به گزارش اکوایران، یکی از بحران‌هایی که احتمالاً در لحظه ورود دونالد ترامپ به کاخ سفید روبرویش قرار خواهد گرفت، مسئله هسته‌ای ایران است. به ادعای برخی تحلیل‌گران، با تضعیف استراتژی «دفاع پیشرو» که به تکیه بر بازیگران غیردولتی منطقه‌ای متکی بود، ممکن است ایران وسوسه شود که از آستانه هسته‌ای عبور کرده تا جلوی حملات احتمالی اسرائیل یا ایالات متحده را بگیرد.

رشد ذخایر

به نوشته باربارا اسلاوین، عضو برجسته اندیشکده استیمسون در واشنگتن و مدرس امور بین‌الملل در دانشگاه جورج واشنگتن، برای وبگاه استیمسون، طبق گزارش نوامبر ۲۰۲۴ آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، ایران بیش از ۶ هزار کیلوگرم اورانیوم غنی‌شده ذخیره کرده که بیش از ۱۸۰ کیلوگرم آن تا خلوص۶۰ درصد غنی شده که شدیداً به مرز آستانه هسته‌ای نزدیک است. بر اساس گزارش آژانس، این میزان برای ساخت چندین دستگاه هسته‌ای در مدت‌زمان کوتاه کافی است. رشد ذخایر اورانیوم ایران پس از خروج دولت ترامپ از برجام در سال ۲۰۱۸ که محدودیت‌هایی برای تهران وضع کرده بود، رخ داد.

ایران یکی از قدیمی‌ترین برنامه‌های هسته‌ای را در خاورمیانه دارد که قدمت آن به سال ۱۹۵۷ برمی‌گردد؛ زمانی که دولت آیزنهاور توافق‌نامه همکاری هسته‌ای غیرنظامی با دولت محمدرضا شاه پهلوی، متحد ایالات متحده را تحت برنامه «اتم برای صلح» امضا کرد. همکاری غرب با صنعت هسته‌ای ایران پس از انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ پایان یافت. رهبر وقت انقلاب تلاش‌های هسته‌ای کشور را متوقف کرد، اما در اواسط دهه ۱۹۸۰ و در میانه جنگ ایران و عراق به دلیل نگرانی از توسعه سلاح هسته‌ای در عراق، آن را از سر گرفت. با کمک چین، پاکستان و روسیه، ایران تدریجاً به گسترش برنامه خود ادامه داد. تأسیسات غنی‌سازی پنهان از آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در سال ۲۰۰۲ فاش شد.

در سال ۲۰۱۵، ایران تحت برجام موافقت کرد محدودیت‌های شدیدی بر برنامه هسته‌ای خود وضع کند و تحت نظارت دقیق آژانس بین‌المللی انرژی اتمی قرار گیرد. اما پس از خروج ترامپ از برجام در سال ۲۰۱۸ و ترور یکی از دانشمندان هسته‌ای برجسته ایرانی توسط اسرائیل در سال ۲۰۲۰، ایران شروع به غنی‌سازی اورانیوم تا ۲۰ درصد و محدودساختن نظارت آژانس کرد. به تلافی عملیات خرابکارانه اسرائیل علیه تأسیسات غنی‌سازی نطنز در سال ۲۰۲۱، ایران تصمیم گرفت اورانیوم را تا ۶۰ درصد غنی‌سازی کند.

تاسیسات هسته ای نطنز

تلاش‌های دولت بایدن برای احیای برجام به دلایل مختلفی شکست خورد؛ از جمله می‌توان به درخواست غیرواقعی برای توافقی «طولانی‌تر و قوی‌تر»، تغییر رئیس‌جمهور ایران در تابستان ۲۰۲۱، درخواست‌های تهران برای تضمین‌های پایدار در مورد کاهش تحریم‌ها و کاهش همکاری از سوی روسیه پس از حمله تمام‌عیار به اوکراین اشاره کرد. در سپتامبر ۲۰۲۳، توافقی جزئی برای کاهش تنش‌ها با ایالات متحده حاصل شد که در آن ایران موافقت کرد از سرعت انباشت اورانیوم ۶۰ درصدی خود بکاهد و از نصب سانتریفیوژهای پیشرفته اضافی خودداری کند. علاوه بر این، ایران پنج شهروند دوتابعیتی ایالات متحده را در ازای آزادسازی ۶ میلیارد دلار از درآمدهای نفتیش آزاد کرد. اما شروع جنگ غزه در ماه بعد و تشدید تنش‌های منطقه‌ای، از جمله حملات مستقیم اسرائیل به ایران و بالعکس، جامعه بین‌المللی را به تکاپو انداخته تا رویکرد جدیدی برای حل مسئله هسته‌ای ایران پیدا کند.

گزینه‌های غرب

  • اجرای سختگیرانه‌تر تحریم‌ها برای بازگرداندن ایران به مذاکرات

دولت آتی ترامپ به وضوح اعلام کرده که قصد دارد فشار اقتصادی بر ایران را با کاهش توانایی صادرات نفت آن افزایش دهد. در کوتاه‌مدت، رویکرد «فشار حداکثری ۲.۰» ممکن است نتایجی به همراه داشته باشد، اما ایران مهارت‌های جدیدی در دورزدن تحریم‌ها به دست آورده و بسیاری از پالایشگاه‌های کوچک چینی که نفت ایران را خریداری می‌کنند، نسبت به تحریم‌های ایالات متحده مقاوم هستند. رویکرد دیگر این بوده که از تهدید به اجرای سخت‌تر تحریم‌ها به عنوان اهرمی برای بازگرداندن ایران به مذاکرات استفاده کند تا این کشور از تولید اورانیوم ۶۰ درصدی خود بکاهد.

  • تشویق به شفافیت و همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی

رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در ماه نوامبر برای اولین‌بار طی ماه‌ها به ایران سفر کرد تا مسائل مربوط به نظارت و دیگر مشکلات مربوط به برنامه هسته‌ای گذشته ایران را بررسی کند. دولت ترامپ شاید روشن کند که همکاری بهتر با آژانس و تصمیم ایران برای بهبود دسترسی آژانس به تأسیسات و اطلاعات درباره فعالیت‌های هسته‌ای گذشته‌اش تأثیر مثبتی بر آمادگی واشنگتن برای مذاکره با تهران و ارائه کاهش تحریم‌ها خواهد داشت.

  • مذاکرات رسمی و مستقیم برای بررسی توافق جدید  

گزینه دیگر شامل تماس مقامات دولت جدید آمریکا با ایران جهت جستجوی توافقی جدید است. پیش از انتخابات ایالات متحده، ایران با افرادی که در دولت قبلی ترامپ بر مسائل خاورمیانه کار می‌کردند تماس گرفته بود تا ارزیابی کند که سیاست ایالات متحده نسبت به ایران در دوره دوم ترامپ چگونه خواهد بود. این تماس‌ها باید ادامه یابد. مذاکرات می‌تواند در عمان، قطر، وین، ژنو یا نیویورک برگزار شود. بهتر است مذاکرات مستقیماً و نه از طریق واسطه‌ها انجام بگیرد تا از بروز سوءتفاهم‌ها جلوگیری شود.

دونالد ترامپ ایلان ماسک

  • تدوین «برنامه اقدام ترامپ»

ممکن است دولت جدید ایالات متحده یک جدول زمان‌بندی واقع‌بینانه از افزایش نظارت، کاهش ملموس فعالیت و ذخایر هسته‌ای و کاهش تحریم‌ها، از جمله آزادسازی درآمدهای نفتی ایران که در بانک‌های خارجی مسدود شده‌اند برای خرید مواد غذایی و دارویی پیشنهاد دهد. برای غرب، احیای برجام قدیم با توجه به تاریخ انقضای بسیاری از مهلت‌های تعیین‌شده در آن غیرواقع‌بینانه به نظر می‌رسد. ایران احتمالاً محدودیت‌های قدیمی بر ذخایر و سانتریفیوژها را نمی‌پذیرد، اما می‌تواند اقداماتی انجام دهد که زمان لازم برای گریز هسته‌ای را افزایش دهد. هر توافق جدیدی می‌تواند تحت عنوان «برنامه اقدام ترامپ» نام‌گذاری شود.

  • تمرکز بر مسائل امنیتی منطقه‌ای

شاید آمریکا تصمیم بگیرد که دستورکار را به مسائل منطقه‌ای گسترش داده و ایران را از پاسخ به حملات موشکی اخیر اسرائیل به این کشور منصرف کند. همچنین ممکن است ایران را ترغیب کرده تا حمایت از متحدان خود در محور مقاومت را کاهش دهد و رویکردی دیگر در کمک به فلسطینیان اتخاذ کند؛ از جمله پذیرش رسمی راه‌حل دو کشوری. همچنین اگر دولت ترامپ با تحرکات اسرائیل برای الحاق رسمی کرانه باختری و اشغال مجدد غزه موافقت نکند، به نفع مذاکره با ایران خواهد بود.

  • مشارکت با متحدان عرب

ایالات متحده در سیاستش در قبال ایران، راهی جز گوش‌دادن به نظرات متحدان عربش ندارد. در دولت اول ترامپ، کشورهای عربی قدرتمندی مانند عربستان سعودی و امارات متحده عربی از تصمیم او برای ترک برجام و ازسرگیری تحریم‌ها علیه ایران استقبال کردند. اما پس از حمله حوثی‌ها به منافع نفتی عربی و بی‌تفاوتی واشنگتن به این حمله، کشورهای عربی خلیج فارس علاقه کمتری به مواجهه جدید با ایران نشان دادند. در نتیجه، امارات و عربستان روابط خود با ایران را ترمیم کرده و دیگر تمایلی به رویارویی ایران-آمریکا یا ایران-اسرائیل که می‌تواند منطقه را بیش از این بی‌ثبات کند و برنامه‌های اقتصادی آن‌ها را به خاطر بیاندازد، ندارند.

  • تحقق آتش‌بس‌های پایدار در غزه و لبنان

رسیدن به آتش‌بس معتبر در این مناطق فشارها بر ایران برای ادامه حمایت از عملیات‌های جاری حماس و حزب‌الله را کاهش می‌دهد و موجب می‌شود حوثی‌ها حملات خود به کشتی‌های تجاری در دریای سرخ را متوقف کنند. حتی آمریکا می‌تواند ایران را به کنفرانس‌های بین‌المللی برای بازسازی غزه دعوت کند.

  • دست‌برداشتن از گزینه نظامی

آمریکا باید اسرائیل را به عدم بمباران تأسیسات هسته‌ای ایران مجاب کرده و تأمین تسلیحات لازم برای هدف‌گیری این تأسیسات را متوقف کند. دیگر برنامه هسته‌ای ایران از طریق اقدام نظامی نابود نمی‌شود و در حقیقت، حملات نظامی احتمالاً تنها باعث خواهد شد که ایران تصمیم به خروج از پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای بگیرد و از آستانه هسته‌ای عبور کند. تنها دیپلماسی موفق به کاهش این برنامه شده و دیپلماسی قوی‌ترین گزینه برای متقاعدساختن ایران به عدم گریز هسته‌ای است.