به گزارش اکوایران، در طول سال تحصیلی که اکنون در دانشگاه‌های ایالات متحده به پایان می‌رسد، بحث‌های مناقشه‌آمیزی در مورد ادبیات مورد استفاده در تظاهرات بر سر درگیری اسرائیل و فلسطین وجود داشته است. از جمله شعارهای معترضان «جهانی کردن انتفاضه» و «از رودخانه تا دریا» است که برخی مفسران تندرو آن‌ها را یهودی‌ستیزانه تعبیر کرده‌اند.

اما حتی در میان این نبرد بر سر شعارها، دانشجویان به دستاورد مهمی رسیده‌اند: جنبش اعتراضی آن‌ها تا حد بی‌سابقه‌ای مبارزه برای حمایت از جان فلسطینیان در برابر حملات بمباران اسرائیل و تأمین حق تعیین سرنوشت برای فلسطینیان را جهانی کرده است. شواهد فراوانی از این امر وجود دارد، از گسترش اعتراضات به دانشگاه‌های اروپا و جاهای دیگر تا انتقاد شدید از کمک‌های تسلیحاتی آمریکا به اسرائیل که در مراسم‌های مختلف.

جشنواره فیلم کن نیز به صحنه‌ای برای اعتراض تبدیل شد و کیت بلانشت، بازیگر استرالیایی، لباسی به تن داشت که به نظر می‌رسید عناصر پرچم فلسطین را در خود جای داده است. اخیراً، اسپانیا، ایرلند و نروژ، کشور فلسطین را به رسمیت شناختند، که سه کشور اروپایی ثروتمند را به فهرست بیش از 140 کشوری اضافه کرد که فلسطین را به رسمیت می‌شناسند - فهرستی که تحت سلطه کشورهای جنوب جهانی است. و در روز جمعه، دیوان بین‌المللی دادگستری حکم داد که اسرائیل باید فوراً عملیات نظامی خود را در شهر رفح در غزه متوقف کند.

مواضع غیرقابل بحث

به نوشته فارن پالیسی، در طول تاریخ، برخی از مواضع در سیاست خارجی ایالات متحده از حمایت قوی دو حزبی برخوردار بوده‌اند، به گونه‌ای که به ندرت منجر به بحث جدی ملی می‌شوند و به ندرت توسط رسانه های جریان اصلی زیر سوال می‌روند. در طول بیشتر دوران جنگ سرد، نمونه بارز این اجماع، دیدگاه آمریکایی در مورد رقابت با اتحاد جماهیر شوروی به عنوان یک تهدید وجودی بود. تا زمان روی کار آمدن دولت ترامپ، سایر نمونه ها شامل حمایت ایالات متحده از ناتو و اتحادهای آسیایی واشنگتن، به ویژه با ژاپن بود.

برای مدت طولانی، حمایت واشنگتن از اسرائیل هم سطح با این تعهدات بوده است: آنقدر عمیق و بدون تردید که تقریباً در برابر بحث و جدل مصون بود.

با این حال، اعتراضات اخیر که دانشگاه‌های ایالات متحده را فرا گرفته است، این وضعیت را تغییر داده است.

اعتراضات دانشجویان آمریکا

فراتر از حد

خدمت فوق‌العاده‌ای که معترضان دانشجویی کرده‌اند، این است که گفته‌اند اسرائیل در حمله به غزه - با تعداد کشته‌شدگان احتمالاً فراتر از 35000 نفر؛ تخریب مساکن، بیمارستان‌ها، مدارس و زیرساخت‌ها در مقیاسی تقریبا غیرقابل تصور؛ جابجایی مکرر جمعیت برای باز کردن راه برای حملات بیشتر؛ حملات آن به امدادگران و خبرنگاران؛ محدودیت‌های آن بر مطبوعات؛ و کنترل خفه کننده آن بر تحویل مواد غذایی بشردوستانه تا جایی که اکنون تهدید قحطی گسترده وجود دارد- از حد فراتر رفته است.

شکست واشنگتن در داشتن یک صدای قوی در مورد این موضوعات، شهروندان را به اقدام وا داشته است. کم‌‌گویی یا ترسویی بسیاری از رسانه‌های ایالات متحده نیز همین تاثیر را داشته است، جایی که روزنامه‌های پیشرو (که برخی از آن‌ها دستورالعمل‌هایی صادر کرده‌اند که از استفاده از کلمه «فلسطین» جلوگیری می‌کنند) به طور وسواسی نمایش‌های روزانه مبارزات حقوقی جاری ترامپ را پوشش می‌دهند.

در یک دموکراسی، عمل فقط در پای صندوق‌های رای انجام نمی‌شود و نباید هم اینطور باشد. اعتراضات دانشجویی بخشی از سنت فعالیت‌های مدنی در ایالات متحده است و تقاضا برای اقدام برای کمک به رنج فلسطینی‌ها در زمره میراث ضروری و قابل احترام قرار می‌گیرد.

متأسفانه، انکار جنبش فعلی توسط نهادهای ایالات متحده و امتناع آن‌ها از شنیدن نگرانی‌های معترضان - یا در مورد لغو مراسم فارغ التحصیلی و سخنرانی‌های دانشجویی، جلوگیری از حتی بیان عمومی سخنان دانشجویان - فقط اوضاع را بدتر کرده است.

تعقیب دیوان بین‌المللی دادگستری

در اینجا، بایدن دقیقاً مسیر اشتباه را در پیش گرفته است. بایدن در واکنش به خبر روز دوشنبه مبنی بر اینکه دادستان دیوان کیفری بین‌المللی (ICC) به دنبال صدور حکم بازداشت برای بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل و دیگر مقامات اسرائیلی (در کنار رهبران حماس) خواهد بود، بایدن با عصبانیت هرگونه «تشابه» بین آن‌ها و رهبران حماس را رد کرد. بایدن با گفتن این سخن، دوباره جزئیات برخی از وحشتناک‌ترین اتهامات مطرح شده علیه حماس درحمله 7 اکتبر را تکرار کرد.

آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده، به طرز نگران کننده‌ای یک گام فراتر از بایدن رفت و ادعاهای ایالات متحده مبنی بر حمایت آن از نظم بین المللی مبتنی بر قوانین را تضعیف کرد. او گفت که دولت از تلاش کنگره ایالات متحده برای تحریم دیوان کیفری بین المللی به دلیل پیگیری این حکم بازداشت حمایت می‌کند. در مقابل، فرانسه به سرعت از دیوان کیفری بین‌المللی در «مبارزه با معافیت از مجازات» حمایت کرد. حتی صدراعظم آلمان، یکی از سرسخت‌ترین حامیان اروپایی اسرائیل و نزدیک‌ترین متحدان ایالات متحده، گفت که اگر دادگاه کیفری بین‌المللی حکمی علیه نتانیاهو صادر کند، کشورش او را دستگیر خواهد کرد.

دیوان بین المللی دادگستری

بیانیه بایدن مشکلات بسیاری دارد. اولاً، دیوان کیفری بین‌المللی هیچ تشبیهی بین رهبران اسرائیل و رهبران حماس قائل نشد، به جز ادعای بنیادی که در دل پرونده‌اش وجود داشت، که می‌گوید رهبران هر دو طرف مسئول جنایاتی هستند که باید در برابر قوانین بین‌المللی برای آن‌ها پاسخگو باشند.

ثانیاً، بایدن با مرور مجدد وحشت حمله حماس، همان تشبیهاتی که ادعا می‌کند بی‌جا هستند را تقویت می‌کند. در طول این بحران، بایدن زمان و اشتیاق لازم را داشته است تا جزئیاتی را در مورد رنج اسرائیلی‌ها به ذهن متبادر کند که هرگز مایل یا قادر به انجام آن در رابطه با رنج غیرقابل تصور فلسطینی‌ها نبوده است.

مخمصه اسرائیلی بایدن

و این مشکل کلیدی است که تظاهرکنندگان در دانشگاه‌ها به دنبال رسیدگی به آن بوده‌اند: شکایات در مورد سرنوشت فلسطینی‌ها - چه در بحبوحه جنگ فعلی و چه از نظر وجودی‌تر و حل بی‌ تابعیتی بودن دنباله‌دار آن‌ها. اما این شکایات مانند نامه‌هایی بوده‌اند که به فرستنده بازگردانده می‌شوند. از آنجایی که در آمریکا دولت پس از دولت، حتی با وجود افزایش شهرک‌سازی‌های اسرائیل، حمایت کاملی از آن کرده‌اند، در حالی که به طور تئوریک و غیر عملی درباره حمایت از راه‌حل دو دولتی صحبت کرده‌اند.

به نظر می‌رسد بایدن نمی‌تواند درک کند که با ظرفیت تقریباً نامحدود خود برای حمایت عمومی از اسرائیل، خود را در چه مخمصه‌ای قرار داده است - اسرائیلی که توسط کابینه‌ای هدایت می‌شود که حتی بیشتر از حماس، مخالف همکاری با تشکیلات خودگردان فلسطین است و برخی از اعضای آن از تخلیه یا الحاق کامل غزه به اسرائیل حمایت می‌کنند. بایدن با بلند کردن صدای خشم خود از اعتراضات جاری، خطر از دست دادن بخش زیادی از آرای جوانان را پذیرفت، جوانانی که به نظر می‌رسد در نبرد انتخاباتی آتی با ترامپ، به شدت به آن‌ها نیاز دارد.

البته در هر جمعیتی افراد بد نیت وجود دارند، اما این اعتراضات ناشی از خصومت یا نفرت نسبت به یهودیان نیست. اعتراضات دانشجویان آمریکا بیانگر امتناع از پذیرش کشتار در این مقیاس بزرگ و بی‌شکیبایی نسبت به سیاست خارجی ایالات متحده‌ای است که مدت‌ها مدعی حق اخلاقی برای رهبری جهان بوده است، و در عین حال در دستیابی به نتایج عادلانه‌تر در بخشی از جهان که بیشترین مداخلات را در آن داشته است ناکارآمد است.