به گزارش اکوایران، کلسی دونپورت، مدیر مرکز سیاست عدم اشاعه در انجمن کنترل تسلیحات آمریکا، در یادداشتی برای وبسایت جاست سیکیوریتی نوشت: رئیس‌جمهور منتخب آمریکا، دونالد ترامپ، در نقطه‌ای حساس در سیاست هسته‌ای ایران مسئولیت را بر عهده می‌گیرد. پس از سال‌ها رد سلاح‌های هسته‌ای، اکنون برخی در ایران به‌طور علنی درباره ارزش امنیتی بازدارندگی هسته‌ای بحث می‌کنند و خواستار دستیابی به تسلیحات هسته‌ای در صورت حمله خارجی شده‌اند.

تقاضای تغییر در دکترین هسته‌ای، همراه با پیشرفت‌های فنی که ایران را در آستانه گریز هسته‌ای قرار داده، چالشی جدی برای غرب ایجاد می‌کند که دولت ترامپ بلافاصله پس از آغاز به کار با آن روبرو خواهد شد. 

اکوایران این یادداشت را در دو بخش ترجمه کرده است که قسمت اول آن پیشتر منتشر شد. در ادامه بخش دوم این یادداشت را می‌خوانید:

پیچیدگی‌های یک توافق

چالش‌های ناشی از پیشرفت‌های هسته‌ای ایران و امکان تغییر در دکترین این کشور، با محدودیت زمانی که دولت ترامپ برای رسیدن به یک توافق در اختیار دارد، پیچیده‌تر می‌شود. دولت او با ضرب‌الاجلی در اکتبر ۲۰۲۵ مواجه است، زمانی که گزینه بازگرداندن تحریم‌های سازمان ملل علیه ایران منقضی می‌شود. مکانیسم بازگرداندن تحریم‌ها که به‌عنوان «مکانیزم ماشه» شناخته می‌شود، قابل وتو نیست. ایالات متحده به‌دلیل تصمیم ترامپ برای خروج از برجام در سال ۲۰۱۵ نمی‌تواند این مکانیسم را فعال کند، اما بریتانیا و فرانسه، به‌عنوان طرف‌های برجام و اعضای دائمی شورای امنیت، می‌توانند این اقدام را انجام دهند. 

در نامه‌ای به شورای امنیت سازمان ملل در تاریخ ۶ دسامبر، بریتانیا، فرانسه و آلمان تأکید کردند که «ما مصمم هستیم از تمام ابزارهای دیپلماتیک برای جلوگیری از دستیابی ایران به تسلیحات هسته‌ای استفاده کنیم، از جمله استفاده از مکانیسم ماشه در صورت لزوم.»

اگر مکانیسم بازگرداندن تحریم‌ها فعال شود، مذاکرات همچنان امکان‌پذیر خواهد بود، اما تمرکز احتمالاً به سمت جلوگیری از خروج ایران از پیمان منع گسترش تسلیحات هسته‌ای (NPT) معطوف می‌شود؛ اقدامی که دولت پزشکیان تهدید کرده در صورت بازگرداندن تحریم‌های سازمان ملل انجام خواهد داد. 

علاوه بر این، با توجه به سرعت پیشرفت ایران در رسیدن به وضعیت گریز، خروج از NPT به‌طور قابل توجهی احتمال حملات نظامی علیه تأسیسات هسته‌ای ایران را افزایش می‌دهد، حتی اگر شواهدی از تسلیح وجود نداشته باشد. در صورت خروج ایران از NPT، این کشور دیگر به‌لحاظ قانونی ملزم به اجرای تعهدات نظارتی نخواهد بود. هرچند اطلاعات ایالات متحده و اسرائیل ممکن است همچنان پیشرفت ایران یا حرکت آن به‌سوی تسلیحات را تشخیص دهند، اما بدون حضور آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، ردگیری مواد و فعالیت‌های هسته‌ای ایران بسیار دشوارتر خواهد بود، و این وضعیت خطر محاسبات اشتباه را افزایش می‌دهد.

تاسیسات هسته ای نطنز

لزوم آمادگی برای تعامل سریع

برای جلوگیری از بحران در اکتبر و کاهش احتمال خروج ایران از NPT، دولت ترامپ باید پس از شروع به کار، آماده تعامل سریع با ایران باشد. به‌نظر می‌رسد ایران پیش از مراسم تحلیف ترامپ بر افزایش اهرم فشار خود متمرکز شده و در عین حال علاقه خود را به یک توافق به‌طور علنی اعلام می‌کند.

دولت ترامپ همچنین ممکن است وسوسه شود که پس از آغاز به کار، فشار تحریمی را افزایش دهد، اما تلاش برای تحکیم فشار پیش از شروع مذاکرات می‌تواند باعث هدر رفتن زمان محدود ۶ تا ۷ ماهه‌ای شود که ترامپ برای رسیدن به توافق در اختیار خواهد داشت. 

چارچوب یک توافق هسته‌ای محدود

زمان کوتاه برای رسیدن به توافق و اجرای آن نشان می‌دهد که دولت ترامپ احتمالا تمرکز خود را بر یک توافق محدود بگذارد که به حساس‌ترین فعالیت‌های هسته‌ای ایران از منظر گسترش تسلیحات پرداخته و به‌ویژه نظارت و دسترسی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به تأسیسات هسته‌ای ایران را افزایش دهد. دامنه این توافق باید با دقت تنظیم شود. یک توافق خیلی جامع از نظر فنی در زمان کوتاه دشوار است و در صورتی که توافق محدود باشد، ممکن است برای کاهش ریسک‌های گسترش تسلیحات و درگیری‌های ناشی از پیشرفت‌های هسته‌ای ایران کافی نباشد.

برای رسیدن به این هدف،  احتمالا بر سه بخش تمرکز شود:

۱. نظارت شدید

اولین اولویت دولت ترامپ احتمالا افزایش نظارت بر تأسیسات هسته‌ای ایران باشد، از جمله بازگرداندن دسترسی به سایت‌هایی که از برنامه هسته‌ای پشتیبانی می‌کنند اما مواد هسته‌ای در آن‌ها وجود ندارد. ساده‌ترین گزینه این است که ایران به‌طور موقت پروتکل الحاقی توافقنامه پادمانی خود را اجرایی کند، همانطور که از ژانویه ۲۰۱۶ تا فوریه ۲۰۲۱ این کار را به‌عنوان بخشی از توافق هسته‌ای انجام داد. پروتکل الحاقی به بازرسان این امکان را می‌دهد که به سایت‌هایی مانند تأسیسات تولید سانتریفیوژ ایران دسترسی پیدا کنند و ابزارهای بیشتری برای پیگیری هرگونه شواهدی از فعالیت‌های هسته‌ای اعلام‌نشده داشته باشند. اگر اجرای پروتکل الحاقی برای ایران از نظر سیاسی ممکن نباشد، توافق می‌تواند شامل بازدیدهای فنی منظم برای آژانس باشد تا تأسیسات خارج از پوشش توافقنامه‌های قانونی ایران را بازرسی کند. این دسترسی برای آژانس بسیار حیاتی است تا اطمینان حاصل کند که ایران مواد را به برنامه‌ای پنهانی منتقل نکرده است.

آژانس بین المللی انرژی اتمی

علاوه بر گسترش بازرسی‌های آژانس، یک توافق محدود باید شامل نظارت آنلاین بر غنی‌سازی باشد تا اطمینان حاصل شود که هر گونه حرکت به‌سوی غنی‌سازی به سطح تسلیحاتی شناسایی شود و فرآیندی فراهم شود تا ایران اطلاعات مربوط به فعالیت‌های نظارت‌نشده‌ای که پس از تعلیق پروتکل اضافی در فوریه ۲۰۲۱ انجام شده‌اند را به آژانس ارائه دهد.

۲. محدودیت‌های غنی‌سازی

همچنین یک توافق احتمالا  به دنبال افزایش زمان گریز از طریق محدود کردن برنامه غنی‌سازی اورانیوم ایران باشد. این شامل سقف‌هایی برای اورانیوم غنی‌شده با غنای بالا (چه در سطح ۲۰ درصد و چه ۶۰ درصد)، که به‌صورت گازی ذخیره می‌شود، باشد. مواد اضافی می‌توانند به خلوص پایینی تبدیل شوند یا به پودر تبدیل گردند. این گزینه ممکن است برای ایران جذاب‌تر از کاهش آن به سطوح پایین‌تر باشد، زیرا ایران اورانیوم غنی شده خود را به‌عنوان اهرم فشار می‌بیند و بعید است که آن را به‌طور کامل به‌عنوان بخشی از یک توافق محدود رها کند.

علاوه بر محدودیت‌های ذخیره‌سازی، یک توافق احتمالا از ادامه غنی‌سازی بیشتر از ۵ درصد جلوگیری کند و تولید و نصب سانتریفیوژها را متوقف کند. در یک توافق محدود اولیه، ایران می‌تواند ماشین‌آلاتی که تا گزارش آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در نوامبر ۲۰۲۴ نصب شده‌اند را حفظ کند، اما متعهد شود که سانتریفیوژ جدیدی را راه‌اندازی نکند.

۳. محدودیت‌های فعالیت‌های مرتبط با تسلیحات

سومین بخش تمرکز احتمالا ممنوعیت برخی از فعالیت‌های مرتبط با تسلیحاتی کردن، از جمله تولید فلز اورانیوم و برخی انواع آزمایش‌های انفجاری باشد. با توجه به پیشرفت‌های فنی هسته‌ای ایران و توانایی آن در تولید سریع اورانیوم تسلیحاتی، حتی با محدودیت‌های غنی‌سازی، برای غرب،  جلوگیری از توانایی ایران در تسلیحاتی کردن،  اکنون بسیار مهم‌تر از زمانی است که توافق برجام انجام شد. برجام ممنوعیت‌هایی برای برخی از فعالیت‌های تسلیحاتی داشت، اما نحوه تأیید پایبندی ایران به این موارد را مطرح نکرده بود. بعید است که ایران و ایالات متحده بتوانند در زمان کوتاه برای رسیدن به یک توافق محدود، روی مکانیزم‌های نظارتی برای اطمینان از عدم انجام برخی فعالیت‌های تسلیحاتی توافق کنند. اما حتی بدون نظارت، ممنوعیت این فعالیت‌ها مزایایی برای غرب خواهد داشت، از جمله جلوگیری از کسب دانش مرتبط با فرآیند تسلیحاتی. علاوه بر این، اگر ایران در حال انجام تحقیقات مرتبط با تسلیحات باشد، این مسئله به‌شدت شک و تردیدهایی را در مورد نیت ایران برای مذاکره و اجرای توافق به‌صورت جدی ایجاد خواهد کرد.

دونالد ترامپ

امتیازات ایالات متحده در یک توافق محدود

در ازای این محدودیت‌های هسته‌ای، ایالات متحده باید تسهیلات واقعی در زمینه تحریم‌ها را در میز مذاکره قرار دهد. این ممکن است شامل آزاد کردن دارایی‌های مسدود شده ایران که در خارج از کشور نگهداری می‌شوند و انتقال آن‌ها به حساب‌های ایجاد شده در قطر برای پرداخت هزینه‌های تراکنش‌های تأیید شده باشد. ایالات متحده همچنین می‌تواند به معافیت‌هایی برای فروش نفت ایران تا سقف توافق‌شده نگاه کند.

دولت ترامپ احتمالاً به دنبال فرصت‌هایی برای بهره‌مندی کسب‌وکارهای آمریکایی از هر بسته تسهیل تحریمی باشد. ارائه معافیت برای کالاهای خاصی که ایران به آن علاقه‌مند است، مانند هواپیماهای غیرنظامی، می‌تواند مزایایی برای ایالات متحده و ایران ایجاد کند.

گنجاندن دیپلماسی هسته‌ای در یک رویکرد امنیتی منطقه‌ای

یک توافق محدود هسته‌ای می‌تواند فوریت تهدید گسترش تسلیحات هسته‌ای را کاهش دهد، اما تا زمانی که ایران در برنامه هسته‌ای خود ارزش بازدارندگی ببیند، این تهدید همچنان باقی خواهد ماند. اما زمان کوتاه باقی مانده برای کاهش تنش‌های هسته‌ای باعث می‌شود که دستیابی به یک توافق تحول‌آفرین با ایران، حل چالش‌های امنیتی وسیع‌تر منطقه‌ای، یا حتی یک توافق جامع هسته‌ای دشوار باشد. با این حال، ترامپ می‌تواند پایداری یک توافق را افزایش دهد و زمینه را برای یک توافق جامع‌تر با گنجاندن مذاکرات هسته‌ای در یک استراتژی وسیع‌تر برای حمایت از کاهش تنش‌های منطقه‌ای فراهم کند.

در کوتاه‌مدت، دولت ترامپ باید از صحبت‌های بی‌پایه در مورد حملات علیه برنامه هسته‌ای ایران انتقاد کرده و سیگنالی قوی به اسرائیل ارسال کند که ایالات متحده از حملات نظامی پیشگیرانه حمایت نخواهد کرد، زیرا این اقدامات هم غیرقانونی هستند و هم به منافع استراتژیک بلندمدت ایالات متحده یا اسرائیل آسیب می‌زنند.

به‌طور کلی، استراتژی دولت ترامپ برای خاورمیانه باید این نکته را در نظر بگیرد که نگرانی‌های امنیتی ایران محرک اصلی علاقه‌مندی آن به تسلیحات هسته‌ای است. حمایت از تلاش‌ها بین عربستان سعودی و ایران برای تقویت روابط و پایان دادن به جنگ اسرائیل در غزه، به‌عنوان مثال، همچنین می‌تواند در کاهش تنش‌های منطقه‌ای مفید باشد و محیطی مساعدتر برای مذاکره درباره یک توافق جامع‌تر ایجاد کند که بر اساس یک توافق هسته‌ای محدود بنا شده باشد.

ترامپ با چالشی جدی در مواجهه با برنامه هسته‌ای ایران روبه‌رو است، اما همچنین فرصت فوری برای کاهش خطرات گسترش تسلیحات هسته‌ای دارد. دولت او باید آماده باشد تا به‌سرعت برای دستیابی به یک توافق محدود که فعالیت‌های حساس‌تر هسته‌ای ایران را کاهش دهد و نظارت را افزایش دهد، وارد عمل شود. با رسیدن به یک توافق که فوریت تهدید گسترش تسلیحات هسته‌ای را کاهش دهد، دولت ترامپ می‌تواند فضایی برای مذاکرات بر سر یک توافق طولانی‌تر و جامع‌تر فراهم کند.