شاید همین حال خوب بود، یا شاید هم حضور در میان دانش‌بنیان‌ها و درماندگی آقای وزیر از دستِ ‌بسته‌اش برای یاری‌رساندن به آن‌ها که دقایق جذابی را خلق کرد. هرکس با عرف سیاست در ایران آشنا باشد، می‌داند که در چشم سیاست‌مداران، عرصه رسمیْ جایی است برای تکرار کلیشه‌ها. پشت تریبون‌ها به‌ندرت حرف تازه‌ای زده می‌شود. گاهی البته در زدو‌خوردهای سیاسی طرفین برگی علیه یک‌دیگر رو می‌کند. خلاصه دست‌رسی ما – بیرون‌نشینان قدرت - به آن‌چه درون سیاست می‌گذرد، بسیار محدود است.

حالا یکی از این لحظات کم‌یاب اتفاق افتاده است. لحظه‌ای که پرده کمی کنار می‌رود و ما دیدی از درون به‌دست‌می‌آوریم و اجازه پیدا می‌کنیم تحلیل‌های خودمان را از اوضاع به‌روز کنیم.

وزیر صمت: هیچ‌کس اختیار هیچ‌کاری را ندارد!

وزیر صمت در این ویدیو کوتاه می‌گوید: «الحمدالله هیچ‌کی اختیار هیچ‌کاری را ندارد. [اختیارات] دست همه است؛ یک‌خورده‌اش دست آقای خاندوزی است؛ یک‌خورده‌اش دست بانک مرکزی است... من می‌گویم آقا! ارز بدهید... [به من] می‌گویند تو فقط تیکش را بزن. من فقط تیک را می‌زنم. بقیه‌اش هم باید دیگران [انجام دهند]. دیگران هم نمی‌کنند. ... همه‌اش شده التماس. به اقای رییس جمهور گفتم من شدم وزیر التماس.»

علی‌آباد در این‌جا چند ژست‌ آشنای درخواست‌کردن می‌گیرد؛ دستی به ریشش می‌کشد آن‌طور که بزرگ‌ترها وقت درخواستی انجام می‌دهند؛ دستی هم جلوی سینه‌اش می‌گذارد آن‌طوری که به وقت احترام گذاشتن می‌کنیم. وزیر صمت نگاهی به حضار می‌کند و دوباره با لبخند می‌گوید: «وزیر التماس هستی اما کاری دستت نیست.»

علی‌آبادی اسلاید را می‌گرداند تا ارائه خود را ادامه دهد. تیتر اسلاید بعدی این است: «فقدان رهبریِ واحد در تولید». وزیر صمت رو می‌کند به حاضرین و ادامه می‌دهد: «یکی ننشسته [بگوید] آقا! فرمانده تولید این است! به آقای رییس جمهور گفتم خودت بشو فرمانده تولید؛ یا یکی، [با تاکید] «یکی» [را بگذار فرمانده تولید]. نه این‌که یک‌خورده‌اش دست آقای خاندوزی باشد، یک‌خورده‌اش دست علی‌آبادی باشد... ولی هیچ‌کس پاسخ‌گو نیست. یقه هیچ‌کس را نمی‌توان گرفت.»

این‌جا به طنز رو به دهنوی، نماینده مجلس می‌کند و می‌گوید: «آقای دهنوی یقه من را در مجلس بگیرید، یقه شما را می‌گیرم» بعد از خنده‌ای ادامه می‌دهد: «[من اصلا] یقه ندارم، چه‌کار می‌توانم بکنم».

معمای اختیار و مسئولیت در جمهوری اسلامی

سال‌ها است که تحلیل‌گران سیاسی و ناظرانِ بادقتِ امور سیاستی تاکید می‌کنند که کار در ایران گره خورده است. نحوه تقسیم اختیارات به‌نحوی است که نمی‌توان به راحتی در خصوص امور مهم تصمیم‌گیری کرد. حتی بدتر از آن این‌که وقتی مشکلی پیش می‌آید کسی مسئولیت نمی‌پذیرد و اصل مشخص نیست کدام ایده را باید مقصر دانست؛ چون آش پخته شده، دست‌پخته همه است، پس دست‌پخت هیچ‌کس نیست. برخی اسم این وضعیت را تداخل نهادی و یا تودرتویی نهادی گذاشته‌اند.

در این بین برخی تحلیل‌گران باور داشتند یک‌دست‌ شدن قدرت شاید این مساله را حل کند. آن‌ها می‌گفتند زور اصلاح‌طلب‌ها و نیروهای میانه کم است و از عهده تصمیمات سنگین و سخت برنمی‌آیند. در نگاه آن‌ها موضوع این است که گروهی قدرت اجرایی مملکت را در دست داشته باشد که به هسته‌های اصلی قدرت نزدیک باشد، تا وقتی اراده کرد کاری کند، از عهده پیاده‌سازی‌اش برآید.

البته این دسته از تحلیل‌گران باور داشتند که در نیروهای پرقدرت امروز ایران، گروهی عمل‌گراتر و گروهی ایدئولوژیک‌تر هستند. آن‌ها امیدوار بودند که ضرورت‌های کشورداری طیف عمل‌گرا را منسجم کند تا با راضی‌کردن یا مهارکردن طیف ایدئولوژیک، برخی از اصلاحات سخت اقتصادی را پیش ببرند. اما حرف‌های آقای وزیر نشان می‌دهد که هنوز این مشکلِ جدیِ کشورداری و سیاست‌گذاری در ایران حل نشده و به‌نظر هم نمی‌آید کار خاصی برای برطرف‌کردنش انجام داده باشند.

کنایه‌ای باریک به نقش ضدتوسعه‌ای مجلس

به جلسه مورد نظر برگردیم. علی‌آبادی اسلاید بعدی را می‌خواند: «وجود مداخلات زیان‌بار». رو به حاضرین می‌کند و می‌گوید عنوان درست این اسلاید این بود: «وجود مداخلات زیان‌بار نمایندگان» که البته آقای وزیر خودش «نمایندگان» را حذف کرده است. توضیح این نکته همه را به خنده و تشویق می‌اندازد.

همین نکته ساده‌ای که آقای وزیر به شوخی مطرح کرد خودش موضوع مهمی است که مورد توجه تحلیل‌گران قرار گرفته است. سال‌ها پیش احمد میدری، معاون اسبق وزارت تعاون و اقتصاددان که سابقه حضور در مجلس را نیز دارد، در یادداشت مهمی به این موضوع اشاره کرده بود.

مجلس در ایران کارکرد محلی پررنگی پیدا کرده است؛ به‌نحوی که مکررا تمایلات محلی و منطقه‌ای بر جهت‌گیری‌های ملی برتری می‌یابد. هرچند در قدیم هم شاید این‌ بود، اما نه به این شدت. این طور است که در بسیاری از موارد، نمایندگان مجلس نه نماینده منافع ملی بلکه به دنبال کسب بودجه و پروژه‌ - پروژه‌هایی که اغلب منطق اقتصادی ندارند – برای منقطه خود هستند و دولت‌مردان را تحت فشار قرار می‌دهند.

پایان: برگشت به تنظیمات کارخانه

این‌جای صحبت‌های وزیر صمت است که شخصی می‌رود بالا تا درِ گوش وزیر نکته‌ای بگوید. علی‌آبادی که گویا شصتش خبردار شده، پشت میکروفن می‌گوید: «این حرف‌ها را اگر قرار باشد خبرنگارها همین‌طور نقل کنند خیلی نامردی است ها!». جمله‌اش تمام نشده به‌نظر می‌رسد در گوشی به او خبر می‌دهند که این نشست پخش مستقیم است. وزیر با خنده رو به حاضرین می‌کنند و با لحنی که انگار یعنی کار از کار گذشته خبر می‌داد: «می‌گویند دارد پخش آنلاین می‌شود». همه می‌خندند، وزیر سر تکان می‌دهد و حاضرین تشویق می‌کنند.

این‌جا به بعد است که لحن طنز و البته به گمان ما تمام‌عیار وزیر تمام می‌شود و ما با کلیشه دولت‌مردان همیشگی روبه‌رو می‌شویم. عباس علی‌آبادی با صورتی جدی به حاضرین نگاه می‌کند و می‌گوید: «عیبی ندارد با مردم خودمان هم رک و جدی صحبت می‌کنیم. ولی می‌خواهیم [مسائل] را درست کنیم انشاالله. انشالله در دولت آقای رییسی این‌ها درست خواهد شد. من اطمینان دارم با اراده شخص ایشان [مسائل درست خواهد شد.]»

وزیر دیگر در چهره رسمی و جدی خودش است و ارائه‌اش را ادامه می‌دهد: «کجای دنیا وقتی برق کم می‌آورند، برق صنعت و معدنشان را قطع می‌کنند. ولی خب ما این‌جا با ملاحظاتی این کار را می‌کنیم... یعنی هیچ‌کس الان مسئول تامین هیچ مزیتی برای صنعت نیست. آقایون دانش‌بنیان‌ها! خودتان باید همه کارهای خودتان را بکنید.»

همان‌طور که وزیر گفت ما قصد «نامردی» نداریم و جا دارد از او بابت این دو دقیقه صحبت‌های ر‌وراست و معطوف به مسائل کشور، از او تشکر کنیم.

کمی درباره خود علی‌آبادی

وزیر صمت در بین وزرای فعلی دولت سیزدهم جز خوش‌نام‌ها محسوب می‌شود. او از سال ۱۳۸۸ تا ۱۴۰۲ که وزیر شد، مدیر عامل گروه مپنا بود. آدمی است اجرایی و اهل تعامل. حتی در دولت قبلی که به جریان سیاسی دیگری تعلق داشت نیز گاهی نام او به عنوان کاندید‌های احتمالی وزارت به گوش می‌خورد. عباس علی‌آبادی مهندسی مکانیک خوانده است: کارشناسی را در شریف، ارشد را در تهران و دکتری را در خواجه نصیر.

علی آبادی را باید از معدود تکنوکرات‌های دولت فعلی دانست. در کارنامه او سابقه کار در جهاد سازندگی، مشارکت در اجرا و مدیریت پروژه‌های نیروگاهی کرخه و کارون ۳، مدیریت‌عاملی شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران و معاونت وزیر نیرو در امور برق و انرژی وجود دارد.

از جمله برنامه‌های او حین تصدی معاونت امور برق وزارت نیرو، استفاده از نیروگاه‌های تجدیدپذیر، واقعی کردن قیمت برق و تکمیل نیروگاه‌های نیمه تمام بود. نکته جالب دیگر این‌که علی آبادی در تاریخ ۲۸ مرداد ۱۳۹۸ به جای هاشم یکه زارع مدیرعامل ایران خودرو شد، اما از پذیرش این مقام امتناع کرد.