روایت حذف حصار از بوستان های تهران ؛
حصر پارک های تهران به دلیل 30 سال پیش
اکو ایران : یکی ازمدیران قدیمی شهرداری تهران روایت حذف حصاراز فضای عمومی شهر در دهه هفتاد رادر گفت و گو با اکو ایران روایت کرد .
باورش سخت است اما زمانی پارکهای تهران دیوار داشت و میله. ساعت کاری داشت و درهایش رأس ساعتی بسته میشد. اما اوایل دهه هفتاد، شهردار جوان تهران تصمیم گرفت هیچ نردهای دور فضاهای عمومی شهر تهران نباشد. برداشتن حصارهای پارکها، آن زمان مخالفانی داشت و دلیل مخالفت، به مخاطره افتادن امنیت پارکها بود. حالا با گذشت حدود 30 سال از آن زمان، باز هم به دلیل امنیت میخواهند بوستانهای تهران را حصارکشی کنند. با شهرام جباری زادگان از مدیران قدیمی شهرداری تهران که در اغلب 40 جلسهای که برای برچیدن حصارها در شهر برگزار شد، حضور داشته است، در این رابطه گفت و گو کردهایم .
او درباره حال و هوای تهران دهه هفتاد میگوید: تهران بعد از دوران دفاع مقدس و جنگ و بمباران و موشکباران به یک شهر خاکستری تبدیل شده بود که گرد و خاک 8 سال جنگ بر المانهای جای جای شهر، نشسته بود. غلامحسین کرباسچی که در دیماه سال 1368 در شهرداری تهران بر سر کار آمد، اقدامات تحولی فراوانی برای تهران انجام داد. او به عنوان یک شهردار جوان، نگاهی تحولگرا داشت و میخواست حیات این کلانشهر سیاه و سفید را تجدید کرده و آن را به یک شهر سرزنده، رنگی و قابل زیست تبدیل کند.
جباری زادگان ادامه میدهد: آن زمان، قرار بر جابهجایی پایتخت بود و تغییر پایتخت موضوعی جدی بود اما کرباسچی به جای اینکه پایتختی تهران را تغییر دهد، سعی کرد حال و هوای شهر تهران را تغییر دهد. او کارهای مختلفی را در تهران انجام داد تا چهره و سیمای تهران تغییر کند، برداشتن نردهها و دیوارهای پارکها ازجملهی این کارها بود که وی در این دوره انجام داد. اگر بخواهیم 10 کار عمده از بین صدها کار کرباسچی را در آن دوره نام ببریم، حتماً یکی از آنها، برداشتن نردهها و دیوارهای پارکها بود که یک کار تحولی بزرگ در آن زمان بود.
شاید اگر الان به کسی بگوییم که روزی روزگاری دور پارکهای شهر، دیوارهای آجری و نردههای آهنی کشیده بودند و پارکها مثل ادارهها و سازمانهای دولتی، ساعت کار داشتند و سر یک ساعت درهایشان باز میشد و سر یک ساعت درهایشان بسته میشد، کمتر کسی به جز افرادی مثل من که آن دوره را تجربه کردند، این موضوع را باور کنند اما واقعیت این است که یک چنین اتفاقی آن موقع وجود داشت و پارکها ساعت کار داشتند.
این مدیر قدیمی شهرداری تهران یادآوری میکند: خاطرم هست 30-40 جلسه مفصل که حداقل در 3 تا 4 جلسه آن، خود آقای کرباسچی، شهردار تهران حضور داشتند، صرفاً با موضوع برداشتن و برچیدن نردهها و دیوارهای پارکها در تهران برگزار شد و موضوع از همهی ابعاد، جوانب و زوایا بررسی شد. همان که الان میگویند پیوست اجتماعی، پیوست فرهنگی، پیوست اقتصادی و پیوست محیط زیستی، بدون اینکه آن موقع، بررسیهای انجام شده این اسمها را داشته باشند اما واقعاً از همه لحاظ سعی شد تا موضوع مورد بررسی و تأمل دقیق و کامل قرار بگیرد.
مثل هر کار اجتماعی یا فرهنگی دیگری، این کار هم با مخالفتهای زیادی در آن زمان همراه بود و خیلیها با آن مخالف بودند. یکی از مخالفتهای جدیای که در آن دوره با این کار میشد از ناحیه نیروی انتظامی وقت بود، به خاطر اینکه فکر میکردند که این کار باعث ناامنی فضای پارکها میشود و عملاً پارکها را غیر قابل کنترل میکند، لذا به شدت با این کار مخالف بودند و برای جلب نظر موافقشان، هم به صورت مستقیم در تعامل و مذاکره با خودشان و هم از طریق دستگاههای بالادستی، برای کسب رضایت نیروی انتظامی تلاش شد.
وی اضافه میکند: اگر اشتباه نکنم، در بازه زمانی چند ماهه در سال 71 یا 72 بود که همهی پارکهای شهر، تحت تأثیر این تصمیم قرار گرفتند. جنوب و شمال شهر، شرق و غرب شهر و مرکز شهر هم نداشت؛ سعی میشد همهی تهران و همه مردم تهران با یک نگاه نگریسته شوند. آن موقع شعار شهرداری تهران، «شهر ما خانه ما» بود و میتوان ادعا کرد که تجلی این شعار در همین اتفاق برداشتن و برچیدن نردهها و دیوارهای پارکها، متبلور و متجلی شده بود و یکی از نمادهای این شعار، همین اقدام بود.
در آن موقع، حوزه معاونت خدمات شهری شهرداری تهران که محمد حقانی مسوولیت آن حوزه را بر عهده داشت، تولیت و محوریت اجرای این موضوع مهم در آن روزگار را عهدهدار شد.
نکتهی مهم این قضیه، این بود که مردم، تبلور و تجلی شعار اصلی شهرداری تهران «شهر ما خانه ما» را به عینه میدیدند. اینکه فضای پارک، محلی است که آنها بتوانند با آرامش و در امنیت، در هر ساعت از شبانهروز و هر وقت که مناسب بدانند، بهتنهایی یا با دوستان و خانوادهشان به آنجا مراجعه کنند و هیچ رادع و مانعی برای استفاده آنها از این فضاها وجود نداشته باشد، به نظرم تحقق شعار «شهر ما خانه ما» همین است.
اساساً نگرشی که در آن زمان وجود داشت، این بود که اماکن و فضاهای عمومی شهر به همه شهروندان تعلق دارد، چه در جنوب شهر و چه در شمال شهر، و نباید بین فضاهایی همچون بوستانها و شهروندان مانعی وجود داشته باشد و با این انگیزه بود که مردم با شهر خودشان و با فضاها و اماکن شهرشان به نوعی آشتی کردند و به شهرداری تهران و مدیریت شهری آن زمان، اعتماد و اطمینان کردند.
او درخصوص اولین پارکها که حصارهایشان برچیده شد، میگوید: از اولین پارکهایی که نردههایش برچیده شد، پارک دانشجو در چهارراه حضرت ولیعصر (عج) بود. یکی دیگر از پارکهایی که در فهرست اولینها قرار داشت، پارک نیاوران بود که از قضا نردههای خیلی بلندی داشت. یکی دیگر از پارکهایی که آن زمان نردههایش سریع برچیده شد، پارک کمیل یا باباییان در محدوده منطقه 10 در خیابانی به همین نام بود و از پارکهایی که یک مقدار دیرتر نسبت به جمعآوری نردههایش اقدام شد، پارک ساعی در خیابان حضرت ولیعصر (عج) بود که شاید نوع قرارگیری این پارک در فضایی به شکل یک گودال و فرورفتگی ازجمله دلایلی بود که باعث شد این پارک از پارکهای متأخر در برچیدن نردهها باشد.
جباری زادگان درخصوص فعالیتهای دیگری که در آن دوران برای تحول در شهر انجام شد هم توضیح میدهد: کارهای متعددی در مجموعه مدیریت شهری ازسوی کرباسچی و تیم مدیریتی شهرداری تهران انجام شد. در حوزه فنی و عمرانی، مهندس محمد آشوری معاون وقت فنی و عمرانی شهرداری تهران و در حوزه خدمات شهری و فضای سبز نیز مهندس محمد حقانی معاون وقت خدمات شهری شهرداری تهران، دو مدیر ارشد مجموعه شهرداری تهران بودند که در تحقق ایدههای نوگرایانه و تحولخواهانه شهردار وقت تهران برای احیای جسم و روح شهر خیلی کمک کردند و کارها را با جدیت، دقت و سرعت پیش میبردند.
چند نمونه از کارهایی که در دوره مسوولیت آقای کرباسچی انجام شد و ازجمله کارهای تأثیرگذار و ماندگار آن موقع بود، میتوان به برداشتن و برچیدن دیوارها و نردههای پارکها اشاره کرد. درواقع حصارهای باغها، بوستانها، پارکها و فضای سبز تهران به این ترتیب برچیده شدند.
کار بعدی، این بود که آنقدر گل در میدانها، در بلوارها و در باغچههای سطح معابر کاشته شد تا فرهنگ اینکه مردم گل نچینند، کاملاً جا افتاد. یادم میآید در جلسات مختلفی که آن زمان برگزار میشد، شهردار تهران تأکید میکرد که تا میتوانید در سطح شهر گل بکارید و مردم هر چه گل چیدند، بلافاصله جایگزین کنید تا به نقطهای برسیم که مردم از گلهایی که در خیابانها و میدانها وجود دارد، به اندازه گلهایی که در خانه خودشان و در باغچهشان دارند، مراقبت کنند و از آنها لذت ببرند تا نیازی به کندن آنها نباشد و اتفاقاً بعد از مدتی به این نقطه رسیدیم که مردم گلهای باغچههای شهر را نمیکندند که آنها را در باغچههای خانهشان بکارند چرا که اعتقاد داشتند شهر مثل خانه خودشان است.
راهاندازی روزنامه همشهری که یک روزنامه کاملاً نو، رنگی و در شکل و شمایل تازهای در آن دوره بود، احداث فروشگاههای مدرن شهروند و از همهی اینها مهمتر، راهاندازی فرهنگسراها و خانههای فرهنگ مانند فرهنگسرای بهمن که در محل کشتارگاهی ساخته شد که خون ذبح انواع دامها از جویهای اطراف آن جاری بود و سرانجام به یک مرکز فاخر فرهنگی تبدیل شد یا مرکز بزرگ فرهنگی شرق تهران به نام فرهنگسرای خاوران در اراضی خاوران را میشود ازجمله کارهای بزرگ کرباسچی نام برد.
به گفته او، توسعه زیرساختهای عمرانی شهر تهران مانند بزرگراهها، تونلها و مشخصاً تونل رسالت یا بزرگراه شهید نواب صفوی که واقعاً کارهای بزرگی بودند ازجمله اقداماتی بود که در آن موقع نسبت به انجام آنها اهتمام شد و علاوهبر آن، توسعهی سریع پارکها و بوستانها در شهر و درواقع، کشیدن یک کمربند سبز به دور شهر تهران از دیگر اقدامات مؤثر آن موقع بود. آغاز ساماندهی صنایع و مشاغل مزاحم از دیگر فعالیتهایی بود که از این دوره آغاز شد. علاوه بر رفع سد معبرهایی که خیلی زیاد به چشم میخورد، انتقال و خروج کسب و کارهایی که آلایندگی بالایی در دل شهر و وسط کوچه پس کوچهها و خیابانها برای مردم و اهالی آن محلات ایجاد میکردند و ایجاد مرکزی برای کنترل و نظارت بر ترافیک تهران که در آن زمان از مدرنترین مراکز نهتنها خاورمیانه بلکه دنیا بود، سایر فعالیتهای آن زمان بودند. همچنین، حتی کاری که به نظر پیش پا افتاده میآمد، اینکه همه کاسبها و مغازهدارها موظف شدند تا نسبت به رنگآمیزی پرده کرکرههای مغازههایشان اقدام کنند، برای اینکه شهر رنگی شود و شکل و شمایل رنگارنگ به خود بگیرد، از دیگر کارهای آن موقع بود که میشود به آن اشاره کرد.
جباری زادگان معتقد است: شاید به عقب که نگاه میکنیم، خیلی کار برداشتن نردهها و دیوارهای پارکها، کار بزرگی به نظر نیاید اما تجربه زیسته من در آن دوره میگوید که این کار، کار عظیمی بود. اقدامی که نسبتاً جنس آن عمرانی بود ولی عمیقاً کاری فرهنگی و اجتماعی بود که تأثیرات مثبت و مؤثر خودش را در آن موقع بر دل و جان شهروندان بر جای گذاشت و احساس آشتی، تعلق خاطر و علقهی خاصی را بین شهروندان، محیط شهر و محوطه سرسبز و مفرح پارکها ایجاد کرد، ضمن اینکه برداشتن دیوارها و نردهها، همزمان با این بود که به پارکها رسیدگی میشد. فوارهها به حرکت میآمدند، فضاهای سبز توسعه پیدا میکردند، گل و گلگاری در پارکها رونق میگرفت و نسبت به سنگفرش کردن پارکها و ایجاد فضاهای بازی در آنها اقدام میشد و همه اینها، دست به دست هم دادند تا کار برداشتن نردههای پارکها به عنوان یک کار ماندگار در دورهی مدیریتی غلامحسین کرباسچی در تهران ثبت و ضبط شود.
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
تهران و ریاض بر سر تلآویو معامله میکنند؟
-
قیمت جدید محصولات ایران خودرو رسما اعلام شد / توضیحات وزیر صمت درباره افزایش قیمت خودروها
-
معاون سازمان انرژی اتمی: ایران ظرفیت غنی سازی را به شکل قابل ملاحظهای افزایش میدهد/ مجموعهای از سانتریفیوژهای پیشرفته را بکار میگیریم
-
نبرد غولها در میانه بازی بزرگ؛ چگونه پوتین و بن سلمان جهان را به لرزه درآوردند؟
-
ایران وارد فاز مهاجرت عام شده است
-
هشدار اکونومیست درباره ورود «ماسک» به سیاست: خطر ظهور الیگارشی فاسد در آمریکا
-
بازار سهام این هفته مثبت خواهد بود؟
-
لحظه تعیین کننده جنگ؛ چگونه پوتین از خط قرمز دکترین بازدارندگی جنگ سرد عبور کرد؟
-
جزئیات مهم از انتقال الکترونیکی سهام عدالت متوفیان به وراث