به گزارش اکوایران، روابط میان ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA) همواره یکی از مهم‌ترین ابعاد دیپلماسی هسته‌ای ایران بوده است.

این روابط که در مقاطع مختلف با تنش و همکاری همراه بوده، اکنون در دورانی حساس قرار دارد که هم می‌تواند فرصتی برای کاهش تنش‌ها باشد و هم زمینه‌ساز پیچیدگی‌های بیشتر.

در اول آذرماه سال جاری، شورای حکام آژانس قطعنامه‌ای علیه ایران صادر کرد که چهارمین قطعنامه بعد از برجام و دومین قطعنامه در سال جاری محسوب می‌شود. این قطعنامه بر گزارش جامع رافائل گروسی، مدیرکل آژانس، در نشست بعدی شورای حکام تأکید دارد. این اقدام از سوی ایران به‌عنوان نشانه‌ای از سیاست فشار غرب تفسیر شد و واکنش ایران را به‌دنبال داشت.

ایران در پاسخ به این قطعنامه بیش از ۶ هزار سانتریفیوژ جدید برای غنی‌سازی اورانیوم نصب و شمار بیشتری از سانتریفیوژهای موجود را فعال کرد. با این حال، ایران تأکید کرده است که این اقدامات در چارچوب تعهدات پادمانی و اصول فنی آژانس انجام شده و همکاری‌های خود را با آژانس متوقف نکرده است.

با وجود تنش‌های فنی و سیاسی، تهران و آژانس توانستند طبق اعلام رویترز پس از مذاکرات فشرده به توافقاتی دست یابند. در این توافقات، ایران به افزایش سطح نظارت پادمانی آژانس در تأسیسات فردو و ذخیره‌سازی مواد هسته‌ای در اصفهان موافقت کرد. این اقدام با هدف تأمین حساسیت‌های آژانس و کاهش نگرانی‌های جامعه بین‌المللی درباره احتمال انحراف مواد شکافت‌پذیر انجام شده است.

چندی قبل رافائل گروسی در پیامی در شبکه اجتماعی X از تماس تلفنی خود با عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، و ادامه گفت‌وگوهای ضروری میان دو طرف خبر داد. عراقچی در این تماس تلفنی ضمن انتقاد از رفتارهای غیرسازنده کشورهای اروپایی تأکید کرد که ایران همچنان آماده همکاری سازنده با آژانس در چارچوب تعهدات فنی و پادمانی است.

محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، در واکنش به پرسش‌ها درباره افزایش نظارت آژانس، توضیح داد که افزایش ظرفیت فعالیت‌های هسته‌ای مستلزم افزایش سطح نظارت است. وی تصریح کرد که این افزایش نظارت، طبیعی و در چارچوب همکاری‌های ایران با آژانس تعریف شده و مانعی برای دسترسی‌های آژانس وجود ندارد.

اسلامی همچنین تأکید کرد که ایران از سال ۱۴۰۱ طبق مدالیتی طراحی‌شده بر اساس بیانیه مشترک، همکاری‌های خود را برای رفع ابهامات باقی‌مانده ادامه داده است. این موضع‌گیری نشان می‌دهد که تهران تلاش دارد با حفظ تعاملات، از تشدید فشارهای سیاسی جلوگیری کند.

اقدامات اخیر تروئیکای اروپایی و ایالات متحده آمریکا، از جمله صدور قطعنامه شورای حکام، نشان می‌دهد که غرب همچنان از ابزارهای فشار برای تأمین منافع بر سر میز مذاکره احتمالی استفاده می‌کند. این فشارها احتمالاً با هدف فعال‌سازی مکانیسم ماشه (SNAPBACK) در پاییز ۱۴۰۴ یا کسب امتیازات بیشتر در مذاکرات مرتبط با احیای برجام طراحی شده است.

در چنین شرایطی، ایران باید با نگاه وسیع و ارائه راهکارهای هوشمندانه از انزوای بین‌المللی جلوگیری کند. همکاری بیشتر با آژانس می‌تواند قدم مهمی برای این جریان باشد.

استراتژیک جدید روی میز مذاکره

از سوی دیگر چندی قبل پس از دو سال توقف، تهران و تروئیکای اروپایی در ژنو به مذاکرات نشستند و این گفتگوها را به‌عنوان یک «طوفان فکری» از سوی وزیر خارجه ایران برای ارزیابی مجدد شرایط و تغییرات در سیاست‌های ایران و غرب قلمداد کردند.

روابط ایران و کشورهای اروپایی از سال ۱۴۰۱ وارد دوره‌ای پرتنش شد و در ماه‌های اخیر نیز این تنش‌ها به‌شدت افزایش یافته است. در حال حاضر، پرونده ایران تنها محدود به موضوع هسته‌ای نیست و موضوعات دیگری همچون حمایت ایران از روسیه در جنگ اوکراین، فعالیت‌های منطقه‌ای ایران و افزایش ظرفیت غنی‌سازی اورانیوم نیز به این پرونده افزوده شده است. این شرایط باعث شده که اروپایی‌ها فشار بیشتری به ایران وارد کنند.

مکانیزم ماشه یکی از ابزارهای اصلی اروپا در فشار به ایران است. طبق توافق برجام، این مکانیسم به‌ویژه در صورت نقض توافق توسط ایران، امکان فعال شدن مجدد تحریم‌ها را فراهم می‌کند. در حال حاضر، به‌ویژه پس از گزارش‌های اخیر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که نشان از نقض برخی تعهدات ایران دارد، تروئیکای اروپایی اعلام کرده است که آماده است در صورت لزوم، مکانیزم ماشه را فعال کند.

برخی از کشورهای اروپایی ادعا دارند که افزایش ظرفیت غنی‌سازی اورانیوم توسط ایران هیچ توجیه غیرنظامی ندارد و تنها هدف آن پیشبرد برنامه‌های هسته‌ای نظامی است. این فشارها از سوی کشورهای اروپایی به‌ویژه در راستای تلاش برای محدود کردن نفوذ منطقه‌ای ایران در خاورمیانه است.

همچنین با بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید در آینده نزدیک، نگرانی‌ها از تحولات سیاسی در زمینه روابط ایران و ایالات متحده افزایش یافته است. ترامپ که پیش از این به سیاست فشار حداکثری علیه ایران پرداخته بود، به‌طور مکرر از لزوم سخت‌گیری بیشتر علیه ایران سخن گفته است.

البته برخی از کارشناسان و تحلیلگران بر این باورند که تا زمانی که ترامپ در کاخ سفید مستقر نشود، مذاکرات جدی برای حل مشکلات میان ایران و غرب برگزار نخواهد شد.

البته برخی گمانه‌زنی‌ها درباره سیاست‌های جدید او در قبال ایران مطرح شده است. گفته می‌شود که ترامپ به‌دنبال مذاکره با ایران است، اما نه تنها در مورد برنامه هسته‌ای بلکه مسائل گسترده‌تری چون نقش ایران در خاورمیانه، اقدامات تهران در سوریه، یمن و دیگر نقاط منطقه، و حتی نیروهای نیابتی ایران نیز در دستور کار خواهد بود.

در این راستا، نام «ریچارد گرنل»، رئیس پیشین اطلاعات ملی آمریکا به‌عنوان یکی از گزینه‌های پیشنهادی برای مسئول امور ایران مطرح شده است. گرنل که سابقه‌ای طولانی در سیاست‌های خارجی و امنیتی آمریکا دارد، می‌تواند نقش مهمی در تعیین سیاست‌های جدید آمریکا در قبال ایران ایفا کند.

با توجه به این تحولات، شرایط ایران در مواجهه با فشارهای بین‌المللی پیچیده‌تر از هر زمان دیگری شده است. فشارهای اروپا از یک سو و بازگشت احتمالی ترامپ به کاخ سفید از سوی دیگر، می‌تواند به تشدید تنش‌ها و ایجاد یک بحران دیپلماتیک جدید منجر شود. ایران و دولت چهاردهم با توجه به تجربه‌های گذشته، همچنان به دیپلماسی به‌عنوان ابزار اصلی مقابله با فشارهای خارجی نگاه می‌کند و باید برای مقابله با فشارهای جهانی و حفظ منافع خود در سطح بین‌المللی، استراتژی‌های پیچیده‌تری را اتخاذ کند.

دیپلماسی و مذاکره در این شرایط می‌تواند بهترین گزینه برای مدیریت تنش‌ها باشد، اما ایران باید در نظر داشته باشد که در صورتی که به مطالبات غربی‌ها پاسخ ندهد، احتمال فعال شدن مکانیزم ماشه و بازگشت تحریم‌ها به‌شدت افزایش می‌یابد.

از سوی دیگر این روزها تهران میزبان مقامات ژاپنی است. این دیدراها در شرایط پیچیده سیاسی و دیپلماتیک ایران، به ویژه در زمینه مذاکرات هسته‌ای و روابط ایران با کشورهای اروپایی و ایالات متحده است.

دیدار اخیر مجید تخت روانچی، معاون سیاسی وزیر امور خارجه ایران با تاکه‌هیرو فوناکوشی، معاون وزیر امور خارجه ژاپن، بخشی از تلاش‌های دیپلماتیک گسترده‌تری است که به نظر می‌رسد ایران و ژاپن در پی تقویت روابط دو جانبه و همکاری‌های مشترک در سطح جهانی و منطقه‌ای هستند.

در سال‌های اخیر، ژاپن همواره از تداوم روابط خود با ایران حمایت کرده است، به‌ویژه در زمینه‌های اقتصادی و انرژی، جایی که بسیاری از شرکت‌ها و مؤسسات ژاپنی به دلیل تحریم‌ها از بازار ایران خارج شده‌اند، اما همچنان تمایل به ارتباط و همکاری با ایران را حفظ کرده‌اند. این امر می‌تواند به عنوان یک مسیر غیر مستقیم برای تقویت موقعیت ایران در برابر فشارهای جهانی مورد استفاده قرار گیرد.

حضور مقامات ژاپنی در تهران در این زمان بحرانی، نشانه‌ای از احتمال بروز تحولی جدید در دیپلماسی ایران و ژاپن است. این کشور که همواره در سیاست خارجی خود به دنبال تقویت روابط مسالمت‌آمیز و حل‌وفصل مشکلات از طریق دیپلماسی است، می‌تواند به عنوان یک واسطه در مذاکرات آتی ایران با اروپا و آمریکا ایفای نقش کند.

حال باید دید که ژاپنی‌ها وارد این بازی جدید دیپلماتیک خواهند شد و در مقابل چه امتیازاتی نیز از دو طرف دریافت خواهند کرد؟