به گزارش اکوایران، به نقل از اقتصادنیوز، روسیه درگیر جنگ اوکراین است و همین امر سبب شده که وضعیت جدیدی در شرایط بین‌المللی رقم بخورد. آیا این وضعیت برای چین به عنوان متحد روسیه و رقیب غرب، یک فرصت محسوب می‌شود یا تهدید؟ نقاط مثبت و منفی این وضعیت برای چین چیست؟

مخاطرات وضعیت فعلی برای چین

به نوشته نشنال اینترست، در ماه مارس، وزیر امور خارجه چین، چین گانگ، دربارۀ وضعیت روابط این کشور با روسیه چنین اظهار داشت: «هرچه جهان بی‌ثبات‌تر می‌شود، پیشرفت در روابط روسیه و چین نیز ضروری‌تر می‌گردد. دو کشور مشارکت‌های استراتژیک خود را مدام قوی‌تر و قوی‌تر می‌کنند».

برخی کارشناسان غربی این اظهارات را صادقانه نمی‌دانند و معتقدند که روسیه در اوکراین آسیب جدی دیده است. به این صورت که هم خودش ضعیف شده و هم باعث شده که ناتو بزرگ‌تر و متحدتر شود. این که چین حامی و متحد یک کشور شکست‌خورده، یعنی روسیه، محسوب شود و یا ناتو متحدتر شده باشد، چه چیز مثبتی برای چین است؟ همچنین، ظاهراً روس‌ها به چین گفته بودند که قصد تهاجم تمام‌عیار به اوکراین، آن هم با دست‌زدن به جنایت علیه بشریت، را ندارند و فقط یک عملیات نظامی محدود انجام می‌دهند. روسیه اکنون یک متحد فلج است و می‌تواند باری بر دوش چین باشد. مضاف بر این که متحد ضعیف و شکست‌خورده‌ای که بالقوه ظرفیت عبور از آستانۀ اتمی را دارد، خطرناک‌تر هم هست.

اهداف بلندمدت بین‌المللی چین

این درحالی است که چین اهداف بلندمدت بزرگی در سطح بین‌المللی دارد. این کشور تایوان را بخشی از سرزمین و میراث خود می‌داند و برای تهاجم به آن برنامه‌ریزی می‌کند. همچنین، رؤیای چین این است که نظمی تحت رهبری خود را جایگزین نظم فعلی‌ای که تحت رهبری غرب است بکند.

China_Russia-2

برخی بر این باورند که طرح صلح دوازده‌ماده‌ای‌ای که چین اخیراً پیشنهاد داده است نشان می‌دهد که این کشور تمایل دارد روسیه از یک جنگ طولانی و سخت با غرب عقب بنشیند. چین با پیش‌نهادن این طرح، هم به نجات آبرو و اعتبار خود دست زده و هم خود را از انتخاب دردناک میان این دو گزینه خلاص می‌کند: یا تلاش برای فرار از تحریم‌های غرب یا تسلیح روسیه جهت جلوگیری از شکست این کشور در اوکراین.

فرصت‌های وضعیت فعلی برای چین

یک فیلسوف چینی به نام سون تزو گفته است که: «پیروزی از یافتن فرصت در مشکلات حاصل می‌شود». همانطور که گفته شد، وضعیت فعلی برای چین مخاطراتی جدی به همراه دارد، اما آبستن فرصت‌های طلایی‌ای نیز هست.

روسیه متحد چین است و وقتی که زمین‌گیر شود، وابستگی و نیازش به چین افزایش و عمق می‌یابد و این به چین اهرم قابل‌توجهی در برابر همسایه‌اش می‌دهد. روسیه چاره‌ای ندارد جز این که منابع انرژی خود را با قیمت کمتری به چین بفروشد. همین کاهش قیمت انرژی باعث می‌شود که فرصت‌های خوب و زیادی برای سرمایه‌گذاری چین در روسیه، به‌ویژه در زیرساخت های کلیدی این کشور مانند جاده‌ها و بنادر و حتی کشاورزی، فراهم گردد. جزئیات و شرایط این قراردادها عمومی نشده اما سابقۀ چین نشان می‌دهد که این کشور وقتی در جایی سرمایه‌گذاری می‌کند، کنترل زیادی بر روی دارایی‌های حاصل‌شده پیدا می‌نماید.

اصولاً بیشتر سرمایه‌گذاری‌های چین در روسیه در شرق این کشور متمرکز شده است؛ یعنی جایی که نرخ رشد جمعیت منفی سی‌وسه‌درصدی دارد و به‌سرعت در حال خالی‌شدن از سکنه است. نکتۀ دیگر این که روسیه و چین در سال‌های 1858 و 1860 معاهداتی را با یکدیگر امضا کرده‌اند که بر اساس آنها بخش‌هایی از خاک چین به روسیه الحاق شده است. چین امروز این فرصت را دارد که ضررهای خود در آن معاهدات را جبران کند. همچنین وضعیت فعلی روسیه می‌تواند به چین کمک کند که پیشبرد طرح خود در رابطه با جادۀ ابریشم را تسهیل کند.

تضعیف نظامی روسیه و غرب، فرصتی برای چین

علاوه بر این‌ها، وضعیت فعلی می‌تواند از لحاظ نظامی نیز به سود چین تمام شود. روسیه بخش زیادی از تسلیحات خود را در اوکراین مصرف کرده و می‌کند و توان صادرات نظامی این کشور کاهش پیدا کرده است. این مسئله دو نکتۀ مثبت برای روسیه را در پی دارد. اولاً می‌تواند جای روسیه را در بازار تسلیحات بگیرد و بخشی از بازار روسیه را به خود اختصاص دهد. ثانیاً چین مایل نیست که کشورهایی مانند ویتنام توسط روسیه تسلیح شوند. کاهش توان صادرات نظامی روسیه از این لحاظ نیز به سود چین است.

20230422_151435

ازسوی دیگر، غربی‌ها نیز تسلیحات زیادی را در این جنگ به اوکراین داده‌اند که جایگزینی‌شان طول خواهد کشید. برای مثال، دولت بریتانیا در گزارشی اعلام کرده است که 10 سال به طول خواهد انجامید که تسلیحات اهدایی به اوکراین را جایگزین کند. همچنین برخی از سیستم‌ها و تسلیحات آمریکایی ارسال‌شده به اوکراین نیز رو به اتمام است. همین مسئله سبب می‌شود که در صورت حملۀ چین به تایوان، کشورهای غربی برای کمک‌های تسلیحاتی به تایوان با کمبود و چالش مواجه باشند.

بنابراین درحالی‌که دولت بایدن نسبت به رؤسای جمهوری قبلی آمریکا حمایت هدفمند بیشتری از تایوان انجام می‌دهد، اما سؤال این است که آمریکا تا کی می‌تواند همزمان از اروپا و اوکراین و تایوان حمایت کند بدون آن که به قدرت و توانایی‌های خودش آسیب برسد؟ گرفتارشدن آمریکا در باتلاقی طولانی در جنگ اوکراین منجر به کاهش و امکان توانایی این کشور در دفاع و حمایت از تایوان می‌شود و این مسئله به نفع چین است.

آیا روسیه و شکست‌هایش در اوکراین باری به گردن چین است؟ یا تضعیف روسیه فرصت‌های زیادی برای چین فراهم خواهد کرد؟ استراتژیست‌های بزرگ فرصت‌ها را در دل مشکلات می‌بینند و سرزمین مادری سون تزو نیز از این قاعده مستثنی نیست.