به گزارش اکوایران، ماه گذشته، چین میزبان جلسات پشت درهای بسته بین نمایندگان احزاب سیاسی فلسطینی فتح و حماس بود، تا این دو را به سمت آشتی درون فلسطینی و رهبری واحد فلسطینی سوق دهد.

در حالی که جزئیات این دیدارها مخفی نگه داشته شده است، اطلاعات درز شده نشان می‌دهد که عظام الاحمد ریاست هیئت فتح و موسی ابومرزوق رهبری هیئت حماس را بر عهده داشتند.

به نوشته العربی الجدید، وزارت امور خارجه چین در 30 آوریل،اعلام کرد: «بر اساس دعوت چین، نمایندگان جنبش آزادیبخش ملی فلسطین (فتح) و جنبش مقاومت اسلامی (حماس) به تازگی به پکن آمدند تا مذاکرات عمیق و صریحی را در زمینه پیشبرد آشتی درون فلسطینی انجام دهند.»

این بیانیه افزود: «توافق بر سر ایده‌هایی برای گفت‌وگوهای آینده حاصل شده است و دو طرف اراده سیاسی برای دستیابی به آشتی از طریق گفت‌وگو را ابراز کرده‌اند که باید برای تحقق وحدت فلسطین در اسرع وقت ادامه یابد.»

چند روز قبل، وانگ یی، وزیر خارجه چین گفت: «ما خواستار برگزاری یک کنفرانس بین‌المللی صلح بزرگتر، معتبرتر و موثرتر در اسرع وقت و ترسیم جدول زمانی و نقشه راه ملموس برای اجرای راه حل دو دولتی هستیم.»

نیاز به یک جبهه متحد فلسطینی

لین کین، استاد سیاست در مؤسسه گوانگدونگ چین، به العربی الجدید، گفت که با توجه به وضعیت رنجور کنونی مسئله فلسطین، این باور غالب در محافل چینی وجود دارد که راه حل طبیعی کمک به بحران، اقدام برای تنظیم مجدد امور داخلی فلسطین است.

او افزود که این یک پایه محکم ایجاد می‌کند که می‌توان مراحل بعدی را روی آن بنا کرد، زیرا بدون وجود یک جبهه متحد فلسطینی نمی‌توان در مورد کنفرانس صلح بین المللی بین فلسطینی‌ها و اسرائیلی‌ها صحبت کرد.

لین گفت: «ابتکار برگزاری مذاکرات آشتی بین فلسطینی‌ها در پکن اولین گام در تلاش‌های دیپلماتیک جاری چین برای برقراری امنیت و صلح در منطقه خاورمیانه بود، که بخشی از آن شامل برگزاری یک کنفرانس صلح بین المللی با حمایت چین است.»

818393942

وی افزود: «پکن با همه جناح‌های فلسطینی از جمله فتح و حماس روابط خوبی دارد و از این نقطه نظر تلاش می‌کند تا بر موانع بین دو طرف غلبه کند. چین معتقد است که وحدت مردم فلسطین ضامن اساسی برای تضمین این است که آنها می‌توانند حقوق خود را به دست آورند و به رویای تشکیل کشور فلسطین دست یابند.

تصمیمات یکجانبه

تلاش چین برای آشتی دادن فتح و حماس، کمتر از یک ماه پس از اعمال تغییرات در تشکیلات خودگردان فلسطین (PA) صورت می‌گیرد، که بر کرانه باختری اشغالی حکومت می‌کند. این تغییرات نتیجه فشار ایالات متحده بر محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان بود تا او را مجبور به اتخاذ اصلاحات خاص برای آماده شدن برای پایان جنگ غزه کند.

در پایان ماه مارس، تشکیلات خودگردان دولت جدیدی به رهبری نخست وزیر، محمد مصطفی تشکیل داد. عباس در آن زمان گفت که وظایف دولت جدید شامل کرانه باختری، بیت‌المقدس شرقی و غزه می‌شود و تاکید کرد که نقش آن شامل متحد کردن نهادهای فلسطینی، تقویت تلاش‌های امدادی و بازسازی در غزه و کرانه باختری است.

با این حال، حماس و دیگر جناح‌های فلسطینی مانند جهاد اسلامی، جبهه مردمی برای آزادی فلسطین (PFLP) و ابتکار ملی فلسطین با این اقدام مخالفت کردند.

گروه‌های فلسطینی در بیانیه‌ای اعلام کردند که «اولویت ملی در حال حاضر مقابله با تجاوزات، جنگ، نسل‌کشی و گرسنگی دادن اسرائیل است که اشغالگران علیه نوار غزه به راه انداخته‌اند».

آنها تاکید کردند که اتخاذ تصمیمات یکجانبه از سوی تشکیلات خودگردان -مانند تشکیل دولت جدید بدون اجماع ملی- فقط اختلافات فلسطینی‌ها را تعمیق کرده است.

چین به عنوان اسپانسر صلح

مارتین لی یوان، محقق مرکز تحقیقات سیاسی کولون، معتقد است که چین چالش‌های عظیم در مسیر غلبه بر این اختلافات و دستیابی به آشتی بین فتح و حماس را درک می‌کند، زیرا این موضوع به طور جدایی ناپذیری با مسائل منطقه‌ای و بین المللی، و مستقیماً با ایالات متحده مرتبط است.

به نظر وی، هدف از ابتکار پکن را می‌توان به‌طور دقیق‌تر تلاش چین برای معرفی خود در مقابل جهان به عنوان یک کشور حامی صلح دانست. پس از پیشرفتی که چین با عربستان سعودی و ایران به دست آورد، و با تلاش‌های مستمرش برای میانجیگری در بحران اوکراین، او معتقد است چین از طریق چنین «سرمایه گذاری»هایی به دنبال سود سیاسی در منطقه است.

وان ژان، متخصص روابط بین‌الملل در مرکز تحقیقات سیاسی تایپه، خاطرنشان کرد زمانی که جنگ غزه شروع شد و به سرعت منطقه‌ای را که بسیاری از شرکای اقتصادی پکن در آن هستند را ملتهب کرد، چین برای آن آماده نبود.

untitled

او توضیح داد با وجود اینکه چین کشوری بسیار با نفوذ و عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل است، به دعوت به خویشتنداری بسنده کرده است، علاوه بر یک سری اقدامات دیپلماتیک ملایم. این در تضاد با ایالات متحده است که با تمام توان برای دفاع از متحد خود در منطقه، یعنی اسرائیل حرکت کرده است.

وان معتقد است که این زنگ خطری برای شرکای اقتصادی چین در خاورمیانه، در مورد ایده چرخش به شرق به بهای روابطشان با آمریکا بوده است. وی تصریح کرد: در حالی که انتظار نمی‌رود چین مانند آمریکا اقدامات جسورانه‌ای مانند انتقال ناوهای هواپیمابر به منطقه انجام دهد، نقش چین حداقل باید موثر باشد تا جدی گرفته شود.

چین بزرگترین شریک تجاری اسرائیل در آسیا است و تجارت دوجانبه بین این دو در مجموع حدود 22 میلیارد دلار است و حوزه‌های متعددی را پوشش می‌دهد که برجسته‌ترین آن‌ها بخش فناوری است.

وان استدلال می‌کند که چین می‌تواند از این اهرم برای فشار بر اسرائیل برای توقف جنگ استفاده کند. علاوه بر این، چین به‌عنوان عضو دائمی در شورای امنیت باید ابتکارات و پیش‌نویس قطعنامه‌هایی را در نهادهای بین‌المللی در حمایت از حقوق فلسطین ارائه می‌کرد.

وان معتقد است که شکنندگی موقعیت چین نشان می‌دهد که ما هنوز با دنیای چند قطبی که در آن توازن قوا وجود دارد که می‌تواند با ایالات متحده و سلطه بین المللی آن رقابت کند، فاصله داریم.

با این حال، وانگ کیپنگ، محقق روابط بین‌الملل چین، گفت که چین بر اساس اصول تثبیت شده در عرصه بین‌المللی اقدام می‌کند. در راس آن‌ها اصل عدم مداخله در امور داخلی سایر کشورها است.

وانگ با رد اتهام «کم‌کاری» چین خاطرنشان کرد که چین از وتوی خود در شورای امنیت سازمان ملل علیه پیش نویس قطعنامه‌های ایالات متحده استفاده کرده است که هدف آن چراغ سبز دادن به اسرائیل برای ارتکاب قتل عام بیشتر علیه غیرنظامیان در نوار غزه بود.

وی افزود، این کشور همچنین از محکوم کردن حماس به گونه‌ای که سایر کشورها از جمله کشورهای عربی و اسلامی انجام داده‌اند، خودداری کرده و همچنین خواستار تسهیل ورود کمک‌های بشردوستانه به غزه از طریق گذرگاه رفح شده است.