به گزارش اکوایران، در 16 خرداد، تصاویر سراج الدین حقانی، سرپرست وزارت امور داخله امارت اسلامی طالبان، در امارات متحده عربی، در حال دیدار و دست دادن با مقامات این کشور ثروتمند خلیج فارس، گمانه زنی‌ها و بحث‌های داغی را برانگیخت.

شیفت قابل توجه در پویایی‌های منطقه‌ای

به نوشته دیپلمات، این یک شیفت قابل توجه در پویایی‌های منطقه‌ای و نشان دهنده یک تحول قابل توجه با پیامدهای بالقوه جدی برای امنیت افغانستان و جهان است. در حالی که افغانستان پس از تسلط طالبان در حال عبور از یک دوره انتقالی حساس است، سفر حقانی به امارات متحده عربی بر تعامل پیچیده بازیگران و منافعی که آینده این کشور را شکل می‌دهند، تاکید می‌کند.

تصویر حقانی که با لبخندی کمتر دیده شده در کنار شیخ محمد بن زاید آل نهیان، رئیس جمهور امارات متحده عربی ایستاده است، در شبکه‌های اجتماعی افغانستان دست به دست می‌شود و سوالات قابل توجهی را در مورد ماهیت و هدف این دیدار ایجاد کرده است.

منابع رسمی در داخل طالبان از ارائه هرگونه اطلاعات فراتر از یک بیانیه رسمی استاندارد خودداری کرده‌اند. خبرگزاری دولتی امارات متحده عربی تنها پاسخی کلی ارائه کرد و گزارش داد که دو طرف «در مورد تقویت پیوندهای بین دو کشور برای تامین منافع متقابل و کمک به ثبات منطقه گفتگو کردند.» تعجب آور نیست که جزئیات چنین جلسه سطح بالایی مخفی نگه داشته شود، اما عدم شفافیت منجر به حدس و گمان‌های بیشتری می‌شود.

تعامل غیرمنتظره بین یک مقام بلندپایه طالبان و رهبر امارات متحده عربی به بحث‌ها در مورد پویایی در حال تحول در منطقه دامن زد. نتایج بالقوه چنین نشست بلندپایه‌ای برای افغانستان- کشوری که در حال حاضر با فقر شدید و تأثیرات مرگبار تغییرات آب و هوایی دست و پنجه نرم می‌کند، در حالی که تا حد زیادی منزوی و به شدت تحریم شده است- می‌تواند قابل توجه باشد.

و سراج الدین حقانی یک رهبر عادی طالبان نیست.

یک «تروریست ویژه جهانی»

در مارس 2008، وزارت امور خارجه ایالات متحده حقانی را به عنوان یک «تروریست ویژه جهانی» معرفی کرد. یک جایزه 10 میلیون دلاری برای او وجود دارد و توسط اف‌بی‌آی تحت تعقیب است. متیو میلر، سخنگوی وزارت امور خارجه ایالات متحده، در پاسخ به سوالی درباره سفر اخیر خود به امارات متحده عربی، به خبرنگاران در واشنگتن گفت: «فقط یادآوری می‌کنم که [دولت‌هایی] که میزبان اعضای طالبان تحت تحریم سازمان ملل هستند، باید از طریق فرآیند معافیتی که توسط سازمان ملل متحد در سال 1988 مشخص شده است، مجوز سفر بگیرند.»

سراج الدین حقانی

حقانی که بین سال‌های 1973 و 1980 به دنیا آمد، بیشتر دوران جوانی خود را در میرانشاه پاکستان گذراند. او که به زبان عربی تسلط داشت، در مدرسه پدرش به مطالعات دینی پرداخت و آموزه‌هایی را که جهان بینی و سبک رهبری او را شکل می‌داد، جذب کرد.

او ردای رهبری را از پدرش، جلال الدین حقانی به ارث برد، یک چهره برجسته در مقاومت ضد شوروی که شبکه قدرتمند حقانی را تأسیس کرد. سراج الدین به دنبال راه پدرش، نقش محوری در طالبان بر عهده گرفت و از هوش نظامی و دیدگاه استراتژیک خود برای پیشبرد اهداف گروه استفاده کرد. نفوذ حقانی در درون طالبان همچنان غیرقابل انکار است.

در یک اتفاق نادر، حقانی در سال 2018 یک مقاله نظری برای نیویورک تایمز نوشت و جنجال قابل توجهی برانگیخت. حقانی در مقاله با عنوان «آنچه ما، طالبان، می‌خواهیم»، خستگی خود را از درگیری‌های جاری در افغانستان ابراز کرد. او سال‌های خشونت و خونریزی را با استناد به تحریک اولیه: تهاجم به رهبری ایالات متحده و متعاقب آن اشغال افغانستان، توجیه کرد. او با شور و حرارت از پایان دادن به چرخه دائمی درگیری و خونریزی حمایت کرد. محور استدلال او این بود که نیروهای خارجی باید عقب نشینی کنند و از پایان درگیری دفاع می‌کرد.

شایان ذکر است، هر دو وجه درخواست حقانی با امضای توافقنامه دوحه بین طالبان و دولت ایالات متحده در سال 2020 محقق شد. این به سرعت با فروپاشی حکومت جمهوری طرفدار ایالات متحده در کابل و به دست گرفتن قدرت توسط طالبان در آگوست 2021 دنبال شد، که به تحقق خواسته‌های دیرینه حقانی ختم شد.

عقب نشینی آمریکا از افغانستان نشان دهنده یک تغییر عمل گرایانه بود که به طولانی‌ترین جنگ در تاریخ ایالات متحده پایان داد.

با این حال، خروج ایالات متحده، نگرانی‌های آشنایی را در میان افغان‌های عادی برانگیخت، که یادآور دوران پرآشوب پس از خروج ایالات متحده پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در دهه 1990 است. پس از آن افغانستان وارد یک جنگ داخلی شد که جان هزاران غیرنظامی را گرفت و کابل، پایتخت افغانستان را به ویرانه تبدیل کرد. این تشابه تاریخی، همراه با عدم اطمینان پیرامون آینده افغانستان، به ترس آن‌ها دامن می‌زد.

وزنه تعادل برای چین و روسیه

از زمان خروج ایالات متحده، روسیه و چین به طور فعال در حال بررسی گزینه‌های خود در افغانستان بوده‌اند که یک نگرانی افزوده است. این دو کشور که برای نفوذ رقابت می‌کنند، سفارتخانه‌های خود را در کابل حفظ کرده‌اند و تعاملات دیپلماتیکشان به طور قابل توجهی صمیمانه بوده است. دخالت روسیه و چین در افغانستان سؤالاتی را در مورد جهت‌گیری آینده این کشور و اتحادهای منطقه‌ای آن ایجاد می‌کند و لایه دیگری از پیچیدگی را به یک وضعیت بی‌ثبات می‌افزاید. در حالی که میلیون‌ها افغان، از جمله اعضای طالبان، همچنان زخم‌های تهاجم شوروی را به دوش می‌کشند، امکان اطمینان چین به‌ویژه با توجه به بدرفتاری آن با مسلمانان اویغور محل تردید است.

چین طالبان

در این پس زمینه، ایالات متحده همچنان یک بازیگر مهم در آینده افغانستان است. برای بسیاری از افغان‌ها، به‌ویژه نسل جوانی که در دو دهه گذشته فرصت‌های بی‌سابقه‌ای را تجربه کرده‌اند، ایالات متحده نشان دهنده امید به ثبات و پیشرفت است و حضور دیپلماتیک قوی ایالات متحده در مواجهه با قدرت‌های منطقه‌ای رقیب، ضروری تلقی می‌شود.

اگرچه تقریباً همه خانواده‌های افغان سنگینی زخم‌های جنگ را به دوش می‌کشند و سرسختانه با تجدید درگیری‌ها مخالفت می‌کنند، اما در عرصه پیچیده سیاست منطقه‌ای و جهانی، مردم افغانستان یک امید مشترک دارند: اینکه حقوق اساسی آنها در خط مقدم تصمیم‌گیری‌ها باقی بماند.

عرصه رقابت امارات و قطر

سفر سراج الدین حقانی به امارات متحده عربی در یک لحظه مهم انجام می‌شود، که دوحه، پایتخت قطر، آماده میزبانی سومین نشست سران در مورد آینده افغانستان از 30 ژوئن تا 1 ژوئیه می‌شود. این نشست می‌تواند فرصت دیگری برای گردهم آمدن بازیگران کلیدی و بحث در مورد آینده افغانستان باشد.

با توجه به رقابت منطقه‌ای بین قطر و امارات متحده عربی برای نفوذ، به ویژه در تلاش آن‌ها برای کسب قدرت سیاسی بیشتر، سفر حقانی به امارات در سطوح مختلفی جالب است. با وجود اینکه امارات یک مرکز تجارت جهانی است، ابوظبی شاهد رهبری قطر در سیاست منطقه‌ای بوده است. تفاوت‌های قابل توجه در اتحادهای منطقه‌ای، به ویژه با ترکیه، ایران، سوریه و یمن، بر اختلافات عمیق بین قطر و امارات متحده عربی تأکید می‌کند.

سراج الدین حقانی

روابط نزدیک قطر با ترکیه و روابط نسبتاً دوستانه آن با ایران، کاملاً با موضع محتاطانه امارات در قبال ترکیه و ایران در تضاد است. در سوریه، حمایت قطر از گروه‌های شورشی، با تمایلات میانه‌روتر و سکولارتر امارات متحده عربی متفاوت است. به همین ترتیب، دخالت عمیق امارات در یمن با ترجیح قطر برای راه حل‌های دیپلماتیک در تضاد است. علاوه بر این، در درگیری اخیر اسرائیل و حماس، حمایت صریح قطر از فلسطین با رویکرد ظریف‌تر امارات، از جمله روابط دیپلماتیک آن با اسرائیل از طریق پیمان ابراهیمی، در تضاد است. این تفاوت‌ها بر اولویت‌های متمایز سیاست خارجی و محاسبات استراتژیک قطر و امارات متحده عربی تأکید می‌کند.

در مورد افغانستان، دوحه، پایتخت قطر، به عنوان قطب دیپلماتیک برای مذاکرات و تلاش‌های صلح نقش مهمی ایفا کرده است، به ویژه در میزبانی مذاکرات بین ایالات متحده و طالبان. این شهر به عنوان مکان مهمی برای تلاش‌های دیپلماتیک به منظور یافتن راه حلی برای مناقشه در افغانستان عمل کرده است. دوحه میزبان دفتر سیاسی طالبان است و مذاکراتی را که منجر به توافقنامه صلح طالبان و آمریکا در فوریه ۲۰۲۰ شد، تسهیل کرد.

با وجود عدم به رسمیت شناختن طالبان از سوی بسیاری از کشورها و تعداد محدود سفارتخانه‌های باز در کابل، دوحه همچنان «محلی برای تبادل دیپلماتیک با طالبان» را فراهم می‌کند.

در حالی که قطر همچنان نقش خود را به عنوان میزبان دفتر سیاسی طالبان حفظ می‌کند، امارات متحده عربی در حال حاضر به اشرف غنی، رئیس جمهور سابق افغانستان، پناه داده است. این موضوع بر اهمیت مشارکت قطر در تحولات سیاسی این کشور در مقایسه با نقش نوظهور امارات متحده عربی در این عرصه تأکید می‌کند.

در عین حال، افغانستان همچنان با چالش‌های متعدد در عرصه سیاسی خود دست و پنجه نرم می‌کند. این کشور با تهدیدات امنیتی مداوم از سوی گروه‌های شورشی، به طور عمده شاخه خراسان دولت اسلامی (داعش خراسان)، و همچنین مشکلات اقتصادی و اجتماعی ناشی از سال‌ها درگیری و تحریم مواجه است. ممنوعیت تحصیل دختران بالاتر از پایه ششم و آزادی‌های مدنی زنان از مهم‌ترین مسائل افغانستان است.

پیش‌بینی این است که یک کشور مسلمان با نفوذ، در این مورد امارات متحده عربی، بر رهبر قدرتمند طالبان فشار بیاورد تا در برخی از مهم‌ترین موضوعات، از جمله حقوق اسلامی زنان افغان امتیازاتی بدهد. افغانستان شدیدترین قوانین بر اساس شریعت اسلام در سطح جهان را دارد و تنها کشور مسلمانی است که تحصیل دختران را فراتر از کلاس ششم محدود می‌کند.

سراج الدین حقانی از این واقعیت‌ها آگاه است.