قبول باشد، جنگ ویرانگر ادامه خواهد یافت.

در مورد ایالات متحده، رئیس‌جمهور منتخب دونالد ترامپ علاقه چندانی به سودان نشان نمی‌دهد و ممکن است مسئله را به قدرت‌های خلیج فارس واگذار کند. این یک اشتباه خواهد بود. واشنگتن بهترین موقعیت را برای فشار بر بازیگران کلیدی، به‌ویژه مصر و امارات، دارد تا آن‌ها را به توافق وادارد. تجزیه خشونت‌آمیز سودان می‌تواند شاخ آفریقا، دریای سرخ و مناطق دورتر را برای دهه‌ها بی‌ثبات کند.