جهان در معرض درگیری قدرتهای بزرگ (بخش اول)
10 منازعهی جهانی که در سال 2022 انتظارش را داریم
خطرناکترین نقاط عطف امروز -از اوکراین و تایوان گرفته تا رویارویی با ایران- به نوعی با تلاش جهان برای سازگاری با یک موازنه جدید قدرت در نظام بینالمللی مربوط میشود.
به گزارش اکوایران، سال 2021 میلادی در شرایطی به پایان رسید که به نظر میرسد نظم جهانی در حال پوستاندازی است. به همین ترتیب منازعات آتی در جهان تحت تاثیر این موازنه قوای جدید در عرصه بین المللی خواهد بود.
گروه بینالمللی به عنوان یک سازمان غیردولتی فراملی که در زمینه مناقشات خشونت بار تحقیق میدانی کرده و برای پیشبرد سیاستهایی به منظور پیشگیری، کاهش یا حل مناقشات فعالیت میکند، در پایان هر سال میلادی با انتشار گزارشی پیشبینی خود را از منازعات بینالمللی سال آینده میلادی منتشر میکند. کامفورت ایرو، رئیس و مدیر عامل گروه بینالمللی بحران و ریچارد اتوود معاون اجرایی این اندیشکده به سنت هر ساله، با انتشار مقالهای با عنوان «10 منازعهی جهانی که در سال 2022 انتظارش را داریم» در نشریه فارن پالیسی چشم انداز ده درگیری اصلی در سال جدید میلادی را بررسی کرده اند.
آنها در این مقاله مفصل استدلال کردهاند که سال جدید میلادی آبستن دستکم ده منازعه بینالمللی بزرگ خواهد بود. به عقیده آنها این منازعات عبارتند از : مناقشه اوکراین، بحران در اتیوپی، منازعات در افغانستان، تنشها میان چین و ایالات متحده، مناقشات ایران با آمریکا و اسرائیل، جنگ در یمن، درگیری فلسطین و اسرائیل، مسئله هائیتی، ادامه حکومت کودتا در میانمار و گروههای مدعی اسلامگرایی در آفریقا.
اکوایران، این مقاله را در سه بخش ترجمه و منتشر میکند. این مطلب بخش اول سه گانه پیش بینی شده است.
ادامه جنگ ها زیر سایه کاهش نفوذ ایالات متحده
مرگ و میر در نبرد ممکن است کاهش یابد، اما جنگهای منطقهای همچنان ادامه مییابد، زیرا در بحبوحه کاهش نفوذ ایالات متحده، رویاروییهای قدرتهای بزرگ، از اوکراین تا تایوان، ادامه دارد.
پس از یک سال که شاهد حمله به ساختمان کنگره ایالات متحده، درگیری های وحشتناک و خونین در اتیوپی، پیروزی طالبان در افغانستان، رویارویی قدرتهای بزرگ بر سر اوکراین و تایوان در بحبوحه جاه طلبی ایالات متحده در صحنه جهانی، کووید-19 و وضعیت اضطراری آب و هوایی بودیم، به راحتی می توان دنیایی را تصور کرد که از دورادور در حال نزدیک شدن است. با این حال شاید بتوان گفت که شرایط بهتر از آن چیزی که به نظر میرسد خواهد بود.
از این گذشته، بر اساس برخی معیارها، جنگها در حال کاهش است. تعداد افراد کشته شده در جنگ در سراسر جهان از سال 2014 عمدتاً کاهش یافته است -البته اگر فقط کسانی را که مستقیماً در جنگ کشته شدهاند به حساب بیاوریم. بر اساس دادههای موسسه اوپسالا، آمار کشتگان تا پایان سال 2020 نشان میدهد که تلفات در نبردها نسبت به هفت سال قبل کاهش یافته است، که البته تا حدی به دلیل کاهش درگیریهای وحشتناک در سوریه است.
تعداد جنگ های بزرگ نیز از اوج اخیر خود کاهش یافته است. علیرغم تهدید ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، علیه اوکراین، در شرایط فعلی کشورها به ندرت با یکدیگر وارد جنگ میشوند. درگیریهای محلی بیش از پیش خشونتآمیزشده، اما شدت آنها کمتر است. در بیشتر موارد، جنگهای قرن بیست و یکم نسبت به اسلاف خود در قرن بیستم تلفات کمتری داشته است.
یک ایالات متحده محتاطتر نیز ممکن است در این زمینه موثر باشد. درگیریهای خونین دهه 1990 در بوسنی، رواندا و سومالی؛ جنگ افغانستان و عراق پس از 11 سپتامبر؛ مبارزات سریلانکا علیه تامیلها؛ و فروپاشی لیبی و سودان جنوبی همگی در زمان -و در برخی موارد به لطف- یک غربِ مسلط به رهبری ایالات متحده اتفاق افتاد. اینکه روسای جمهور اخیر ایالات متحده از سرنگونی دشمنان با زور خودداری کردهاند، رویداد خوبی است. بعلاوه، نباید قدرت واشنگتن را حتی در دوران شکوفایی آن پس از جنگ سرد بزرگنمایی کرد.
مرگ و میر کمتر آری، کاهش رنج و آلام خیر
با این حال، این تنها یک رویه واقعیت است. به هر حال، مرگ در میدان نبرد، تنها بخشی از ماجرا را بیان می کند. در اثر درگیریها در یمن، گرسنگی و یا بیماری قابل پیشگیری بیشتر از خشونت های مستقیم جان مردم -عمدتاً زنان و کودکان- را میگیرد. میلیونها اتیوپیایی به واسطه جنگ داخلی در این کشور از ناامنی غذایی حاد رنج میبرند. درگیری ها با نیروهای مدعی اسلام گرایی در سایر نقاط آفریقا عموما منجر به مرگ هزاران نفر نمی شود، اما میلیون ها نفر را از خانه های خود بیرون می کند و باعث ویرانی زندگی انسانها می شود.
از زمانی که طالبان قدرت را در ماه آگوست به دست گرفتند، سطح خشونت در افغانستان به شدت کاهش یافته است، اما گرسنگی، که عمدتاً ناشی از سیاستهای غرب است، میتواند باعث کشته شدن افغانهای بیشتری - از جمله میلیونها کودک - در مقایسه با دهههای گذشته شود. در سرتاسر جهان، تعداد آوارگان، که بیشتر آنها به دلیل جنگ بوده اند، به رکورد بالایی رسیده است. به عبارت دیگر ممکن است مرگ و میر در نبرد کاهش یابد، اما رنج ناشی از درگیری اینطور نیست.
درگیری خطرناک قدرت های بزرگ
علاوه بر این، کشورها حتی زمانی که مستقیماً در حال جنگ نیستند، به شدت در حال رقابتند. آنها با حملات سایبری، کمپینهای اطلاعات گمراه کننده، مداخله در انتخابات، تحریم اقتصادی، و با سوءاستفاده ابزاری از مهاجران مبارزه می کنند. قدرت های بزرگ و منطقه ای برای نفوذ، اغلب از طریق متحدان محلی، در مناطق جنگی به رقابت با یکدیگر می پردازند. جنگ نیابتی تاکنون باعث درگیری مستقیم میان کشورهای مداخله گر نشده است و در واقع، برخی کشورها به شکل ماهرانه ای از خطرات ناشی از آن فرار می کنند: روسیه و ترکیه با وجود حمایت از طرف های رقیب در درگیری های سوریه و لیبی، روابط صمیمانه خود را حفظ می کنند. با این حال، دخالت خارجی در درگیریها این خطر را ایجاد میکند که درگیریهای محلی باعث برافروختن آتشهای بزرگتری شوند.
منازعاتی که قدرتهای بزرگ را درگیر میکند بهطور فزایندهای خطرناک به نظر میرسد. پوتین ممکن است روی حمله دیگری به اوکراین قمار کند. درگیری چین-ایالات متحده بر سر تایوان در سال 2022 بعید است، اما ارتش چین و ایالات متحده -با تمام خطرات درهم تنیدگی که در پی دارد- به طور فزاینده ای در اطراف این جزیره و دریای چین جنوبی با یکدیگر دچار چالش می شوند. اگر توافق هستهای ایران از بین برود -که اکنون بسیار محتمل به نظر میرسد- این احتمال وجود دارد ایالات متحده یا اسرائیل تلاش کنند تا تأسیسات هستهای ایران را از بین ببرند و احتمالاً تهران را وادار میکند که به سمت گسترش برنامه های خود گام بردارد و در عین حال در سرتاسر منطقه آتش به پا می شود . به عبارت دیگر، یک اشتباه یا اشتباه محاسباتی می تواند آتش جنگ بیندولت ها را برافروزد.
همچنین با توجه به اینکه قدرت ایالات متحده و اتحادهایی که تشکیل داده چندین دهه است که امور جهانی را شکل داده، کاهش نفوذ آمریکا هم دارای تبعات قابل توجهی خواهد بود. البته در این مورد نباید اغراق کرد: نیروهای ایالات متحده هنوز در سراسر جهان مستقر هستند، ناتو سرپاست، و دیپلماسی اخیر واشنگتن در آسیا نشان می دهد که هنوز می تواند ائتلاف ها را رهبری کند. اما با نوسانات زیاد مشاهده شده، رقبای واشنگتن مسائل را زیر نظر دارند تا ببینند تا کجا می توانند پیش بروند.
یک موازنه قوای جدید
خطرناک ترین نقاط عطف امروز -از اوکراین و تایوان گرفته تا رویارویی با ایران- به نوعی به تلاش جهان برای یک موازنه جدید مربوط میشود. اختلال در عملکرد ایالات متحده الزاما به این مسئله یاری نمی کند. انتقال ظریف قدرت جهانی مستلزم خونسردی و پیش بینی پذیری است – نه گزینش های پر فراز و نشیب و سیاست گذاری از یک دولت به دولت دیگر.
در مورد کووید-۱۹، این بیماری همهگیر ناگوارترین بلایای انسانی جهان را تشدید کرده و فقر، افزایش هزینههای زندگی، نابرابری و بیکاری را که به نارضایتی عمومی دامن میزند، تشدید کرده است. این مسئله در سال گذشته در تصاحب قدرت در تونس، کودتای سودان و اعتراضات در کلمبیا دست داشت. آسیب اقتصادی ناشی از کووید-19 می تواند برخی از کشورها را همچنان تحت فشار قرار دهد. اگرچه این مسئله می تواند باعث جهش از نارضایتی به اعتراض، از اعتراض به بحران، و از بحرانی به درگیری شود، اما بدترین علائم بیماری همه گیر ممکن است هنوز در راه باشد.
بنابراین، در حالی که جریانهای نگرانکننده امروزی هنوز باعث افزایش مرگ و میرهای جنگی و یا به آتش کشیدن بیشتر جهان نشده، اما اوضاع هنوز بد به نظر میرسد. همانطور که لیست امسال به شکل خیلی واضحی نشان می دهد، آنها به راحتی می توانند اوضاع را بدتر کنند.
1- اوکراین
هنوز مشخص نیست که آیا روسیه، که نیروهای خود را نزدیکی مرز اوکراین مستقر کرده، دوباره به همسایه خود حمله خواهد کرد یا خیر. اما نادیده گرفتن این تهدید به عنوان یک بلوف یک اشتباه خواهد بود. جنگ اوکراین در سال 2014 آغاز شد، زمانی که پوتین، از سرنگونی رئیسجمهور دوستدار مسکو با حمایت غرب، خشمگین شد، کریمه را به خاک کشور خود الحاق کرد و از جداییطلبان در منطقه دونباس شرقی اوکراین حمایت کرد. اوکراین در مواجهه با یک شکست نظامی، دو توافقنامه صلح -موسوم به توافقنامه مینسک- را که عمدتاً بر اساس شرایط روسیه تنظیم شده بود را امضا کرد. از آن زمان، جدایی طلبان دو منطقه جدا شده در دونباس را تحت کنترل خود درآورده اند.
آنچه که درچند سال گذشته به سان آتش زیرخاکستر بوده، در سال 2021 در حال شعله ور شدن است. آتش بسی که توسط پوتین و رئیس جمهور اوکراین، ولودیمیر زلنسکی، که در سال 2019 با وعده صلح به قدرت رسید، مورد توافق قرار گرفت، از بین رفته است. در بهار سال 2021، پوتین بیش از یکصدهزار سرباز را در نزدیکی مرز مستقر کرد، اما شمار قابل توجهی از آنها چند هفته بعد پس از دیدار با جو بایدن از ان محدوده فاصله گرفتند.
نارضایتی روسیه از این ماجرا به اندازه کافی روشن است. مسکو از عدم تبعیت اوکراین از توافقات مینسک، به ویژه انکار «وضعیت ویژه» برای مناطق جدا شده - که مستلزم خودمختاری مطابق خواست و تعریف مسکو است- ناراضی است.
پوتین از آنچه مسکو به عنوان چندین دهه تجاوز غرب میداند، عصبانی است. او خط قرمز جدیدی را برای ناتو ترسیم کرده که بر اساس آن نه تنها ایده الحاق اوکراین به این ائتلاف را رد می کند -امری که در واقع به این زودیها هم انجام نخواهد شد- بلکه حتی خواهان اتمام همکاری نظامی حاضر و رو به رشد بین کیف و اعضای ناتو است. روسیه یک نظم جدید اروپایی را پیشنهاد می کند که از گسترش بیشتر ناتو در شرق جلوگیری می کند و استقرار و فعالیت های نظامی آن را محدود می کند.
ممکن است روسیه این ها را برای گرفتن امتیازات بیشتر مطرح کرده باشد. اما با توجه به سوابق پوتین و خصومتی که اوکراینیهای خارج از مناطق تحت کنترل جداییطلبان از مسکو الهام میگیرند، هیچکس نباید یک ماجراجویی نظامی دیگر را قاطعانه رد کند. اگر روسیه قصد جنگیدن را دارد، گزینههای آن از حمایت محدود جداییطلبان تا یک حمله تمام عیار متفاوت است.
قدرتهای غربی، که اغلب بر ابهامهایی که به عنوان ابهام استراتژیک بستهبندی شده است، تکیه کردهاند، باید روشن کنند که برای حمایت از اوکراین، انتقال آن به مسکو و رعایت خطوط قرمز چه میکنند. بایدن که در اوایل ژانویه به صورت تک به تک با پوتین دیدار خواهد کرد، با تهدید به تحریمهای آسیبرسان و افزایش بیشتر نظامی در جناح شرقی ناتو شروع کرده است. رهبران غربی همچنین ممکن است در مورد واکنشهایی که قصد ندارند، اما ممکن است برای کنترل آن مشکل داشته باشند، هشدار دهند، شاید از جمله اعضای ناتو پرسنل بیشتری را به خود اوکراین اعزام کنند، با تمام خطرات همراه.
اما بازدارندگی بدون تلاش برای کاهش تنش و بسترسازی برای شهرک سازی های پایدارتر در اوکراین و فراتر از آن، کوتاه مدت خواهد بود. کاهش تنش می تواند شامل عقب نشینی نیروها از سوی مسکو، محدود کردن تمرینات نظامی در دریای سیاه و بالتیک، بازگشت به مذاکرات توافقنامه مینسک و گفتگو در مورد امنیت اروپا باشد - حتی اگر ترتیب یک طرفه ای که روسیه پیشنهاد می کند قابل بحث نباشد.
در واقع، هیچ کس آنچه را که می خواهد از بن بست به دست نخواهد آورد. ممکن است کیف توافقات مینسک را دوست نداشته باشد، اما آنها را امضا کرد و آنها همچنان راه حل بین المللی برای خروج از بحران هستند. پوتین به یک همسایه انعطاف پذیر در اوکراین امیدوار است، اما این یک رویا است - مگر اینکه او برای یک اشغال دردناک و پرهزینه آماده باشد. اروپا و ایالات متحده نه می توانند بدون خطر تشدید تنش ها را مهار کنند و نه می توانند بحران اوکراین را بدون درگیری با امنیت گسترده تر اروپا حل کنند. در مورد بایدن، او ممکن است بخواهد روی چین تمرکز کند، اما نمیتواند روسیه را به عقب بیندازد.
قدرتهای غربی، که در این زمینه دچار ابهام استراتژیک هستند، باید روشن کنند که چگونه از اوکراین حمایت می کنند، آن را به مسکو منتقل می کنند و خطوط قرمز را محکم نگه می دارند. بایدن که در اوایل ژانویه شخصا با پوتین دیدار خواهد کرد، با تهدید به تحریمهای سخت و افزایش کمکهای نظامی در جناح شرقی ناتو شروع کرده است. رهبران غربی همچنین ممکن است واکنشهایی نشان دهند که فعلا تمایلی به آن ندارند، از جمله اعزام پرسنل بیشتری از ناتو به اوکراین، با وجود تمام خطرات.
اما بازدارندگی بدون تلاش برای کاهش تنش و بسترسازی برای ثبات پایدارتر در اوکراین و فراتر از آن، کوتاه مدت خواهد بود. کاهش تنش می تواند شامل عقب نشینی نیروها از سوی مسکو، محدود کردن تمرینات نظامی در دریای سیاه و بالتیک، بازگشت به مذاکرات توافقنامه مینسک و گفتگو در مورد امنیت اروپا باشد - حتی اگر ترتیب یک طرفه ای که روسیه پیشنهاد می کند قابل بحث نباشد.
در واقع، هیچ کس خواسته هایش را در شرایط بن بست به دست نخواهد آورد. ممکن است کیف توافقات مینسک را دوست نداشته باشد، اما آنها را امضا کرده و آنها همچنان راه پذیرفته شده بین المللی برای خروج از بحران هستند. پوتین آرزوی یک همسایه کم توقع در اوکراین را دارد، اما این یک رویا است - مگر اینکه او برای یک اشغال دردناک و پرهزینه آماده باشد. اروپا و ایالات متحده نه می توانند بدون خطر تشدید تنش ها را مهار کنند و نه می توانند بحران اوکراین را بدون درگیری با امنیت گسترده تر اروپا حل کنند. در مورد بایدن، او ممکن است بخواهد روی چین تمرکز کند، اما نمیتواند روسیه را به عقب بیندازد.
2- اتیوپی
دو سال پیش از این، اتیوپی یک ماجرای خوب بود. به نظر می رسید ابی احمد، نخست وزیر اتیوپی، به داستان دهه ها حکومت سرکوبگر پایان می دهد. در عوض، بیش از یک سال جنگ بین ارتش فدرال ابی و نیروهای منطقه تیگرای شمالی، کشور را از هم پاشیده است. ممکن است پنجره کوچکی برای پایان دادن به جنگ باز شده باشد.
دینامیک میدان نبرد به طرز چشمگیری نوسان داشته است. ابی اولین بار در نوامبر 2020 به دنبال حمله مرگبار به یک پادگان نظامی توسط وفاداران حزب حاکم منطقه، جبهه آزادیبخش خلق تیگرای (TPLF)، به نیروهای فدرال دستور داد تا به تیگرای وارد شوند. نیروهای فدرال، با پشتیبانی نیروهای اریتره دشمن که به دوست تبدیل شده بودند، به سرعت در کنار نیروهای منطقه آمهارا اتیوپی، که هم مرز تیگرای است، پیشروی کردند و در دسامبر 2020 یک حکومت موقت را در پایتخت تیگرای، مکله، مستقر کردند.
در ماههای بعدی، رهبران TPLF در حومه شهر دوباره تجدبد قوا کردند و تیگرایی های را که از قتلعامها، تجاوزها و ویرانیهایی که توسط نیروهای فدرال و اریتره ایجاد شده بود، بسیج کردند. در یک سقوط خیره کننده، شورشیان دشمنان خود را در پایان ماه ژوئن قبل از لشکرکشی به سمت جنوب، از اکثر مناطق تیگرای بیرون راندند. آنها سپس با یک گروه شورشی در منطقه پرجمعیت و مرکزی اتیوپی ائتلاف کردند و به پایتخت، آدیس آبابا، حمله کردند. با این حال، اواسط نوامبر، چهره دیگری را به همراه داشت. یک حمله متقابل توسط نیروهای فدرال و شبه نظامیان متحد، نیروهای تیگرای را مجبور کرد تا به منطقه خود عقب نشینی کنند.
اما با وجود آن که اکنون نیروهای فدرال در حال صعود هستند، اما هر دو طرف از پشتیبانی قوی برخوردارند و میتوانند نیروهای بیشتری را جذب کنند و هیچ کدام به احتمال زیاد ضربه مرگباری وارد نمی کنند.
جنگ وحشیانه یک مناقشه شدید را تلخ کرده است. ابی جنگ را نبردی برای بقای دولت اتیوپی می داند. بسیاری از اتیوپیاییهای خارج از تیگرای، TPLF را که بر رژیم سرکوبگری که دههها قبل از انتخاب ابی بر اتیوپی حکومت میکرد، تحقیر میکنند.
ابی رهبران TPLF را بهعنوان خرابکاران تشنهی قدرت توصیف میکند که میخواهند چشمانداز مدرنیزاسون کشور را از بین ببرند. در مقابل، رهبران تیگرایی گفتند که حمله اولیه آنها که جنگ را آغاز کرد، باعث جلوگیری انقیاد و تحت سلطه قرار گرفتن تیگرای به دست ابی و دشمن قدیمی TPLF، رئیس جمهور اریتره، ایسایاس آفورکی -که ابی با او قرارداد صلح 2018 امضا کرده بود- شد. آنها اصلاحات ابی را تلاشی برای تضعیف حق خودمختاری مناطق اتیوپی می دانند.
جنگ بیشتر باعث فاجعه بیشتر می شود. درگیری ها تاکنون ده ها هزار نفر را کشته و میلیون ها اتیوپیایی را از خانه هایشان بیرون کرده است. همه طرف ها متهم به جنایات هستند. بخش اعظم تیگرای که مقامات فدرال از دریافت کمک محرومش کرده، به قحطی نزدیک شده است. التیام زخم هایی که این خونریزی بر بافت اجتماعی اتیوپی بر جای گذاشته است، دشوار خواهد بود. همسایگان فراتر از اریتره می توانند به داخل این بحران کشیده شوند. سودان -یک داستان خوب دیگر که در سال 2021 زمانی که ژنرال هایش قدرت را به دست گرفتند، تلخ شد- اختلافات خاص خود را با اتیوپی بر سر قلمرو سرزمین های مرزی حاصلخیز الفشقا و سد بزرگ رنسانس اتیوپی بر رود نیل دارد. با آشفتگی اتیوپی، سودان -همراه با مصر- می تواند برگ برنده خود را افزایش دهد.
تحولات اخیر میدان نبرد ممکن است دریچه کوچکی را باز کرده باشد. رهبران تیگرایی یک شرط کلیدی برای گفتگوها را کنار گذاشته اند، یعنی خروج نیروهای آمهارا از مناطق مورد مناقشه ای که در غرب تیگرای تصرف کرده اند. در اواخر دسامبر، مقامات فدرال اعلام کردند که برای تلاش برای شکست نیروهای تیگرایی پیشروی بیشتری نخواهند کرد. دیپلماتها اکنون باید برای دریافت کمکهای بشردوستانه به تیگرای برای آتشبس تلاش کنند و بررسی کنند که آیا مصالحه امکانپذیر است یا خیر. بدون آن، خونریزی و گرسنگی ادامه خواهد داشت و عواقب وحشتناکی برای مردم اتیوپی و به طور بالقوه منطقه خواهد داشت.
پایان بخش نخست
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
نبرد غولها در میانه بازی بزرگ؛ چگونه پوتین و بن سلمان جهان را به لرزه درآوردند؟
-
معاون سازمان انرژی اتمی: ایران ظرفیت غنی سازی را به شکل قابل ملاحظهای افزایش میدهد/ مجموعهای از سانتریفیوژهای پیشرفته را بکار میگیریم
-
پیام موشکی پوتین به غرب: در جنگ دخالت نکنید!
-
دستور کار جدید کاخ سفید؛ ترامپ راه پوتین را از تهران جدا میکند؟
-
توئیت جدید علی لاریجانی؛ شروط اصلی ایران برای مذاکره با آمریکا
-
عزل فرماندار بندر انزلی در پی توهین به اصحاب رسانه؛ ماجرا چه بود؟
-
تشخیص علم و غیرعلم در اقتصاد
-
اعلام رسمی قیمت جدید محصولات سایپا/ بیشترین افزایش قیمت متعلق به کدام خودرو بود؟
-
پیش بینی بورس فردا 4 آذر ماه 1403/ بهار بازار بورس اوراق بهادار تهران در پاییز 1403